انوری (مقطعات)/بزرگوارا با آنکه معرضم ز سخن
' | انوری (مقطعات) (بزرگوارا با آنکه معرضم ز سخن) از انوری |
' |
بزرگوارا با آنکه معرضم ز سخن چنانکه باز ندانم کنون زردف روی هنوز با همه اعراض من چو درنگری سخن چنانکه چنان به بود ز من شنوی
' | انوری (مقطعات) (بزرگوارا با آنکه معرضم ز سخن) از انوری |
' |
بزرگوارا با آنکه معرضم ز سخن چنانکه باز ندانم کنون زردف روی هنوز با همه اعراض من چو درنگری سخن چنانکه چنان به بود ز من شنوی