مثنوی معنوی/در بیان آنک عاشق دنیا بر مثال عاشق دیواریست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دفتر اول مثنوی (در بیان آنک عاشق دنیا بر مثال عاشق دیواریست کی بر و تاب آفتاب زند و جهد و جهاد نکرد تا فهم کند کی آن تاب و رونق از دیوار نیست از قرص آفتابست در آسمان چهارم لاجرم کلی دل بر دیوار نهاد چون پرتو آفتاب بفتاب پیوست او محروم ماند ابدا و حیل بینهم و بین ما یشتهون) از مولوی |
' |
عاشقان کل نه عشاق جزو | ماند از کل آنک شد مشتاق جزو | |
چونک جزوی عاشق جزوی شود | زود معشوقش بکل خود رود | |
ریش گاو و بندهی غیر آمد او | غرقه شد کف در ضعیفی در زد او | |
نیست حاکم تا کند تیمار او | کار خواجهی خود کند یا کار او |