دیوان شمس/ای هفت دریا گوهر عطا کن

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۴ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (ای هفت دریا گوهر عطا کن)
از مولوی
'


ای هفت دریا گوهر عطا کن وین مس‌ها را پرکیمیا کن ای شمع مستان وی سرو بستان تا کی ز دستان آخر وفا کن بگریست بر ما هر سنگ خارا این درد ما را جانا دوا کن ای خشم کرده دیدار برده این ماجرا را یک دم رها کن احسان و مردی بسیار کردی آن مردمی را اکنون دو تا کن ای خوب مذهب ای ماه و کوکب در ظلمت شب چون مه سخا کن درد قدیمی رنج سقیمی گرد یتیمی از ما جدا کن گر در نعیمم در زر و سیمم بی‌تو یتیمم درمان ما کن من لب ببستم در غم نشستم بگشای دستم قصد لقا کن