سنایی غزنوی (غزلیات)/نگویی تا به گلبن بر چه غلغل دارد آن قمری

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۱:۵۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سنایی غزنوی (غزلیات) (نگویی تا به گلبن بر چه غلغل دارد آن قمری)
از سنایی غزنوی
'


نگویی تا به گلبن بر چه غلغل دارد آن قمری که چندان لحن می‌سازد همی نالد ز کم صبری به لحن اندر همی گوید که سبحانا نگارنده که بنگارد چنان رویی بدان خوبی و خوش چهری مسیحادم و موسی کف سلیمان طبع و یوسف رخ محمد دین و آدم رای و خو کرده به بی‌مهری به روز آرایش مکتب شبانگه زینت ملعب ضیاء روز و شمع شب شکر لب بر کسان خمری اگر آتش پرستی را ز عشق او بترساند ز بیم آتش عشقش شود بیزار از گبری