مثنوی معنوی/سال کردن آن صوفی قاضی را

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۱ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دفتر ششم مثنوی (سال کردن آن صوفی قاضی را)
از مولوی
'


گفت صوفی چون ز یک کانست زر این چرا نفعست و آن دیگر ضرر چونک جمله از یکی دست آمدست این چرا هوشیار و آن مست آمدست چون ز یک دریاست این جوها روان این چرا نوش است و آن زهر دهان چون همه انوار از شمس بقاست صبح صادق صبح کاذب از چه خاست چون ز یک سرمه‌ست ناظر را کحل از چه آمد راست‌بینی و حول چونک دار الضرب را سلطان خداست نقد را چون ضرب خوب و نارواست چون خدا فرمود ره را راه من این خفیر از چیست و آن یک راه‌زن از یک اشکم چون رسد حر و سفیه چون یقین شد الولد سر ابیه وحدتی که دید با چندین هزار صد هزاران جنبش از عین قرار