دیوان شمس/با روی تو کفر است به معنی نگریدن

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۱۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (با روی تو کفر است به معنی نگریدن)
از مولوی
'


با روی تو کفر است به معنی نگریدن یا باغ صفا را به یکی تره خریدن با پر تو مرغان ضمیر دل ما را در جنت فردوس حرام است پریدن اندر فلک عشق هر آن مه که بتابد آن ابر تو است ای مه و فرض است دریدن دشتی که چراگاه شکاران تو باشد شیران بنیارند در آن دست چریدن هر عشق که از آتش حسن تو نخیزد آن عشق حرام است و صلای فسریدن در باطن من جان من از غیر تو ببرید محسوس شنیدم من آواز بریدن در خواب شود غافل از این دولت بیدار از پوست چه شیره بودت در فشریدن رنجور شقاوت چو بیفتاد به یاسین لاحول بود چاره و انگشت گزیدن جز عشق خداوندی شمس الحق تبریز آن موی بصر باشد باید ستریدن