حافظ (غزلیات)/صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
نسخهٔ تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۳۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | حافظ (غزلیات) (صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم) از حافظ |
' |
صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم نذر و فتوح صومعه در وجه مینهیم دلق ریا به آب خرابات برکشیم فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم سر خدا که در تتق غیب منزویست مستانهاش نقاب ز رخسار برکشیم کو جلوهای ز ابروی او تا چو ماه نو گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم حافظ نه حد ماست چنین لافها زدن پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم