انوری (مقطعات)/این مجلس خواجهی جهانست
' | انوری (مقطعات) (این مجلس خواجهی جهانست) از انوری |
' |
این مجلس خواجهی جهانست یا شکل بهشت جاودانست یا منشاء ملک و نشو دین است یا موقف عرض انس و جانست اوجش فلکیست کز بلندی معیار عیار آسمانست صحنش حرمی که در حریمش از سایه و آفتاب امانست راز دل زهره و عطارد در زخمهی مطربش نهانست سقفش به صدا پس از دو هفته بیهیچ مدد نشید خوانست خورشید مروق ار ندیدی در ساغر ساقیانش آنست تا قبهی آسمان گردان گرد کرهی زمین روانست این قبله نشانهی زمین باد چونانکه نشانهی جهانست خرم ز نشستن وزیری کز مرتبه پادشا نشانست به خدایی که بذل جان او را پایهی اولین احسانست کمترین پایه لطف و صنعش را باد نوروز و ابر نیسانست که مرا در فراق خدمت تو زندگانی و مرگ یکسانست از هر آسانیی که بیتو بود خاطر و طبع من هراسانست میکشم در فراق سختیها هجر یاران به گفتن آسانست دل و جان تا مقیم خوارزمند وای بر تن که در خراسانست خوشدلی در جهان طمع کردن هم ز سودای طبع انسانست