مثنوی معنوی/جواب اشکال
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دفتر اول مثنوی (جواب اشکال) از مولوی |
' |
این بداند کانک اهل خاطرست | غایب آفاق او را حاضرست | |
پیش مریم حاضر آید در نظر | مادر یحیی که دورست از بصر | |
دیدهها بسته ببیند دوست را | چون مشبک کرده باشد پوست را | |
ور ندیدش نه از برون نه از اندرون | از حکایت گیر معنی ای زبون | |
نی چنان کافسانهها بشنیده بود | همچو شین بر نقش آن چفسیده بود | |
تا همیگفت آن کلیله بیزبان | چون سخن نوشد ز دمنه بی بیان | |
ور بدانستند لحن همدگر | فهم آن چون مرد بی نطقی بشر | |
در میان شیر و گاو آن دمنه چون | شد رسول و خواند بر هر دو فسون | |
چون وزیر شیر شد گاو نبیل | چون ز عکس ماه ترسان گشت پیل | |
این کلیله و دمنه جمله افتراست | ورنه کی با زاغ لکلک را مریست | |
ای برادر قصه چون پیمانهایست | معنی اندر وی مثال دانهایست | |
دانهی معنی بگیرد مرد عقل | ننگرد پیمانه را گر گشت نقل | |
ماجرای بلبل و گل گوش دار | گر چه گفتی نیست آنجا آشکار |