انوری (غزلیات)/هیچ دانی که سر صحبت ما دارد یار
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۵۴ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | انوری (غزلیات) (هیچ دانی که سر صحبت ما دارد یار) از انوری |
' |
هیچ دانی که سر صحبت ما دارد یار سر پیوند چو من باز فرود آرد یار کاشکی هیچکسی زو خبری میدهدی تا از این واقعه خود هیچ خبر دارد یار تو ببینی که مرا عشوه دهان خنداخند سالها زار بگریاند و بگذارد یار یارت ار جو کند خود چکند چون به عتاب خون بریزد که همی موی نیازارد یار انوری جان جهان گیر و کم انگار دلی پیش از آن کت به همین روز کم انگارد یار