انوری (مقطعات)/زهی نفاذ تو در سر کارهای ممالک
' | انوری (مقطعات) (زهی نفاذ تو در سر کارهای ممالک) از انوری |
' |
زهی نفاذ تو در سر کارهای ممالک گرفته نسبت اسرار حکمهای الهی مقال رفعت قدر تو پیش رفعت گردون حدیث پایهی ما هست پیش پستی ماهی چو وقفنامهی دولت قضا به نام تو بنوشت چهار عنصر و نه چرخ برزدند گواهی تویی که مسرع امرت ندید وهن توقف تویی که عرصهی جاهت ندید ننگ تباهی ز رشک رای منیر تو هیچ روز نباشد که صبح جامه ندرد بر آسمان ز پگاهی اگر به رنج نداری که هیچ رنج مبادت ز حسب واقعه بنویس چند بیت کماهی به یاد تست همانا حدیث بخشش اسبی که کهرباش چو بیند کند عزیمت کاهی برون نمیشود از گوشم آن حدیث و تو دانی حدیث اسب نیاید برون ز گوش سپاهی و گربها بود آنرا بها پدید نباشد پیادگی و فراغت به از عقیله و شاهی به عون تست پناهم که از عنایت گردون چنانت باد که هرگز به هیچکس نپناهی مرا ز صورت حالی که هست قصه غصه روا بود که بگویم به ناخوشی و تباهی بدان خدای که اندر زمانه روز و شب آرد اگرچه روز تمنی شبی بود به سیاهی مرا ز حادثه حالیست آنچنانکه نخواهم توانی ار به عنایت چنان کنی که بخواهی به بذل کوش که از مال و جاه حاتم طی را اثر نماند بجز بذلهای مالی و جاهی بقات باد که تا مهر آسمان گیهگون به خاصیت بنماید ز شوره مهر گیاهی