انوری (مقطعات)/آنکه بر سلطان گردون نور رایش غالبست

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۲۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' انوری (مقطعات) (آنکه بر سلطان گردون نور رایش غالبست)
از انوری
'


آنکه بر سلطان گردون نور رایش غالبست پادشاه آل یاسین مجد دین بوطالبست آسمان همت خداوندی که همچون آسمان همتش بر طول و عرض آفرینش غالبست آنکه او تا در سرای آفرینش آمدست تنگ عیشی از سرای آفرینش غایبست بحر در موج شبانروزی دلش را زیر دست ابر در باران نوروزی کفش را نایبست آز محتاجان چو کلکش در مسیر آمد بسوخت آز گویی دیو و کلک او شهاب ثاقبست دی همی گفتم که از دیوان رای صائبش آفتاب و ماه را هر روزی نوری راتبست آسمان گفتا چه می‌گویی که گوید در جهان پرتو نور نبوت را که رایی صایبست به خدایی که در ولایت غیب عالم السر و الخفیاتست که غمت شه رخم به اسب فراق آن چنان زد که بیم شهماتست