مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ بهمن ۱۳۲۰ نشست ۱۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم |
دوره سیزدهم قانونگذاری
مجلس چهار ساعت از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید
صورت مجلس روز پیش را آقای طوسی (منشی) قرائت نمودند
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس – در صورت مجلس نظری؟(اضهاری نشد)صورت مجلس تصویب شد.
- بیانات آقای رئیس راجع به نطقهای قبل از دستور و ضمن دستور آقایان نمایندگان
۲ - بیانات آقای رئیس راجع به نطقهای قبل از دستور و ضمن دستور آقایان نمایندگان
رئیس – متأسفانه بنده میبینم بعضی ازآقایان نمایندگان که تقاضای نطق میکنندگله مندندکه رعایت ازتقاضای نطق آنان نمیشوددرصورتیکه اینطورنیست تقاضای نطقی که میشوددوقسمت است یکی راجع بقبل ازدستوراست یکی راجع بدستوروطرح لوایح. راجع بموضوع طرح لوایح همانطوریکه آقایان مستحضرندآقایان منشی هاکمال دقت رادارندویادداشت خودشان راهم درموقع میدهندومرتباُ یادداشتهای اسامی میرسدوبهمان ترتیب که یادداشتهای میرسدبهریک ازآقایان اجازه داده میشودوراجع بنطق قبل ازدستورهم بطوریکه باداره قانونگذاری هم تأکیدشدهاست تاریخ و وقت معین که ازطرف آقایان نمایندگان تقاضامیشودآنهایادداشت میکنندومیفرستندودرآنجاهم رعایت ترتیب بعمل میآیدمنتهی این است که بعضی ازآقایان که درمجلس تقاضای نطق میکنندخبرندارندکه ناطق دیگری پیش ازایشان بوده یابعدازایشان واین اسباب گله شان شدهاست درصورتیکه هیچ تبعیضی دربین نیست وتبعیضی نمیشودوازآنطرف هم درموقع دستوروطرح لوایح هروقت مجلس مذاکرات راکافی دانست. آنوقت بنده بایدمطابق رأی مجلس وتقاضای اکثریت مجلس رفتارکنم وآقایان نمایندگان محترم البته درآن موقع رأی مجلس رابررأی خودشان ترجیع خواهنددادواین گله که بیشتراسباب رنجش خاطرشان شدهاست ازخاطرشان بیرون خواهندکرد
- بقیه شور دوم و تصویب لایحه پیمان بین دولت ایران و دولتین شوروی و انگلستان
۳- بقیه شور دوم و تصویب لایحه پیمان بین دولت ایران و دولتین شوروی و انگلستان
رئیس - بقیه شور دوم پیمان بین دولت ایران و دولتین شوروی و انگلستان مطرح است. از طرف اقای دکتر جوان در فصل پنجم و از طرف آقای نوبخت در فصل اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم و هفتم و هشتم و نهم وضمائم اعتراضاتی رسیدهاست که طبع و توزیع شده و باطلاع آقایان نمایندگان محترم رسیده آقای نوبخت توضیحاتی که دارند مطابق نظامنامه بطور اختصار بعرض مجلس خواهند رسانید. (صحیح است) آقای نوبخت بفرمائید.
نوبخت - بنده۹ اعتراض دارم که دراطراف هریک بایستی توضیح خودم رادراطراف همه انهاعرض کنم حالاآقایان میفرمایند که دراطراف هریک جداجداعرایضی بکنم یایکمرتبه بگویم هرطورکه دستورواجازه میفرمایندعرض کنم.
رئیس - بطوراختصارهمه رایکمرتبه بفرمائید.
نوبخت - چشم اعتراض اول بنده راجع بماده واحدهاست ماده واحده مینویسد مجلس شورای ملی پیمان اتحاد بین دولت شاهنشاهی ایران و دول اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و انگلستان را که مشتمل بر ۹ فصل و شش نامه میباشد و در تاریخ ۲۴ آذرماه ۱۳۲۰ از طرف نمایندگی سه دولت پاراف شده تصویب و بدولت اجازه میدهدامضاء و مبادله شود. این ماده واحده دارای یک مقدمهاست و ۹ فصل و شش نامه بنده ایرادیکه کردم دراینجا یکی راجع باینست که دراینجا قید نشدهاست آیا صورت مجلس داشتهاست یا نداشتهاست. ثانیاُ در قسمت مقدمه این لایحه ماده واحده که شامل مقدمه و فصول و ضمایم است البته باید صورت مجلس هم داشته باشد و در اطراف این موضوع بنده عرایض خودم راعرض میکنم. ماده واحده شامل مقدمه و فصول وضمایم و البته صورت مجلس است اگر صورت مجلس داشته باشد و پیش از همه چیز درباره منشور اتلانتیک که آقایان دولتیها بآن خیلی مینازند و یکی از آقایان نمایندگان هم به عنوان دو مرد بزرگ آنرا متذکر شدند و مقدمه این قرارداد را تشکیل میدهد چند کلمه بعرض مجلس میرسانم دنیا خیلی از اینگونه مردهای بزرگ دیدهاست یکی از آنها هم ویلسن رئیس جمهور پیشین امریکا بود که بزرگی او سراسر درگفتیر بود او هم بعقیده بعضیها مرد بزرگی بود که همه دیدیم و شنیدیم و دانستیم که نیم کرده هم در دو صد گفته ایشان مشاهده نشد و سندافتضاح او را ولز دانشمند معروف انگلیس در کتاب خودش ثبت نموده و آنچه من باید در اینجا درباره این قبیل مردان بزرگ بگویم او در کتاب تاریخ مفصل و مشروح خود یادکردهاست و همه میتوانند آنها را در کتابخانه مجلس بخوانند و قیمت گفتارمردان بزرگ ایشان را بسنجند عرض کردم ولز دانشمند معروف انگلیس گفتهاست. متاُسفانه قراردادآقای فروغی بر روی چنین پایه سستی بنا شده و مقدمه آنهم مصدر بهمان نام مبارک منشور آتلانتیک میباشد و دولت کنونی ما بانهایت تاُسف میخواهد در این کشور ده هزارسال یک تحول بسیار بزرگی ایجاد کند و ایران را از حالی بحالی سوق بدهد بچه دلیل؟ بدلیل منشور اتلانتیک که دو نفر با هم بر روی آب نشسته و مضمون انرا با هم قول دادهاند و آقای روزدولت هم از آنطرف اقیانوسها قضایای شهریور ماه را برای ایرانیان ارمغان و مژدگانی ان منشور فرستادهاند و برای همین مهر و محبت هم بعضی جراید مااینهمه سنگ آمریکا را بسینه میزنند و این دوستی فراموش نشدنی را نمونه عواطف و انسانیت مردان ینکی دنیا میشمارند و بقین است که ملت ایران این ارمغان محبت را هرگز فراموش نخواهد کرد بسیار خوب خدا بزرگترین دادخواه مااست او بهتر از همه میبیند و بهتر از همه میداند. عرض کردم این منشور اساساُ برروی آب بسته شدهاست و نمیدانم این شعر از خودآقای فروغی است یا از مرحوم والدایشانست از هر که هست مثال خوبی است که میگوید:
همیشه مردم چشمم زآب دیده پرآبست خراب میشودآنخانهای که بر لب آبست
تاچه رسد باساسی که پایه آن برروی آب باشد بله این منشور وقتی میتواند رسمیتی داشته باشد یا شالوده و دلیل یک عملی بشود که در مجلس انگلیس و در مجلس آمریکا مورد تصویب واقع گردد وگرنه روساء دول خیلی قرارها با هم میگذارند که غالباُ صورت عمل پیدا نمیکند اگر دولت انگلیس و دولت آمریکا دو دولت دیکتاتوری بودند باز جای ایرادی نبود و شاید ممکن بود قرار و مدار مسترچرچیل و آقای روزولت سندی باشداما دولتهائی که هر ساعت ممکن است مجلس انها را معزول و بسا آنکه محکوم نماید کی و کجا قولشان میتواند برای سالهای متمادی دارای اعتبارباشد؟ مگرچنبرلین نخست وزیرانگلیس نبود که مجلس انگلیس او را معزول کرد و چرچیل را بجای او گذاشت ممکن است فردا هم آقای چرچیل جای خود را باین بدهد. شما آقای فروغی خودتان این قرارداد را به مجلس میآورید و میگوئید تا مجلس تصویب نکند قابلیت آنرا ندارد که مورد اجرا واقع شود پس چطور پایه قرارداد خود را برروی گفتار دو نفر که آنها هم همکار شما هستند و مجلسهای آنها ممکن است قولشان را قبول نکنند سندی معتبر میپندارید و در ذیل یک مسئله قضایائی که مطابق منطق هیچگونه ارتباطی با هم ندارند قرارداد اتحادی قائل میشوید و امضاء میکنید و از مجلس هم تصویب آنرا میخواهید. شما میگوئید شاهنشاه ایران و پادشاه بریتالیا و هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی نظر باصل منشور آتلانتیک که رئیس جمهور امریکا و نخست وزیرانگلستان در۱۴ اوت ۱۹۴۱ برآن توافق کردهاند و اتحادجماهیرشوروی هم در ۲۴ سپتامبر ۱۹۴۱ آنرا تاُئیدکردهاست و دولت ایران هم توافق کامل خود را باآن اصل ابراز مینماید آرزومند میباشد که رشته دوستی و حسن تفاهم فیما بین استوارشود. نظر باینکه این مقاصد بوسیله قرارداد اتحاد بهتر حاصل میشود توافق نمودند که قراردادی منعقدکننداینها پنج قضیه یا پنج جمله هستند که باید یکی معلول دیگری باشد و آن قضیه که علت همه آنهاست همان منشورآتلانتیک است که برطبق دلائل حسی ودلائل عملی و منطقی یک غیرمسلم و غیرموجهی است و یک ادعائی است که بهیچوجه صورت قانونی ندارد پس چنین قضیه چگونه میتواند سبب ایجاد قانونی بشود بعقیده من اگر ارسطو هم زنده میشد یایگون انگلیسی هم که از مجتهدین علم منطق است حاضر میگردید و از بعضیها هم درگذارانیدن این قرارداد آتشی تر وعجول تر میبودند هرگز نمیتواستند برای این جملات و جه ارتباطی قائل شده یا رای بدهند که منشور آتلانتیک ممکن است بتواند علت ایجاد چنین قراردادی گردد. چون روزولت ومستمرچرچیل باصل منشورآتلانتیک توافق کرده انددولت ایران هم بااتحادجماهیرشوروی وانگلیس قراردادمیبندد!این هم شدمنطق؟این دواصل غیرمسلم تمام مقدمه ایست که دولت درصدراین قراردادوبعقیده من هرکس اندک اطلاعی از منطق عملی ونظری داشته باشدمیفهمدکه این دوقضیه وجه ارتباطی باهم ندارند وخرنمندقانون گذارنمیتواندآنرا تصدیق کندیایک حرفی راپایه واساس یکقانونی قراربدهد!ایکاش اینموادی که نامش منشورآتلانتیک است مطالبی بودیقینی آنهم که اینطورنیست و تماماُ مصدر بکلمات شاید و نشایداست و هر منظوری را که بصورت ماده درآوردهاند باجملاتی از قبیل: (کشور اتازونی و انگلستان امیدوارند) یا (سعی میکنند) یا (مایلند) یا (عقیده دارند) یا (آرزومندند) یا (در حدودامکان) مصدر نمودهاند معلوم است که چنین قراری که دو نفر با هم توافق کنند بااین کلمات کش دار آنهم در هنگام جنگ باز هم در صورتی که فاتح بشوند و بشرط آنکه از طرف کشور ما و پارلمانهای خوداز بین نروند چه قیمت وارزشی دارد؟ تازه اگر هم نتوانند یا نخواهند اجرا بکنند مانع و رادعی برای ایشان دربین نیست آری اگر مجلس امریکا و مجلس انگلستان آنرا تصویب کرده بودند ممکن بود دارای اعتباری باشد. آقای نخست وزیر، چون علت اولیه قرارداد شما را دو نفر با هم قول دادهاند و بمجلس خودشانهم نبردهاند بیائید شما هم جوانمردی کنید و این قرارداد را از مجلس پس بگیرید و از سر ما بگذرید شما هم با آنها هر قولی میخواهید بدهید و کاری بکار ملت ایران نداشته باشید و او را با این امضاء آلوده نکنید. بنده وارد باین مبحث نمیشوم که منشور آتلانتیک برای ملل جهان چه اثری دارد و تا چه اندازه مفید یا مضر است فقط عرض میکنم که ماده دوم آن تقریباً به ظلم صریح دول زورمند حق قانونی دادهاست و در آخر ماده هشت آنهم این دو مرد بزرگ آقای نماینده محترم وعده دادهاند که دول صلحجو را هم خلع سلاح کنند وهم ازاین خلع سلاح منتی برآنها بگذارند که دوش ملل صلح جو را از بارسنگین تسلیحات سبک کرده باشند من اینطور ازاین ماده استنباط کردم ممکن هم هست اشتباه کرده باشم مردم بازاری را اصلاحی است که میگویند ای مشتری احمق کجائی که هم مغبونت کنم هم ممنونم باشی! اما دنیا میدانید کهملت ایران ملت احمقی نیست ودرردیف اینقبیل ملل صلح جوهم هرگز نبوده وبعد از اینهم نخواهد بود ملتی که روزی تمام آسیا را با شمشیر خودگرفت ودرهمین اوان اخیر هم پادشاهش امپراطور هندوستان بود طرفدار اینقبیل صلحها که بزیان اوتمام شدهنیست ونخواهد بود وتاریخ ایران گواه است که ایرانیان همیشه مردمی جنگجو وسلحشور بودهاند ودرتمام گیتی بشجاعت معروف هستند وزیر بارهیچ ظلمی نمیروند ازجان میگذارند اما از آقائی وسیادت خود دست بردار نیستند ونخواهند بود هرگز بردگی نکردهاند هرگز اجنبی نتوانستهاست آنها را بنده وزر خرید کند. ملتی که طوفان دریا را تهدید کرده از تنگه ترموپیل با تلفاتی بسیار سنگین عبور نمود ملتی است که هرگز راجع بقسمت فصل اول پیشنهاد بنده این است: دولت ایران نسبت بدولت اتحاد جماهیر شوروی و دولت انگلیس معتقد بروابط مبنی بر قراردادهای آزاد و احترام متقابله ملل است و اساس روابط ایران با اتحاد جماهیر شوروی و دولت انگلیس مبتنی بر عهدنامه ۲۶ فوریه ۱۹۲۱ و عهدنامه تأمینیه بین ایران واتحاد جماهیر شوروی مصوبه ۲۷ مهرماه ۱۳۰۶ میباشد. علت اینکه فصل اول قرارداد راعبث ومضر میدانم این است که محترم داشتن استقلال ایران وتمامیت خاک وحاکمیت او محتاج بتعهد هیچکس نیست اینکه آقای نخست وزیر درجواب بنده فرمودند که بنده گفتهام استقلال ایران که درفصل اول این عهدنامه ذکر شدهاست ودولتین متعهد شدهاند آنرا رعایت کنند محتاج به پیمان نیست جواباً عرض میکنم که بنده هرگز چنین مطلبی عرض نکردم بلکه گفتم: آنچه تاامروز اعتراف همه دول وملل دنیاست این است که ایران مستقل وآزاد است واین استقلال را هم مدیون کسی نیست بلکه مدیون قوت معنوی ومادی خود میباشد بنابراین محتاج بتعهد وعقد پیمان نیست و دولت اتحاد جماهیر شوروی هم که از دول معتبر دنیا است از بدو امر و حال معترف بودهاست بنده هیچگاه عرض نکردم که دولتین تعهد کردهاند اگر این جواب را مردیمیداد که کلمات ازهم فرق نمیگذاشت بنده خیلی متأثر نمیشدم اما از آقای فروغی که مردی دانشمند میباشند بسیار گله مندم که بیان مرا طور دیگر تعبیر نمودند. آقای نخست وزیر خیلی فرق است میان این دوکلمه یکی شناختن یکی تعهد کردن من عرض کردم دول دنیا وهمسایگان ما همه مثل تمام دنیا استقلال تام و تمام ما راشناختهاند نگفتم تعهد کردهاند وعلت اینکه بااین فصل هم مخالفم واعتراض دادهام همین است که کلمه تعهد را بسیار مضر میدانم بلکه صریحاً عرض کردم که دولت اتحاد جماهیر شوروی سابقاً از اینگونه تأمینها یا بعبارت دیگر از تعهداتی که بهانه تأمین استقلال است رسماً اظهار تنفر نمودهاست. چطور میشود بااین تصریح گفته باشم که آنها تعهد کردهاند والبته فرق میان کلمه شناختن و تعهد کردن بقدری واضح ومبرهن است که محتاج بتوضیح بیشتری نیستم و بسیار متاًسفم که آقای فروغی این اشتباه خودشان را مکرر برمکرر اظهار کردند من هم درهمان جلسه آقای رئیس اجازه خواستم که جواب بدهم متاًسفانه بمن اجازه مرحمت نفرمودند بنابراین تمام فرمایشهای آقای فروغی که بروی عبارت خودشان واین اشتباه اظهار شدهاست بکلی بی مورد میدانم خوشبختانه هرکس بیانات مرا وبیانات ایشان را در روزنامهها خوانده باشد بخوبی پی بردهاست که ایشان یک مطالب مجهولی را جواب گفتهاند که روح من از آنها خبر نداشتهاست من عهدنامه گفتهام ایشان تعبیر به تعهد نامه نمودهاند من شناختن گفتهام ایشان تعبیر به تعهد کردهاند و هیچ مرد لغوی کلمات را اینطور معنی نم کند واینکه فرمودند مردم از عهدنامه وحشت دارند ودراین مورد هم امثله آوردند ناچار هستم که عرض کنم مردم از عهدنامههای مدت ودوستی هیچ وحشتی ندارند مردم از اینگونه قراردادها که نامش قرارداد اتحاد است وحشت دارند وحق هم با آنها است دلیلش هم این است که ماباتمام دول دنیا سابقاً معاهده مودت بستهایم ومردم هم از همان اوقات تا حالا از آنها خوشوقت بوده وهیچگاه هم وحشتی نداشتهاند اما اینطور قرارداد که شما میخواهید منعقد کنید البته مایه وحشت است وگمان نمیکنم مردم آنقدر نادان باشند که نفهمند عهدنامه دوستی غیراز قرارداد اتحاد است آن هم بااین شکل موهن مگر ما بخاطر ندیرم که در عهدنامه روس وانگلیس ۲۲ رجب ۱۳۲۵ قمری دراثرتنفری که ملت ایران راجع بمعاهده مذکور ابراز داشتند سفیر انگلیس در تهران یاداشتی بدولت ایران فرستاده وتقریباً باین مضمون بوده که دو دولت روس وانگلیس رسماً تعهدمی کنند که استقلال وتمامیت ایران را رعایت نمایند وبهیچوجه درامور ایران دخالت نکنند اگر آن معاهده رااین اعتراف توانست بی غرض نشان بدهد فصل اول قرارداد شما هم میتواند این فکر را از توده مردم دور بکند. باز هم درجواب عرایض من راجع بهمین فصل اول فرمودند (یکی از مطالب شما این بود که چطور شدهاست که دولتین شوروی وانگلستان تعهد رعایت استقلال دولت ایران را میکنند اما دولت ایران تعهد رعایت استقلال آنها را نمیکند) بعد هم جواب این جمله را اینطور اظهار فرمودند که (برای اینکه رودربایستی ندارم ما اگر هم تعهد رعایت استقلال آنها را بکنیم برآنها چیزی مزید نمیشود ومشکل بنظرمیآید که مادرمقامی واقع شویم که بتوانیم باستقلال آنها خللی وارد کنیم یا منفعت برسانیم ولی عکس آن متصور است) دراین جاحق دارم که عرض کنم عبارت من طوری دیگر بود من گفتم قید این فصل موهن ومایه شبهه بلکه مشئوم زیرا اگر این قرارداد چنانچه دولت میگوید قرارداد اتحاد است البته چنین قید وشرطی نسبت بیکطرف لازم نیست و اگر لازم باشد دولت ایران هم باید نسبت بآنها چنین تعهدی را قائل بشود این بود عبارت من. آقای نخست وزیر فرمودند (که اگر ما تعهد رعیت استقلال آنها را بکنیم برآنها چیزی مزید نمیشود ومشکل بنظر میآید که ما درمقابل و در حالتی واقع شویم که بتوانیم باستقلال آنها خللی وارد بیاوریم یا بآن منفعت برسانیم ولی عکسش متصور است) اگر اینطور باشد تعهد ما البته مضر هم نیست وقول هم میدهم که تعهد ما مثل تضمینهای دولت انگلستان نشود اما تعهد آنها نه تنها منفعت ندارد بلکه زیان بسیار برای آن پیش بینی میشود وبسیاری از کشورهای اروپا فدای همین گونه تعهدها شدند علاوه براین ممکن است ما را درمعرض دشمنی تمام دول اروپا و بعضی از دول آسیا قرار بدهد پس بما هم چیز خوبی مزید نمیشود واگر مزبد بشود چیز بدی است. من هنوز نمیدانم آقای نخست وزیر ازاین واژه تعهدچه مفهومی رادرنظر دارند اگر این کلمه بدون قصد اصطلاحی ادا میشود یعنی تنها معنای لغوی آن در نظر است که چندان مصیبتی برآن مترتب نیست اما اگر آنرا بشکل مصطلح سیاسی ومرادف باتضمین ادامی کنند گمان نمیکنم که ایران تاب اینگونه تعهدها را داشته باشد وجریان این چند ساله بمانشان داده که دولت انگستان مکرراً بسیاری از کشورهای اروپا را تضمین کرد ودراثرآن تضمینها آن کشورها بخاک سیاه نشستند درحقیقت آسمان هم بارضمانت را نمیتواند بکشد وآنگهی این تعهد اگر چنین معنائی داشته باشد مخالف تمام معاهدههای مودتی است که باتمام دول دنیا بستهایم وبنظر من این تعهد عملی بیهودهاست زیرا ما با همه ملل اروپا وآسیا درست هستیم ودشمنی نداریم که کسی ما را درپناه تعهد خود بگیرد. ملت ایران از وقایع اخیر سخت رنجیده خاطر است ومعتقد است که آبرویش راازمیان برده وهستی اورا بباد فنا دادهاند و یکی تاب ندارد بروی دیگری نگاه کند همه از یکدیگر شرمندهایم و بار خجالت بدوش میکشیم در دنیا ما را رو سیاه کردند مهمانهای ما را باسارت و کشتن دادند پادشاه ما را بگرم ترین نقاط میبرند....(همهمه نمایندگان - صدای زنگ رئیس).
بعضی از نمایندگان- این حرفهاخارج از موضوع است....
رئیس - آقای نوبخت آقای نوبخت این حرفهاچیست که میگوئیدآقا؟ اینها جزو اعتراض نیست. من بشمااخطار میکنم آقا. چرا برخلاف مصالح مجلس و مملکت حرف میزنید؟ یعنی چه یعنی چه؟ این حرفها معنی ندارد ربطی باین مسئله ندارد راجع بماده اول اگر حرفی دارید بگوئید... چرا برخلاف واقع حرف میزنید؟ آنوقت گله هم میکنید.. یعنی چه... این حرفهاخوب نیست آقا...
نمایندگان- صحیح است.
صفوی- اخطارنظامنامه دارم اجازه میفرمائید؟
رئیس- بفرمائید.
صفوی- عرض کنم که آقای نوبخت دیروزازنظامنامه داخلی مجلس استفاده کردندواعتراض شانرادادندمطابق ماده۳۲نظامنامه داخلی چون بایدطبع وتوزیع شودو۲۴ساعت قبل بنظرنمایندگان برسدمطابق آئین نامه داخلی مجلس عمل شدوجلسه برای امروزموکول شدامروزهم بایدمطابق آئین نامه رفتارکنندودراطراف پیشنهاداتشان بایدبطوراختصارحرف بزنندولی ایشان وارده شده انددرمباحثی که اصلاُ مربوط باین قضایانیست(صحیح است- صحیح است)
رئیس- (خطاب بآقای نوبخت)- بنده ناچارم اخطار نظامنامه بشمابکنم واین رفتار را اگر تعقیب کنید نظامنامه رااجراکنم اگر مطلبی دارید مطابق نظامنامه بطور اختصار دراصل موضوع صحبت کنید و گله هم نکنید.
اورنگ- عرض دارم. بنده قبلاُ اجازه خواستهام. من هم توضیح واخطارنظامنامه دارم.
رئیس- بفرمائید.
اورنگ - شماموافق نظامنامه وآئین نامه مجلس شورای ملی دیروزاعتراضاتی پیشنهادکردید وآئین نامه هم مقررکرده بودپیشنهادات طبع وتوزیع شودو۲۴ ساعت بعددرمجلس مطرح شودوشماهم دراطراف پیشنهاداتتان توضیح مختصری بدهید و تکلیفش را مجلس معین کند ما هم که در این مجلس شرفیاب هستیم میل داریم موافق همین نظامات عمل کرده باشیم آقادر کجای نظامنامه نوشتهاست که شما شب تشریف ببرید خودتان یادیگری لابد (چون چشم خودتان رابسته ایدکه دردمیکند)برای شمابنویسیدویک کتاب مفصل بنویسید و بیاورید اینجا و باعتقاد خودتان هم شاهنامه ایست وبخوانید. آخرمن مادرمرده بموجب نظامنامه التزام نسپردهام این کتاب شاهنامه مفصل شماراگوش بدهم کدام ماده نظامنامه گفتهاست من حتماُ بایدکتاب آقای نوبخت راگوش بدهم؟
نوبخت- قضاوتش با شما تنها نیست با تمام ایرانیهااست.
اورنگ- من هم میگویم تمام ایرانیهاویک حاکم میخواهدحاکم هم مجلس شورای ملی است...
نوبخت- فصل دوم این قراردادفصل بسیارمهمی است..(بنده خیلی خوشوقتم که آقای نخست وزیرگوش میدهندوملتفت هستندکه عرایض بنده خارج از موضوع نیست (خنده نمایندگان). فصل بسیارمهمی است زیرااین فصل ایران راازجاده مستقیم بی طرفی منحرف میکند. آقای نخست وزیردرباره عرایض سابق من فرمودند(درباب اینکه این اتحادچه نوع اتحادی است خیلی توضیحات ندارم وهمینقدرانواع اتحادرابیان نمودهام که اگرگفته شود این قرارداد، قرارداد اتحاد تدافعی است یا تعرضی است آنوقت ثابت خواهم کردکه اینطورنیست) بعدهم عقیده خودشان راچنین بیان کردند که (اگر بنا شود اتحادها را در تحت تقسیمات معین درآوریم بنده اسم این رااتحاد تدافعی میگذارم.) اکنون که آقای فروغی اجازه فرمودند بطورخیلی مختصر درباره اقسام اتحادتوضیحی میدهم: قرارداد اتحادی، تعهد یک دولتی است نسبت بدولت دیگرکه با او همراهی کند. عرض کردم همراهی کند نه همکاری که درماده اول برنامه دولت ذکرشدهاست زیراالبته آقای نخست وزیر میدانند که میان همکاری و همراهی چقدر فرق است و همکاری از خصوصیات اتصال است نه اتحاد. یک قسم از اقسام قرارداد اتحادی اتحاد مطلق یا غیر مقید است یعنی روش چند دولت متحد طوری باشد که منافع آنها بالسویه یا مشترک باشد چون گمان نمیکنم که این قرارداد بدلیل فصول و محتویات آن از این نوع اتحاد باشد در اطراف آن چیزی عرض نمیکنم. یک قسم دیگراتحادعام یااتحادکلی است که چنددولت بقسمی باهم یگانه میشوندکه یک سیاست راپیروی میکننداین هم سه نوع است نوعی ازآن یگانگی سیاست خارجی است ونوع سوم یگانگی سیاست داخلی وخارجی است والبته درداشتن حق باهم یکسان میباشندوعمل آنهاهم یکسان است ولی ممکن است که هریک بطورتساوی استقلال خارجی نداشته باشندالبته قرارداد دولت آقای فروغی ازاین قسم هم نیست باقی میمانددوقسم اتحادیکی اتحادتعرضی یااتحادجنگی یعنی چنددولت باهم بدولت دیگرحمله نمایندالبته ازاین قسم هم نیست دیگری اتحادتدافعی است که چنددولت باهم ازتعرض دولت دیگردفاع میکنندبعقیده من قراردادشماآقای نخست وزیرازاین قسم هم نمیتواندمحسوب بشودزیرا بموجب قسمت الف ازبنددوم فصل سوم وبموجب ضمیمه سوم این قرارداد ایران شرکت در دفاع نمیکند و نباید هم شرکت بکند بنابراین بسیار متعجبم که آقای نخست وزیر فرمودنداسم این رااتحاد تدافعی میگذارم فصل سوم این قراردادمشتمل است برسه بند: بنداول آن حاکی ازاین است که دو دولت اجنبی متعهد میشوند که از یک یا چند دولت اجنبی دیگر بفرض اینکه بایران تجاوزکنند ایران را دفاع نمایند. قبل ازهمه چیزیک اصل مسلمی رادراین جااززبان همه ملت ایران تکرارمیکنم که اجانب در نظر ما یکسانند همانطور که باانگلیس و یا دولت شوروی دشمنی وخصومت نداریم همانطورهم باآلمان و متحدین او خصومتی نداریم و تاوقتی که بامادوست هستند ماهم باآنها دوست هستیم دوم اگردولتهائی که بایران تجاوزکردهاند ایران رااز قوای خود تخلیه نمایندگمان نمیرودکه دولت دیگری بایران تجاوز کندواگرهم تجاوزکرددفاع ازایران حق تغییرتاپذیرارتش ایران وافرادایرانی است وهیچ اجنبی درتحت هیچ اسم ورسمی حق نداردایران رادفاع کند. خیلی خنده آوراست که برای یک فرض موهوم یعنی حمله یک اجنبی بیک اجنبی دیگراجازه بدهیم که کشورمارادفاع کننددرصورتیکه ماباتمام دول اروپاوآسیابالسویه دوست هستیم وپیمان مودت بستهایم ملت ایران باملت آلمان دوست است وچنانچه باملت روس دوست است وچنانچه باملت ژاپون دوست است. ملت ایران معتقداست که ملت انگلیس وملت روس هرگزراضی باختناق ایران نیستندواگرقصداین تجاوزی که دولت انگلیس درباره ایران رواداشتهاست بمجلس خودمیبردندوازنمایندگان انگلیس اجازه میخواستند بعقیده من هرگزملت انگلیس بآقای چرچیل اجازه نمیداد که آرتش آنها ایران را غافلگیرکند وخیلی ازروساء ونخست وزیرهاهستندکه غالب اعمال آنها مطابق عقیده ملت آنها نیست. بنابراین دفاع دولتین دربرابرآلمان ومتحدین اواگردرمرزایران واقع شوددفاع ازخودشان کرده اندنه ازایران زیراایران اگربخواهد دفاع کندهروقت ملت ایران اجازه بدهدآرتش اودفاع خواهدکرد. معنی بنداول ازفصل سوم این است که میان دولت ایران ودولت آلمان خصومتی است که ممکن است بایران حمله کندودفاع ایران راهم دولت مابدولت انگلیس وشوروی که دشمنهای اوهستندواگذارکردهاست ومن دراینجاازطرف ملت ایران میگویم که مانه باکسی دشمنی داریم ونه حق دفاع ایران راباجنبی میدهیم.
رئیس – شمااز طرف ملت ایران نمیتوانید بگوئید آقا از طرف خودتان بگوئید.
نوبخت – چون من نماینده ملت ایران... (جمعی از نمایندگان – همه نمایندگان ملت ایرانند)
رئیس - آخر آقایان همه نماینده ملت ایران هستند. چرا از حدود نظامنامه خارج میشوند؟ جان من یکنفر نمیتواند اینجا از طرف ملت ایران حرف بزند (صحیح است).
نوبخت- چشم از طرف خودم عرض میکنم. اگر این را رعایت نکنم و پیمان مودت خود را با ملل اروپا حفظ ننمائیم بوسیله این بند اول دشمنی آنها را بدون سبب بطرف خود جلب کردهایم. در یکجا دولت از تجاوز جلوگیری نکرده در جای دیگر هم تجاوز دیگری را جلب میکند حالا میخواهیم بدانیم که آیا ملت او را گماشتهاست که درست منظور او را بر عکس عمل نماید؟ البته اینطور نیست و ایرانی دولت خودش را میخواهد برای آنکه کشورش از تعرض دیگری مصون بماند شاید تمام آقایان تصدیق بفرمایند که تعهد یک دولت محارب با دولت دیگر از دولت ثالثی عداوت دولت محارب را نسبت بدولت ثالث جلب خواهد کرد یعنی دولت ثالث یک طرفه خواهد شد و در واقع محارب شماره دوم محسوب میگردد پس دولت ما بنا بر اصل صحیح و خلل ناپذیر قانون اجتماع حق چنین کاری را ندارد زیرا ملت او را برای اینکار معین نکرده و بنابراین ملت ایران بمن که یکنفر نماینده مجلس هستم این حق را نمیدهد که با نظریه چنین دولتی موافقت کنم مخالفت من درباره این قرارداد بر روی نظریه اساسی تمام ملت ایرانست. بنددوم این فصل سوم تعهد شاهنشاه ایران را در فقرات الف ب ج د شرح میدهد و چنانچه مشهود است این بند قرارداد را از نوع قراردادهای اتحادی خارج کرده و در مرحله دیگر داخل میکند که نامش پیمانهای تعاونی است. این بند به تنهائی مانند یک قرارداد تعاونی میباشد در صورتیکه ایران هیچوقت برای پیمان اعانت حاضر میست. علمای حقوق پیمان اعانت مطلق را اینطور معنی کردهاند که دولتی با جمیع وسائل یا بعضی از وسائلی که در دست دارد با دولت دیگر همراهی و اعانت مینماید و این اعانت عبارتست از حرکت خصمانه نسبت بدولتی که دولت معاونت شده خصم و دشمن اوست و دولت معاونت کننده نمیتواند مدعی بشود که بی طرفی خود را حفظ کردهاست بلکه دشمن دولتی است که بر ضد او با دولتی دیگر همراهی نمودهاست این تعریفی است که علمای حقوق برای این نوع پیمان بیان نمودهاند و با اینوصف من نمیدانم ملت ایران چگونه میتواند خصم و دشمن دولتی باشد که دولت انگلیس با او خصم و دشمن است و بنظر من عکس دولت و ملت ایران با آلمان و ژاپون دوست است و با هر دو پیمان مودت و دوستی دارد و حق هم با ملت ایرانست زیرا ژاپون دولتی مقتدر و آسیائی است و مادام که ما با او پیمان مودت داریم نمیتوانیم فصل سوم اینقرار داد را مخصوصاً از بند دوم قبول نمائیم زیرا بر طبق قوانین جاری در میان ملل دنیا این فصل مخالف پیمانهای سابق ما است. در بند دوم اینفصل فقره ب (حق غیر محدود بدهند که آنها جمیع وسائل ارتباطی را در خاک ایران بکار ببرند) من نمیدانم حق غیر محدود را چگونه ممکن است تغییر نمود و جمله جمیع وسائل ارتباطی شامل چه چیزها خواهد شد مثلاُ اگر جمله اخیر همین فقره (راههای آهن راهها رودخانها میدانهای هواپیمائی بنادر لولههای نفت تأسیسات تلفنی و تلگرافی و بی سیم مشمول اینفقره میباشد) برای چیست اگر وسیله ارتباطی همینها است که ذکر آنها چه ضرورت دارد؟ اگر جز اینها وسائل دیگری نیز هست که آنها کدامند؟ در فقره ج از بند دوم کلمه هر نوع مساعدت جمله ایست بسیار عجیب و غریب چطور ممکن است دولتی هر قدر هم که قادر باشد از عهده بر آید که هر نوع مساعدتی را درباره وسائل و مصالح و کارگر مبذول دارد. در بند سوم این فصل منظور نظر داشتن دول متحده حوائج ضروری ایرانرا جمله بسیار مضحکی است ممکن است منظور نظر من این باشد که ریشه بیداد را در تمام گیتی از بن بر کنم و در عین حال کوچک ترین اقدامی هم نکنم و ممکن است خیلی کارهای خوب منظور نظر من باشد که یکی را هم اقدام ننمایم همچنین ممکن است منظور نظر دول متحده حوائج ضرورتی ایران باشد اما یک قدمی هم بردارند زیرا تعهد عملی در ضمن این فقره دیده نمیشود حتی یک کلمه (برآوردن) هم جلو کلمه حوائج گذاشته نشده که اقلا معلوم شود که حوائج ایران منظور نظر آنها است نه آنکه تنها حوائج ما را در آینه جهان نمای گیتی مشاهده کنند زیرا منظور نظر داشتن حوائج جز این چیز دیگری نیست خاصه که از کلمه ضروری هم که صفت برای حوائج آورده شدهاست میتوان تعبیراتی قائل شد خود آقای فروغی هم که در پشت این تریبون فرمودند که کلمات و اقوال علمای سیاسی را میتوان مه نوع تعبیر کرد ممکن است دو مرتبه غذا خوردن هم از حوائج ضروری نباشد. حقیقه بسیار معامله خوبی است از ما هر نوع مساعدت از آنها منظور نظر. فصل چهارم این قرارارداد مشعر برآنست که دولت شوروی و انگلستان هر قدر بخواهند میتوانند قوای زمینی و دریائی و هوائی در ایران نگاه بداند کجا بدارند؟ خوراک و لوازم اینها از کجا تهیه خواهد شد؟ و چه اعمالی ممکن است از وجود آنها پدید آید؟ اینها سوالهائی است که پاسخ آنها با آقای فروغی است. روابط قوای دول متحده با ادارات دولت ایران و همکاری ادارات آنهم بنحوی که مأمورنیت قوای مزبور محفظ باشد داستانیست که محتاج شرح و بیسط زیاد است من نمیدانم ادارات ایران چگونه میتوانند باقوای خارجی روابط داشته باشند و تعهد کنند که همکاری نمده مأمونیت آن قوا را بعهده بگیرند. من نمیتوانم چطور ممکن است که اجازه بدهیم که قوای خارجی هر اندازه که بخواهند در ایران سکونت نمایند و ضربت آخری را هم بدین شکل برپیکر نحیف این کشور وارد بیاوریم اعتراف کنیم که حضور این قوا در خاک ایران اشغال نظامی نخواهد بود. معنی جمله اول این است که حق خود را از دست بدهیم معنی جمله دوم هم این است که برای حقی که از کف ما رفتهاست اظهار خوشوقتی نمائیم من تصور میکنم که آقای نخست وزیر تعریف استقلال را فراموش کردهاند اگر چنین است من تکرار میکنم که در اصطلاح تمام ممالک دنیا استقلال عبارتست از حق قبول نکردن مداخله دولت بیگانه در امور داخلی و در ارتباطهای خارجی و کشور مستقل مملکتی را گویند که در رفتارداخلی وخارجی خود آزاد باشد و در عقد هر قرارداد و حفظ هر قرارداد و هرگونه رابطه با دولتهای دیگر ذی حق باشد اکنون باید فهمید که وجود قوای خارجی در مملکت ما بااعتراف باینکه اشغال نظامی نیست بامفهوم استقلال ماچه تناسبی دارد. ممکن است در جواب من بفرمائید که مقصود از این جمله آن است که وجود قوای خارجی مایه مزاحمت و عملی نیست که خصمانه تقلی شود اگر اینطوراست جمله (مزاحمت آنها با ادارات و قوای تأمینیه ایران و زندگی اقتصادی کشور و رفت و آمدعادی سکنه واجرای قوانین ومقررات ایران درحداقل امکان خواهدبود) یعنی چه؟ مگراین جمله اعتراف بوجود مزاحمت نیست وازاین جابیک نکته دیگرپی میبریم که وجوداین قواموجب مزاحمت زندگانی اقتصادی مانیزخواهدشدزیراباکلمه کش دارحداقل امکان خیلی کارهاخیلی کارهامیتوان انجام دادمن نمیدانم درنسخه انگلیسی و روسی این قراردادبجای این کلمه چه نوشته شدهاست انصافأ فارسی آن که بسیاربدکلمه ایست وممکن است ازآن دومعنی متضادفهمیده شودفصل ششم این قرارداد به عقیده من ازآن جهه مضراست که روابط ایران راکه باسایردول بایددوستانه باشدازبین میبرد البته آقایان نمایندگان محترم مستحضر هستند که کشور شاهنشاهی ایران با کشور ژاپون ترکیه اتحاد جماهیر شوروی افغان فرانسه آلمان بلژیک لهستان ایتالیا سوئد هلند دانمارک فنلاند حجاز و بسیاری از کشورهای دیگر پیمان مودت و دوستی دارد و برطبق گفتار آقای فروغی در صورتی که قرارداد هم در مجلس تصویب شودایران بی طرف است وباهیچ دولتی مخالف نیست وبالطبیعه روابط ما با همه برقرار خواهدبود. از جوابی که آقای کاردار محترم سفارت فرانسه به آقای وزیر محترم امور خارجه ایران نوشته بودند و در روزنامه تجدد هم درج شده بود معلوم شد که آقای فروغی برخلاف گفته خود عمل کردهاند و بدون اجازه مجلس و بر خلاف قوانین بین الملل شاید خواستهاند روابط ایران را با دولت فرانسه قطع نمایند من هنوز نمیتوانم باورکنم که آقای فروغی چنین قصدی داشتهاند که روابط خود را با فرانسه قطع کنند زیرا برخلاف قوانین و مقررات مربوطه و برخلاف رضایت ملت ایرانست. من نمیدانم که دولت بسفارت فرانسه چه نوشتهاست که آن هااین طور جواب دادهاند و متعاقب درج در جریده تجدد هم در جراید خواندم که آقای کاردار سفارت فرانسه از ایران عزیمت مینمایند. این را هم نفهمیدم برروی چه اصلی است زیرا برطبق بیانات خود آقای فروغی این قرارداداگر تصویب هم بشود ناقض بی طرفی ایران نخواهدبود اگر برفرض برضمیمه ۲ قرارداد بتوانند با بعضی از دول مثلأ قطع رابطه نمایند البته ضمیمه شامل دولت فرانسه نخواهدگردید زیرا فرانسه نه با دولت اتحاد جماهیر شوروی در جنگ است نه با انگیس در پیکار و دولت ایران هیچوقت این حق را نخواهدداشت که بادول دوست ایران رابطه خود را قطع کند. کشور فرانسه درتاریخ یکی از کشورها یا روپائی است که ازعهدی قدیم باایران دارای رابطه سیاسی بوده و چنانچه میدانیم از دوره شاه عباس کبیر یا پیشتر با کشور ایران مودت و روابط صمیمانه داشتهاست و امروز هم که بریاست و پیشوائی مارشال پتن اداره میشود باایران رابطه بسیار محبت آمیز و صمیمانه دارد و مردم ایران حاضر نیستند که دولت با دول دنیا عموماً و با دولت فرانسه خصوصاً رابطه خود را قطع کند. چون فصل ششم این قرارداد درباره روابط کشور ما با سایر کشورهای جهانست من دراینجا عرض میکنم که حفظ روابط فرانسه وایران مخصوصاً امروز برای ایران خیلی ذیقیمت است و اگر دولتی بوسیله ترک رابطه ایران با دول متحابه لطمه باستقلال ما برساند البته مسئول ملت است و سرانجام دولتی که برخلاف مصالح مملکت خود قیام نماید. مثل سرانجام رنو والادیه و گاملین و نظایر بر آنها خواهد بود. بنده چون حالم خیلی بد شدهاست از اینجهت از بقیه صرف نظر میکنم.
نخست وزیر- بنده لازم نیست خیلی توضیحات مفصلی در جواب فرمایشات آقای نوبخت بدهم بجهت اینکه بنده اینطور فهمیدم ایشان زحمت زیادی خواستند بکشند و بگویند یکی اینکه بنده چیزی نمیفهمم و الفاظ را نمیفهمم و عبارت را نمیدانم و اشتباه میکنم و اصطلاحات را فراموش کردهام و از این قبیل چیزها. ممکن است یک قسمت از فرمایشات ایشان درمورد شخص بنده صادق باشد وایشان درعلم حقوق خیلیزبردست هستند بنده این را نمیخواهم منکر شوم ولی متأسفانه سنم یک قدری زیاد شدهاست والا حاضر میشدم و میرفتم از ایشان استدعا میکردم که درس حقوق هم برای من تدریس کنند و یاد بدهند (خنده نمایندگان) مطالب دیگری هم فرمودند در کلیات و جزئیات که اینقدر عالی بود که از حدود فهم بنده خارج بود که نتوانستم بفهمم بنابراین نمیتوانم جواب عرض کنم بنابراین یک دو کلمه فقط میخواهم عرض کنم یکی در باب منشور آتلانتیک است که خیلی بیان مشروحی در آن خصوص فرمودند در اینجا منشور آتلاتیک هم لایحه قانونی نبودهاست که در مجالس دولتهای انگلستان و شوروی تصویب شده باشد این پیمان بعد از آنکه بین دول متحده آمریکا ودولت انگلیس منعقد شد و دولت شوروی هم بعداً آنرا تصدیق کرد و سایر همراهان آن دولت هم قبول کردند برای همین است که بنمایانند که سیاست ما چیست در دنیا و روزی که جنگ تمامم شد اگر ما پیش برویم چه ترتیبی را در دنیا میخواهیم اجرا کنیم این منشور منتشر شد تمام دنیا دیدند در تمام جرائد نوشته شد و در تمام دنیا مذاکره شد پارلمانهای دولتها هم هیچ اعتراض نکردند و ما هم این منشور را میتوانیم یک منشور معتبری بدانیم بنده هم از طرف ملت ایران عرض میکنم که دولت ایرانهم موافقت دارند با این منشور که یک اصول بسیار خوبی در دنیا مجری شود و مدار و اساس روابط بین المللی بشود (صحیح است-صحیح است) بانجهت بااین منشور که ما تکیه گاه عهدنامه خودمان قرار دادیم و موافق هستیم ومیل داریم که آن اصل پیش برود و باید هم همقدم بشویم با سایر مللی که میخواهند آن اصول پیش برود و یک کلمه دیگری عرض میکنم راجع به بیانات وآن این بود که یک شرح مفصلی اعتراض کردند بر کلمه تعهد که فصل اول قرارداد است ومطالب غریب وعجیبی فرمودند که بنده نتوانستم بخاطر بیاورم که چه مقصودی دارند فقط خاطر آقایان را متوجه میکنم که فصل اول اینطور نوشته شدهاست که دول مشترکاً وهریک منفرداً تعهد میکنند فلان و فلان (توجه بفرمائید چه چیز را تعهد میکنند) تعهد میکنند تمامیت خاک ایران و حاکمیت و استقلال سیاسی ایران را محترم بشمارند این چه عیبی دارد بنابراین این چون فرمایشات دیگر آقای نوبخت تمام نشد بنده هم دیگر دنبال نمیکنم اما موضوع کاردارسفارت فرانسه وقطع روابط دولت ایران با دولت فرانسه دولت ایران هنوز قطع روابط نکردهاست اما اگر این عهدنامه تصویب شد ممکن است قطع روابط بشود بموجب مدلول همین عهدنامه اما کاردار سفارت فرانسه اولاً جواب نیود بلکه خودش یک مراسله نوشته بود بوزارت خارجه آن مراسله چه بود بنظر بنده چیزهای بی ربطی بود و مخالف اصول کلی بود و کاربدی بود و شاید خود آقای نوبخت هم با همه احاطه که به اصول دیپلماسی دارند میدانند که یک کاردار یا یک وزیر مختاری که مأمور است از طرف دولت خودش در نزد دولت دیگر با ملت و با روزنامه و با مردم و بازرگانان آن ملت کار ندارد (صحیح است) طرف او دولت است حق ندارد یک مراسله که بوزارت امور خارجه میدهد او را بمردم هم بدهد و بروزنامهها بدهد بنابراین بد حرکتی کرده بود و توهین کرده بود بدولت ایران باینجهت دولت ایران شخص او را گفتند از ایران برود و در ایران نماند اما روابط ما بادولت فرانسه هنوز قطع نشدهاست.
بعضی از نمایندگان- رأی بگیرید.
رئیس - رأی میگیریم به اعتراضات آقای نوبخت یکی یکی. نسبت به فصل اول آقایان موافقین برخیزند(عده برخاستند)تصویب نشد. رأی گرفته شد میشود باعتراضات ایشان نسبت به فصل دوم موافقین قیام نمایند(عده قیام نمودند)تصویب نشد. رأی گرفته میشود باعتراضات فصل سوم کسانی که موافقند قیام نمایند(عده برخاستند) تصویب نشد. رأی میگیریم به اعتراضات فصل چهارم موافقین برخیزند (عده برخاستند) قابل توجه نشد. رأی گرفته میشود بقابل توجه بودن اعتراضات فصل پنجم موافقین برخیزند(چند نفر برخاستند) قابل توجه نشد. رأی گرفته میشود به قابل توجه بودن اعتراضات فصل ششم موافقین برخیزند(چند نفری قیام نمودند)تصویب نشد. رأی میگیریم به اعتراضات فصل هفتم موافقین برخیزند (عده برخاستند)تصویب نشد. رأی گرفته میشود به اعتراضات فصل هشتم موافقین برخیزند (معدودی برخاستند)تصویب نشد. رأی میگیریم باعتراضات نسبت به فصل نهم موافقین برخیزند (عده برخاستند)تصویب نشد. آقای دکتر جوان.
دکتر جوان - بنده خیلی متأسف هستم که برخلاف صریح نظامنامه داخلی مجلس اجازه ندارند که دراطراف پیمان صحبتی بکنم بالاخره چون اجازه داده نشد بنده عرایضم را منحصر میکنم بموضوع فصل پنجم که اعتراضات دادهام درفصل پنجم قید شدهاست بمحض اینکه مخاصمه وجنگ بین این دو دولت با دولت آلمان وشرکای او خاتمه پیدا کرد درمدت شش ماه درصورت متارکه وبلا فاصله بعد از صلح نیروی خودشان راازکشور ما خارج کنند. این عبارت خیلی روشن است واحتیاج به تعبیر تفسیر ندارد دراین قسمت بنده ایرادی داشتم وآن این بود استدلالی که برای اشغال کشور ما میکننداین است که کشور ایران سرراه این دو دولت واقع شده واین دو همسایه برای ایجاد وسائل وسایر احتیاجات جنگی احتیاج دارند آقایان تصدیق میفرمایند که اگر یک روزی رسید بین این دو دولت همسایه شمالی وجنوبی مابادولت آلمان وشرکای اروپائی او یعنی دولت آلمان ودیگران صلح کردند ولی دولت ژاپن فرضاً خاتمه نداد یعنی با دولت ژاپن درجنگ باشند آیا باز هم این وضعیت سرجای خودش باقی است یعنی بازهم وضعیت جغرافیائی ما اقتضا میکند براینکه نیروی این دو دولت درکشور ما باشند؟فرض بفرمائید دولت انگلستان ودولت شوروی با دولت آلمان وشرکای اروپائی اوجنگ را تمام کردند وصلح شد اما با دولت ژاپن درحال جنگ باشند ینابراین باز باید نیروی این دو دولت درکشور ما باشند؟ ایرادی که بنده دارم وپیشنهادی هم دارم که بایستی دراینجا قید شود که بمحض خاتمه جنگ بین انگلستان وشوروی ودولت آلمان وشرکای اروپائی او باید نیروی خودشان را ازکشور ما خارج کنند وازایران بیرون بروند حالا فرض بفرمائید اینجا بطور کلی نوشتهاند شرکای او. فرض بفرمائید اینجا دولت ژاپن یکی از شرکای آلمان است. اگر فرضاً اینها صلح کردند باهم با دولتهای اروپائی وباز این جنگ با ژاپن باقی بود آنوقت تکلیف ما چیست؟ چرا باید این قید دراینجا نباشد که با شرکای اروپائی او؟این یک ایراد بنده بود که بنده درقسمت اول هم عرض کردم. اما درقسمت دوم ملاحظه میفرمائید درقسمت اول مینویسد اگر جنگ بین دولت آلمان وشرکای اوبا دول متحده متارکه شد این عبارت خیلی صریح وروشن است واحتیاج بهیچگونه تعریف وتفسیری ندارد حالا چه شدهاست که عبارت باین روشنی را یک عبارت دیگری ضمیمه اش کردهاند ودرذیل ماده به عنوان تعریف شرکای آلمان اضافه کرده ونوشتهاند (مقصوداز شرکای دولت آلمان هردولت دیگری است که اکنون یا درآینده بایکی ازدول متحده بنای مخاصمه گذاشته یا بگذارد)یعنی بایکی ازاین دودولت شوروی وانگلستان در گذشته یا آینده درحال جنگ بودهاست. اساساً این تعریف برای چه بودهاست این تعریف برای این بودهاست که روشن بکند دولت آلمان شرکایش کیها هستند این تعریف که خیلی روشن است وکسی نمیتواند تردید بکند ولی باین توضیح آخری صددرصد آن ابرضرر کشور ما تاریک و مبهم کردهاست چرا؟برای اینکه دراین تعریف مینویسد مقصود از شرکای دولت آلمان هردولت دیگری است که اکنون یا درآینده بایکی ازدول متحده بنای مخاصمه گذاشته یا بگذارد. حالا فرض بفرمائید درآینده فرضاً دولت انگلستان تنها بایکی ازدولتهای آمریکای جنوبی برزیل یا شیلی وارد جنگ شد این تاًثیری بحال مادارد؟این چه ارتباطی بامادارد؟ اصلاً این برای چه نوشته شدهاست فرض بفرمائید که این دودولت آمدند وجنگ خودشان را خاتمه دادند بادولت آلمان وماهم از مخمصه راحت شدیم ودیگر مانه سرراهشان هستیم نه وضع جغرافیائی مادیگر ایجاب میکند نه هیچگونه بهانه هست برای کشور ماوبااین عبارت باین روشنی که نوشته شدهاست که بمحض اینکه جنگ خاتمه پیدا کردبایدقوایشان راازکشور ماببرند دیگر چه علت داشتهاست که این تعریف را علاوه کردهاند درآخر این فصل. آقایان میدانند وبنده تصور میکنم که بعضی ازآقایان موافقین که اکثر از روی عقیده بااین پیمان موافقت میکنند اغلب شان برای خاطر همان اصلی است که میگویند لااقل این پیمان برای مدت محدودی است آنهم بعداز جنگ وازاین تحدید مدت که شده خیلی خوشدل میشود ولی متأسفانه اگر این عبارت دومی را اضافه نمیکردند وهمان عبارت اولی را بحال خود میگذاشتند که صریحاً مینویسد پس از خاتمه یافتن جنگ باآلمان یا شرکای اوباید ایران تخلیه شوداین خیلی واضح وروشن بودبعداً که این جمله رااضافه کردهاند و گفتهاند که مقصودازشرکای آلمان عبارت ازهردولتی که اکنون یادرآینده بایکی ازدول متحده بنای مخاصمه گذاشته یابگذارداین خوب نیست فرضأ جنگ خانمه پیداکندوقضیه تمام شودفرض بفرمائیددولت انگلستان بادولت شیلی یابرزیل جنگ بکندیافرضأ بادولت ژاپن بالاخره وقتی که مامراجعه میکنیم بآنهاکه بایدتخلیه بکنیدونیروی خودتان راببریدواجرای پیمان راازآنهاتقاضای کنیم که نیرویتان راببرید فورأ تعریف اخیرراجلوی پای مامیگذارند واین راهمین جوربرضررماتعبیرخواهندکرداین بودکه بنده ضمن شوراول که اعتراضات خودم راتقدیم داشته بودم متأسفانه آنهائی را که علاقه داشتم جزیک قسمت موردتوجه واقعنگردیدازاین جهت بنده آنهاراتکرارنکردم ولی این قسمت قسمت مهمی است آن هم نه برای زمان حال وزمان جنگ برای تعبیروتفسیروبرای موقعی که جنگ خانمه پیدابکندسوء تفسیرکنندآنوقت آفت داردبرای مابنده درهرصورت چون مقیدهستم امروزوارددرفصول دیگرنشوم ودرهرصورت بنده قانونأبین شوراول ودوم که میگویندتفاوتی نمیبینم وعقیده داشتم بهمان ترتیبی که درشوراول درکلیات اجازه دادندومذاکره شدبایستی اجازه میدادندکه درشوردوم هم درکلیات صحبت شودوبالاخره نظامنامه ماهم صریح است که بایداجازه داده شود حالا چون تصمیم گرفته شدهاست درکلیات صحبت نشودبنده عرضی نمیکنم فقط مختصرأ عرض میکنم حقیقه بنده خیلی فکرکردم دراطراف این پیمان بلکه یک وسیله پیداکنم که یک حالت موافقتی پیداکنم ولی بنده مخصوصأ روی ایمان بمیهن وکشورخودم خیلی فکرکردم دیدم هیچ راهی نیست برایم بنده البته تأثیراتم خیلی زیاداست تنهااین نیست تأثیراتم که بنده بدون هیچگونه علت وبدون هیچ سلبی دیروز موردحمله یکی ازآقایان نمایندگان واقع شدم....
همهمه نمایندگان- این حرفهامطرح نیست آقا..... زنگ رئیس.
دکترجوان- و تأثر بنده ازاین است که به بنده اجازه داده نشد تا روی دلائل ان دلائلی که یقین دارم درقلب همه آقایان موثرواقع میشد بالاخره باکثریت ثابت میکردم که این تأثرات (زنگ رئیس) تمام است عرایض بنده. فقط دو جمله بیشتر نیست. تأثرات مناز این است که این پیمان بالاخره درنتیجه مقرراتی که دراین جاتصریح شدهاست برضررمااست وبرای اموراقتصادی ماخیلی مضرواقع شدهاست بنده نمیخواهم بگویم که تنهاامروزگرانی فوق العاده وسنگینی مالیات هزینه زیاددولت بدرفتاری مامورین مالیه بامردم فقط وفقط ناشی ازعمل همکاری است که در اینجاپیش بینی شدهاست ودولت فقط برای اینکه بتواند نقشه همکاری راعملی بکند....
(صدای زنگ رئیس- همهمه نمایندگان – این حرفها به پیمان مربوط نیست)
دکترجوان- آقایان کدام شمااجازه دادهاید که مأمورین مالیه برخلاف قانون مستنکف را توقیف بکنند؟ (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس- خارج ازموضوع است)
دکترجوان- چراخارج ازموضوع است؟ بسیار خوب دیگرعرضی نمیکنم.
رئیس-این صحبتهاخارج از موضوع است آقا.
نخست وزیر- فرمایشات آقاراهم بنده محتاج بجواب زیادی نمیدانم. اولا تأسف خوردند از اینکه چرانگذاشتندکه ایشان صحبت کنند در صورتیکه درشوراول ایشان بسیار مفصل صحبت کردند و مذاکره فرمودند هر چه میخواستند گفتند هیچکس هم از ایشان ممانعتی نکرد (صحیح است) البته ایشان بنده میخواهم تصدیق کنم که از روی عقیده با این پیمان مخالف هستند و حق دارند یعنی آزادند و مختارند و می توانند مخالف باشند کمااینکه دیگران هم آزادند و مختارند باینکه موافق باشند فقط چیزی که عرض میکنم وقتی که انسان بایک چیزی مخالف شداصولاً همه متعلقات آنرا بدمیداندوآنوقت ازبرای آن مخالف خودش اقامه دلیل میکند و دلیل قطعی بیان میکند مثل اینکه ایشان میفرمایندمالیات اگر زیاداست مربوط باین پیمان است یا تقصیر این چیزهائی است که واقع شدهاست بنده نمیدانم چرا. مالیات این مملکت درسال ۱۳۲۰ چهارصدوسی ملیون تومان یاچهارمیلیاردوسیصدملیون ریال مقررشده بودازبرای پرکردن این بودجه واین عایدات یک مالیاتهائی هم یاوضع شده یانشده عملیاتی هم واقع شدهاست مدت شش ماه هم روی آن بودجه عمل کردندمنتهی این است که دراین اواخر جریاناتی پیداشد در کشورکه همه میدانند حالا ما سعی میکنیم که این بودجه سنگین را که بعقیده ما برای این مملکت خیلی سنگین است و فعلأ این ملت طاقت این بودجه را ندارد باید سبکش کرد و هر قدر بتوانیم صرفه جوئی کنیم و کمکش کنیم. اماگرانی مثلأ یک مقدارزیادی البته دلائل عدیده داردحالاکه بجای این رانداردکه مااینجابحث کنیم دراین مسئله گرانی دلائل زیادی داردیکی همان مالیات سنگین کشوراست غیر ازمالیات سنگین عامل دیگرهمان بسته شدن راه تجارت دنیااست ارزانی آقادرنتیجه رقابت است ورقابت هم روی تجارت ودادوستداست وقتی که راه تجارت مسدودبودووقتی رقابت نشدطبعأ اجناس گران میشودماامیدوارهستیم یعنی سعی میکنیم وانشاالله آقایان نمایندگان محترم هم باماکمک میکننددرمشورت,دررأی,درهمه چیزوبقدری که ممکن است تلاش میکنیم که باصطلاح امروزسطح زندگی راپائین بیاوریم ولیفراموش نفرمائیدیک علل طبیعی هست که آن علل طبیعی تامرتفع نشودسطح زندگانی نمیرودبآنجائی که بایدبرودمتأسفانه اینطورودراختیار کسی نیست خواهش میکنم بیانات نفرمائیدوچیزهائی که از حقیقت خارج باشدنفرمائیدواسباب شبهه اذهان مردم رافراهم نفرمائید. امادرموضوع اعتراض خودشان اگردولت ژاپن که دراین ذکرنشدهاست واین جاذکرشدهاست آلمان وشرکای اویعنی آلمان وهرکس که بآلمان شریک درجنگ است حالاایشان میخواهندبگوئید منحصرباروپا باشدنظرشان هم باین است که درآسیافقط یک دولت ژاپن است که باآلمان متحداست ,خوب چه میدانیم که فرداچه پیش میآیداگرمابخواهیم تحدیدکنیم به لفظ اروپائی آنوقت بساهست که فردایک ترتیبی پیش بیایدکه مخالف ایننظرمیشودومخالف این اقتضای امروزی میشودواینکه میفرمایندباخیلی حرارت که این جمله که بعدأ اضافه شدهاست برماده چرااضافه شدهاست وحال آنکه مطلب روشن بودهاست حالاهم مطلب این جمله روشن است مطلب راجع بهمین جنگ است وهمین اتحادکه گفته شدهاست آلمان وشرکای اوحالااگریک جنگ دیگری مابین دولت شوروی وانگلیس بایک دولت دیگری بشودکه مربوط باتحادباآلمان نباشداین عهدنامه که شامل آن نمیشودچراآنراشامل کنیم این قرینه عبارت ومحل عبارت اینهاهمه روشن است که مقصودهمان است یعنی ازاین عبارت که اضافه شدهاست مقصوداین است که منحصرنیست بدولتهائی که امروز بآلمان شریک هستندحالابگوئیم اگراحیانأ این عهدنامه راامضاکردیم پس ازامضای این عهدنامه هم اگریک دولت دیگری پیداشد که باآلمان شریک شددرجنگ اوهم مشمول این عهدنامه است؟این موردنداردواین یک ماده واضحی است که احتیاج به توضیح ندارداین بودتوضیحات بنده بطوراختصار.
رئیس- رأی گرفته میشودبقابل توجه بودن اعتراضات آقای دکترجوان درفصل پنجم موافقین برخیزند. (چندنفرقیام نمودند)
رئیس – قابل توجه نشد. رأی میگیریم.....
نوبخت- بنده اخطارنظامنامهای دارم بنده وچندنفرازآقایان پیشنهادکردیم باورقه رأی گرفته شود.
رئیس - پیشنهاد قرائت میشود:
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی. تمنی داریم درباره پیمان اتحادبادولتین انگلستان وشوروی طبق ماده ۸۷ نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی درموقع اخذ رأی بطور علنی باورقه رأی گرفته شود- ارگانی نوبخت. دکترجوان. ابوالقاسم. آزادی (طوسی –یک امضای دیگرهم هست که خوانده نمیشود)
ارگانی – بنده پس گرفتم.
رئیس- آقای دکترجوان.
دکترجوان- یک ورقه پیشنهاددیگری هم نزدآقای طهرانچی است که هفده نفرامضاکردهاند.
طهرانچی-همین ورقه کافی است برای رأی گرفتن باورقه.
رئیس- موافقین باماده واحده دولت ورقه سفید خواهندداد.(اخذوشماره آراء بعمل آمده۸۰ ورقه سفیدو۸ ورقه کبودشماره شد)
رئیس- عده حاضردرموقع رأی ۹۳ با۸۰ رأی ماده واحده دولت تصویب شد. آقای دکترملک زاده.
دکتر ملک زاده- اگرچه عرایض بنده خیلی مختصراست ولی استدعامیکنم توجه بفرمائید. جمعی ازنمایندگان محترم وعده زیادی از خارج دراین مدتی که موضوع معاهده درجریان بودازبنده سئوال کردندکه چه شددراطراف معاهده درمجلس علنی اظهارنظری نکردم. (یکی ازنمایندگان – موضوع معاهده مطرح نیست. آقا)اینجااکثرآقایان صحبت فرمودندحتی ازنظامنامه همتجازفرمودند. این است که تصدیع میدهیم: آقایان همه شاهدندکه بنده نظریات خودم رادرجلسه خصوصی بطورمفصل بعرض مجلس رساندم ومخصوصأ ازآقای وزیرامورخارجه تقاضاکردم که این نظریات رایادداشت بکنندوترتیب اثربدهیداعتراضاتی که بعنوان پیشنهاددر مجلس داده شدوحقیقه موردمطالعه دولت واقع شدواقدام شدوبعضی ازآنهاطرف دولتین قبول شدوامیدوارم سایرنظریات هم در این معاهده اقتصادی که دولت درنظرداردتأمین بشودولی مقصوداصلی من ازاین عرایضم این نبودمقصوداصلی من دوجمله بوداینجاعرض بکنم وآن دوجمله این است که اول بعقیده من نظربه مقتضیات طبیعی ایران ونظربه مقتضیات جغراقیائی ایران گمان میکنم که یکنفر ایرانی نباشد که طرفدار این عقیده نباشد که مناسبات ایران با همسایگان باید براساس دوستی باشد (صحیح است) هر ایرانی حتی آنهائی هم که مخالف هستند در این مجلس گمان میکنم که منکر این اصل نباشند که مناسبات دولت و ملت ایران با همسایگانش و هر ملتی که باشد صلاح و صرفه طرفین در این است که از روی اساس دوستی و مودت باشد (صحیح است) این نکتهای که عرض میکنم چون آشنا بافکار عامه هستم و هم خودم را نماینده آنها میدانم.....(چون عده کافی نبود قدری تأمل کردند تا عده کافی شد)
دکتر ملک زاده – نکته دومی که بیشتر سنگینی عقیده خودم را بآن میدهم این است که بعقیده بنده یک اتحاد حقیقتی یک اتحاد واقعی یک اتحادی که در روی یک پایه محکم و اساسی باشد اتحاد معنوی و قلبی دو ملت است با یکدیگر یعنی اگر دو ملت اعتماد و اطمینان سبت بهم داشته باشند محبت و مهربانی نسبت بهم داشته باشند آن معاهده و آن اتحاد یک اتحاد حقیقی ویک اتحاد واقعی و یک اتحاد با دوامی برای طرفین خواهد بود بنابراین بنده امیدوار هستم حالا که این معاهده را پذیرفت یک عده هم رأی ندارند ولی معاهده رسماً از طرف مجلس و دولت قبول شدهاست امیدوارم که عملیات دو دولت همسایه متحد ما در آتیه در روی یک پایه و اساسی باشد که جلب آن محبت جلب آن اطمینان حقیقی و جلب آن اعتماد را بکند (صحیح است) و بتواند در نتیجه عملیات خیر خواهانه خودش نسبت به ملت و دولت ایران جبران این خسارت و صدمات و این لطماتی را که هم اخیراً و هم در این دوره اخیر و این چند ساله اخیر بملت ایران وارد شدهاست بکند (صحیح است)
- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه
۴ - موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه
رئیس – اگر اجازه میفرمائید جلسه را ختم کنیم.
جلسه آینده روز یکشنبه ۱۲ بهمن ماه سه ساعت پیش از ظهر دستور لوایح موجوده
(مجلس ساعت شش بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- حسن اسفندیاری
قانون اجازه مبادله پیمان اتحادمنعقده بین دولت شاهنشانی ایران ودول اتحادجماهیرشوروی وانگلستان
ماده واحد- مجلس شورای ملی پیمان اتحادبین دولت شاهنشاهی ایران ودول اتحادجماهیرشوروی سوسیالیستس وانگلستان راکه مشتمل بر۹ فصل وشش نامه میباشدودرتاریخ ۲۴ آذرماه ۱۳۲۰ ازطرف نمایندگان سه دولت پاراف شده تصویب وبدولت اجازه میدهدامضاء ومبادله شود. این قانون که مشتمل بریک ماده ومتن پیمان اتحادپیوست آن میباشددرمجلسه ششم بهمن ماه یکهزاروسیصدوبیست بتصویب مجلس شورای ملی رسید. رئیس مجلس شورای ملی- حسن اسفندیاری
متن پیمان اتحاد
اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران ازیکطرف واعلیحضرت پادشاه بریتانیای کبیروایرلندومستملکات انگلیس ماوراء بحارو امپراطورهندوستان وهیئت رئیسه شورای عالی اتحادجماهیرشوروی سوسیالیستی ازطرف دیگر. نظرباصل منشوراتلانتیک که رئیس جمهوردول متحده امریکاونخست وزیردولت انگلستان درچهاردهم ماه اوت۱۹۴۱ برآن توافق کرده وبجهان اعلام نمودهاند. ودولت اتحادجماهیرشوروی سوسیالیستی نیزدربیست وچهارم سپتاسبر۱۹۴۱ اصل مزبورراتأییدنموده ودولت اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران هم توافق کامل خودراباآن اصل ابزارمینمایندومایلندکه باملل دیگرجهان بطوریکسان ازآن بهره مندشوندو:
چون آرزومندمیباشند که رشته دوستی وحسن تفاهم فیمابین استوارشودو:نظرباینکه این مقاصدبوسیله عقدپیمان اتحادبهترحاصل میشود:توافق نمودندکه برای این منظورپیمانی منعقدسازندونمایندگان مختارخودرااز این قرار تعیین نمودند:
اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران
جناب آقای علی سهیلی
وزیرامورخارجه شاهنشاهی
اعلیحضرت پادشاه بریتانیای کبیروایرلندومستملکات انگلیس ماوراء بحاروامپراطور هندوستان بنام مملکت متحده بریتانیای کبیرو ایرلندشمالی:
جناب سرریدرویلیام بولارد
وزیرمختارونماینده فوق العاده اعلیحضرت پادشاه انگلستان درایران.
هیئت رئیسه شورای عالی اتحادجماهیرشوروی سوسیالیستی:
جناب آقای آندره آندریویچ سمیرنوف
سفیرکبیرفوق العاده اتحادجماهیرشوروی سوسیالیستی درایران
ونمایندگان مزبوراختیارات تامه خودراارائه نمودندکه صحیح ومعتبربوده وبرمقررات ذیل موافقت کردند:
فصل اول
اعلیحضرت پادشاه بریتانیای کبیروایرلندومستملکات انگلیسی ماوراء بحاروامپراطورهندوستان وهیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (که ازاین پس آنهارادول متحدخواهیم نامید)مشترکأوهریک منفردأ
تعهد میکنند که تمامیت خاک ایران وحاکمیت واستقلال سیاسی ایران رامحترم بدارند.
فصل دوم
مابین دولت اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران ازیکطرف ودول متحده ازطرف دیگرپیمان اتحادی بسته میشود.
فصل سوم
۱- دول متحده مشترکاً و هر یک منفرداً متعهد میشوند که بجمیع وسایلی که در اختیار دارند ایران را در مقابل هر تجاورزی از جانب آلمان یا هر دولت دیگر دفاع نمایند.
۲- اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران متعهد میشوند که:
الف – بجمیع وسایلی که در دست دارند و بهر وجه ممکن شود با دول متحده همکاری کنند تا تعهد فوق انجام یابد ولیکن معاضدت قوای ایرانی محدود بحفظ امنیت داخلی در خاک ایران خواهد بود.
ب- برای عبور لشکریان یا مهمات از یک دولت متحد بدولت متحد دیگر یا برای مقاصد مشابه دیگر بدول متحده حق غیر محدود بدهند که آنها جمیع وسایل ارتباطی را در خاک ایران بکار ببرند و نگاهداری کنند وحفظ بنمایند و درصورتیکه ضرورت نظامی ایجاب نمایند بهر نحوی که مقتضی بدانند در دست بکیرند راههای آهن و راهها و رودخانهها و میدانهای هواپیمائی و بنادر و لولههای نفت و تأسیسات تلفنی و تلگرافی و بی سیم مشمول این فقره میباشد.
ج – هر نوع مساعت و تهسیلات ممکنه بنمایند که برای منظور نگاهداری و بهبودی وسایل ارتباطیه مذکور در فقره (ب)مصالح و کارگر فراهم شود.
د- باتفاق دول متحده هر گونه عملیات سانسوری که نسبت بوسایل ارتباطیه مذکور در فقره (ب)لازم بدانند بر قرار کنند و نگاه بدارند.
۳- واضح و مسلم است که در اجرای فقرات (ب-ج-د)از بند دوم این فصل دول متحده حوائج ضروری ایران را کاملاً منظور نظر خواهند داشت.
فصل چهارم
۱- دول متحده میتوانند در خاک ایران قوای زمینی و دریائی و هوائی بعده که لازم بدانند نگاهدارند و تا جائیکه مقتضیات استراتژیک اجازه بدهد نقاطی که این قوا آنجا نگاهداشته خواهند شد با موافقت دولت ایران تعیین خواهد شد جمیع مسائل مربوط بروابط بین قوای دول متحده و ادرات دولت ایران حتی الامکان با همکاری ادارات ایران تسسویه خواهد شد بنحوی که مأمورنیت قوای مزبور محفوظ باشد مسلم است که حضور این قوا در خاک ایران اشغال نظامی نخواهد بود و نسبت بادارات و قوای تأمینیه ایران و زندگانی اقتصادی کشور و رفت و آمد عادی سکنه و اجرای قوانین و مقررات ایران هر قدر ممکن باشد کمترمزاحمت خواهند نمود.
۲- هر چه زودتر ممکن شود بعد از اعتبار یافتن این پیمان یک یا چند قرارداد راجع بتعهدات مالی که دول متحده بسبب مقررات این فصل و فقره (ب-ج-د)از بند دوم فصل سوم برعهده خواهند داشت در اموری از قبیل خریدهای محلی و اجاره ابنیه و تأسیسات صنعتی و بکار گرفتن کارگران و مخارج حمل و نقل و امثال آن فیمابین منعقد خواهد شد قرارداد مخصوصی منعقد خواهد شد ما بین دولت متحده و دولت شاهنشاهی ایران که معین خواهد کرد که بعد از جنگ ابنیه و اصلاحات دیگری که دول متحده در خاک ایران انجام داده باشند بچه شرایط بدولت شاهنشاهی ایران واگذار میشود در قراردادهای مزبور مصونیتهائی هم که قوای دول متحده در ایران از آن برخوردار خواهند بود مقرر خواهد گردید.
فصل پنجم
پس از آنکه کلیه مخاصمه ما بین دول متحده با دولت آلمان و شرکای او بموجب یک یا چند قرارداد متارکه جنگ متوقف شد و دول متحده در مدتی که زیاده از ششماه نباشد قوای خود را از خاک ایران بیرون خواهند برد و اگر پیمان صلح ما بین آنها بسته شد ولو اینکه قبل از ششماه بعد از متارکه باشد بلافاصله قوای خود را بیرون خواهند برد. مقصود از شرکای دولت آلمان هر دولت دیگری است که اکنون یا در آینده با یکی از دول متحده بنای مخاصمه گذاشته یا بگذارد.
فصل ششم
۱- دول متحده متعهد میشوند که در روابط خود با کشورهای دیگر روشی اختیار نکنند که بتمامیت خاک وحاکمیت یااستقلال سیاسی ایران مضرباشدوپیمانهائی نبندندکه بامقررات این پیمان منافات داشته باشدومتعهدمیشوندکه درهرامری که مستقیمأ بامنافع ایران مرتبط باشدبادولت اعلیحضرت همایون شانهشاهی مشاوره نمایند.
۲- اعلیحضرت همایون شاهنشاه متعهدمیشوندکه درروابط خودباکشورهای دیگرروشی اختیارنکنندکه بااتحادمنافی باشدیا پیمانهائی منعقدنکنندکه بامقررات این پیمان منافات داشته باشد.
فصل هفتم
دول متحده مشترکامتعهدمیشوندکه بهترین مساعی خودرابکارببرندکه حیات اقتصادی ملت ایران رادرمقابل تضییقات واشکلاتی که درنتیجه جنگ حاضرپیش بیایدمحفوظ بدارند. پس ازآن که این پیمان اعتباریافت برای بهترین وجه عمل کردن باین تعهدمابین دولت ایران ودول متحده مذاکرات شروع خواهدشد.
فصل هشتم
مقررات این پیمان مابین اعلیحضرت همایون شاهنشاه وهریک ازدوطرف معظم متعاهددیگرمانندتعهدات دوطرفی یکسان الزام آوراست.
فصل نهم
این پیمان پس ازامضاء معتبراست وتا تاریخی که برای بیرون بردن قوای دول متحده ازخاک ایران برطبق فصل پنجم مقررشده باعتبارباقی خواهدبود.
بنابراین نمایندگان مختارمذکور در فوق این پیمان را امضاء و مهر کردهاند در تهران بسه نسخه فارسی و انگلیسی و روسی تحریر شد و هر سه نسخه یکسان معتبر خواهد بود.
ضمیمه اول
متن نامه ایست که از طرف وزیر مختار دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان بوزیر امورخارجه ایران نوشته میشود:با عطف به بنداول از فصل ششم از پیمان اتحادی که امروز امضاءشد مفتخراً از جانب دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان بجنابعالی اطمینان میدهم که مقررات این بند را دولت متبوع من چنین معنی میکنند که آن مقررات بهر کنفرانس صلحی خواه یک کنفرانس خواه کنفرانسهای متعدد که در پایان جنگ حاضر منعقد شود و همچنین بکنفرانسهای بین المللی دیگر تعلق خواهد گرفت وبنابراین متعهد میشوند که در کنفرانسهای مزبور هیچ امری را که بتمامیت خاک ایران و حاکمیت یا استقلال سیاسی ایران مضر باشد تصویب ننمایند و نیز در کنفرانسهای مزبور وارد هیچ مذاکره نشوند که بمنافع مستقیم ایران مرتبط باشد مگر اینکه با دولت ایران مشاوره کنند.
علاوه بر این دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان نهایت کوشش را بکار خواهند برد که ایران در مذاکرات صلحی که مستقیماً بمنافع او مرتبط باشد با دول دیگر بطور تساوی نماینده داشته باشد.
ضمیمه اول
متن نامه ایست که از طرف سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بوزیر امور خارجه ایران نوشته میشود. با عطف به بند اول از فصل ششم از پیمان اتحادی که امروز امضاء شدمفتخراً از جانب دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به جنابعالی اطمینان میدهم که مقررات این بند را دولت متبوع من چنین معنی میکنند که آن مقررات بهر کنفرانس صلحی خواه یک کنفرانس خواه کنفرانسهای متعدد که در پایان جنگ منعقد شود و همچنین بکنفرانسهای بین المللی دیگر تعلق خواهد گرفت و بنابراین متعهد میشوند که در کنفرانسهای مزبور هیچ امری را که بتمامیت خاک ایران و حاکمیت یا استقلال سیاسی ایران مضر باشد تصویب ننمایند و نیز در کنفرانسهای مزبور وارد هیچ مذاکره نشوند که بمنافع مستقیم ایران مرتبط باشد مگر اینکه با دولت ایران مشاوره کنند.
علاوه بر این دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نهایت کوشش را بکار خواهند برد که ایران در مذاکرات صلحی که مستقیماً بمنافع او مرتبط باشد با دول تساوی نماینده داشته باشد.
ضمیمه دوم
متن نامهاست که وزیر امورخارجه ایران بوزیر مختار دولت انگلیس خواهد نوشت:
با عطف به بند دوم از فصل ششم از پیمان اتحادی که امروز امضاء د از جانب دولت ایران بجنابعالی اطمینان میدهم که دولت ایران بنا بربند مزبور خلاف تعهدات خود میداند که چنانچه این دو دولت هربار دولت دیگری روابط سیاسی نداشته باشند دولت ایران باآن دولت روابط سیاسی نگاه بدارد.
ضمیمه دوم
متن نامهاست که وزیر امور خارجه ایران به سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی خواهد نوشت.
با عطف به بند دوم از فصل ششم از پیمان اتحادی که امروز امضاق شد مفتخراً از جانب دولت ایران به جنابعالی اطمینان میدهم که دولت ایران بنابربند مزبور خلاف تعهدات خود میداند که چنانچه این دو دولت هر دو با دولت دیگری روابط سیاسی نداشته باشند دولت ایران با آن دولت روابط سیاسی نگاه بدارد.
ضمیمه سوم
متن ایست که از طرف وزیر مختار انگلستان بوزیر امور خارجه ایران نوشته میشود.
افتخار دارم از طرف اعیحضرت پادشاه انگلستان در ممالک متحده به جنابعالی اطمینانهای وزیر را ابلاغ نمایم:
۱- راجع به فقره ۲ فصل سوم از پیمان اتحادی که امروز امضاء شدهاست دول متحده از دولت ایران معاضدت قوای نظامی او را در هیچ جنگ و یا عملیات نظامی بر ضد یک یا چند دولت خارجه تقاضا نخواهند نمود.
۲- راجع به فقره ۲ فصل ۴ مسلم است که این پیمان متضمن شرایطی نیست که مستلزم آن باشد که دولت ایران مخارج عملیاتی را که دول متحده برای مقاصد نظامی خود انجام داده باشند و برای حوائج ایران ضرورت نداشته باشد عهده دار شود.
۳- مسلم است در صورتی هم که پیمان مطابق مقررات فصل ۹ قبل از انعقاد صلح از درجه اعتبار ساقط شود ضمیمه یک باز بقوت خود باقی خواهد ماند.
ضمیمه سوم
متن نامه ایست که از طرف سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی بوزیر امور خارجه ایران نوشته میشود.
افتخار دارم از طرف دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بجنابعالی اطمینانهای زیر را ابلاغ نمایم:
- ۱- راجع به فقره ۲ فصل سوم از پیمان اتحادی که امروز امضاء شدهاست دول متحده از دولت ایران معاضدت قوای نظامی او را در هیچ جنگ و یا عملیات نظامی بر ضد یک یا چند دولت خارجه تقاضا نخواهند نمود.
- ۲- راجع به فقره ۲ فصل ۴ مسلم است که این پیمان متقضمن شرایطی نیست که دولت ایران مخارج عملیاتی را که دول متحده برای مقاصد نظامی خود انجام داده باشند و برای حوائج ایران ضرورت نداشته باشد و برای حوائج ایران ضرورت نداشته باشد عهده دار شود.
- ۳- مسلم است در صورتی هم که پیمان مطابق مقررات فصل ۹ قبل از انعقاد صلح از درجه اعتبار ساقط شود ضمیمه یک باز بقوت خود باقی خواهد ماند.
اجاره مبادله پیمان اتحاد بین شاهنشاهی ایران و دول اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و انگلستان مشتمل بر نه فصل و شش ضمیمه بشرح بالا در جلسه ششم بهمن ماه یکهزار و سیصد و بیست داده شدهاست.
رئیس مجلس شورای ملی – حسن اسفندیاری