خواجوی کرمانی (غزلیات)/نکهت روضه‌ی خلدست که می‌بیزد مشک

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۳۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' خواجوی کرمانی (غزلیات) (نکهت روضه‌ی خلدست که می‌بیزد مشک)
از خواجوی کرمانی
'


نکهت روضه‌ی خلدست که می‌بیزد مشک یا از آن حلقه زلفست که می‌ریزد مشک خیزد از چین سر زلف تو مشک ختنی وین سخن نیست خطا زانکه ز چین خیزد مشک خون شود نافه‌ی آهوی تتاری ز حسد کان مه از گوشه‌ی خورشید درآویزد مشک آن چه نعلست که لعل تو برآتش دارد وین چه حالست که حالت ز مه انگیزد مشک گر نخواهد که کشد گرد مهت گرد عبیر از چه رو خط تو با غالیه آمیزد مشک زلف عنبر شکن از روی تو سر می‌پیچید چکند ز آتش اگر زانکه نپرهیزد مشک همچو خواجو نکشد سر ز خطت مشک ختا چون خط سبز تو بر برگ سمن بیزد مشک