دیوان شمس/بگذشت روز با تو جانا به صد سعادت

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۹ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (بگذشت روز با تو جانا به صد سعادت)
از مولوی
'


بگذشت روز با تو جانا به صد سعادت افغان که گشت بی‌گه ترسم ز خیربادت گویی مرا شبت خوش خوش کی به دست آتش آتش بود فراقت حقا و زان زیادت عاشق به شب بمردی والله که جان نبردی الا خیال خوبت شب می‌کند عیادت در گوش من بگفتی چیزی ز سر جفتی منکر مشو مگو کی دانم که هست یادت راز تو را بخوردم شب را گواه کردم شب از سیاه کاری پنهان کند عبادت