انوری (غزلیات)/جانا ز غم عشق تو امروز چنانم
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۴۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | انوری (غزلیات) (جانا ز غم عشق تو امروز چنانم) از انوری |
' |
جانا ز غم عشق تو امروز چنانم کاندر خم زلف تو توان کرد نهانم بر چهره عیان گشت به یکبار ضمیرم وز دیده نهان کرد به یکبار نشانم زین بیش ممان در غم خویشم که از این پس دانی که اگر بیتو بمانم بنمانم از دست فراقت اگرم دست نگیری زودا که فراق تو برد دست به جانم هرچند که اندیشه کنم تا غرض تو از کشتن من چیست همی هیچ ندانم