انوری (مقطعات)/آنی که گر بخواهی از اقبال و سروری
' | انوری (مقطعات) (آنی که گر بخواهی از اقبال و سروری) از انوری |
' |
آنی که گر بخواهی از اقبال و سروری تری ز آب و خشکی از آتش برون بری داری مفرحی که دهد روح را غذا سازی طریفلی که کنی دیو را پری دست مبارک تو بخواهد همی درست از خط راست نامهی شکل صنوبری یارب چه طالعست که خود بیمعالجت بیمار به شود چو تو زان راه بگذری