خواجوی کرمانی (غزلیات)/حن فی روض الهوی قلبی کماناح الحمام
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (حن فی روض الهوی قلبی کماناح الحمام) از خواجوی کرمانی |
' |
حن فی روض الهوی قلبی کماناح الحمام قم بتغرید الحمایم و اسقنی کاس المدام خون دل تا چند نوشم بادهی نوشین بیار تا بشویم جامهی جانرا بب چشم جام باح دمعی فی الفیافی و استشبت لوعتی خیز و آبی بردل پرآتشم ریز ای غلام از فروغ شمع رخسارم منور کن روان وز نسیم گلشن وصلم معطر کن مشام فی ضلوعی توقد النیران من شجر النوی فی عیونی توجد الطوفان من ماء الغرام چون برون از بادهی یاقوت فامم قوت نیست قوت جانم ده ز جام بادهی یاقوت فام صبحدم دلرا براح روح پرور زنده دار کان زمان از عالم جان میرسد دلرا پیام هان فی فرط الاسی مذنبت فی قلبی الاسی غاب فی طول العنا اذغیب عن عینی المنام چون شما را هست دلبر در برو دل برقرار لا تلوموا فی التصابی قلب صلب مستهام گفتم از لعل لب جانان برآرم کام جان ضاع فی روم المنی عمری و ما مکث المرام هر که گردد همچو خواجو کشتهی شمشیر عشق روضهی فردوس رضوانش فرستد والسلام