حافظ (غزلیات)/اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
نسخهٔ تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۳۸ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | حافظ (غزلیات) (اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش) از حافظ |
' |
اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش حریف خانه و گرمابه و گلستان باش شکنج زلف پریشان به دست باد مده مگو که خاطر عشاق گو پریشان باش گرت هواست که با خضر همنشین باشی نهان ز چشم سکندر چو آب حیوان باش زبور عشق نوازی نه کار هر مرغیست بیا و نوگل این بلبل غزل خوان باش طریق خدمت و آیین بندگی کردن خدای را که رها کن به ما و سلطان باش دگر به صید حرم تیغ برمکش زنهار و از آن که با دل ما کردهای پشیمان باش تو شمع انجمنی یک زبان و یک دل شو خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش کمال دلبری و حسن در نظربازیست به شیوه نظر از نادران دوران باش خموش حافظ و از جور یار ناله مکن تو را که گفت که در روی خوب حیران باش