سنایی غزنوی (غزلیات)/ای جان جهان کبر تو هر روز فزونست

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۲:۰۵ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (ای جان جهان کبر تو هر روز فزونست)
از سنایی غزنوی
'


ای جان جهان کبر تو هر روز فزونست لیکن چه توان کرد که وقت تو کنونست نشگفت اگر کبر تو هرگز نشود کم چون خوبی دیدار تو هر روز فزونست عالم ز جمال تو پرآوازه شد امروز زیرا که جمال تو ز اندازه برونست در زلف تو تاب و گره و بند و شکنجست در چشم تو مکر و حیل و زرق و فسونست تا من رخ چون چشمه‌ی خورشید تو دیدم چشمم ز غم عشق تو چون چشمه‌ی خونست ای رفته ز نزدیک سنایی خبرت هست کز عشق تو حال من دل سوخته چونست از مهر تو چون نقطه‌ی خونست دلم زانک بر ماه ترا دایره‌ی غالیه گونست