سنایی غزنوی (غزلیات)/این رنگ نگر که زلفش آمیخت
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (این رنگ نگر که زلفش آمیخت) از سنایی غزنوی |
' |
این رنگ نگر که زلفش آمیخت وین فتنه نگر که چشمش انگیخت وین عشوهنگر که چشم او داد دل برد و به جانم اندر آمیخت بگریخت دلم ز تیر مژگانش در دام سر دو زلفش آویخت افتاد به دام زلف آن بت هر دل که ز چشمکانش بگریخت بفروخت دل من آتش عشق وانگاه بدین سرم فرو ریخت بر خاک نهم به پیش آن روی کین عشق مرا چو خاک بر بیخت