سنایی غزنوی (غزلیات)/ای ساقی می بیار پیوست
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (ای ساقی می بیار پیوست) از سنایی غزنوی |
' |
ای ساقی می بیار پیوست کان یار عزیز توبه بشکست برخاست ز جای زهد و دعوی در میکده با نگار بنشست بنهاد ز سر ریا و طامات از صومعه ناگهان برون جست بگشاد ز پای بند تکلیف زنار مغانه بر میان بست می خورد و مرا بگفت می خور تا بتوانی مباش جز مست اندر ره نیستی همی رو آتش در زن بهر چه زی هست