مثنوی معنوی/در بیان قول رسول علیهالسلام لا رهبانیة فیالاسلام
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دفتر پنجم مثنوی (در بیان قول رسول علیهالسلام لا رهبانیة فیالاسلام) از مولوی |
' |
بر مکن پر را و دل بر کن ازو | زانک شرط این جهاد آمد عدو | |
چون عدو نبود جهاد آمد محال | شهوتت نبود نباشد امتثال | |
صبر نبود چون نباشد میل تو | خصم چون نبود چه حاجت حیل تو | |
هین مکن خود را خصی رهبان مشو | زانک عفت هست شهوت را گرو | |
بیهوا نهی از هوا ممکن نبود | غازیی بر مردگان نتوان نمود | |
انفقوا گفتست پس کسپی بکن | زانک نبود خرج بیدخل کهن | |
گر چه آورد انفقوا را مطلق او | تو بخوان که اکسبوا ثم انفقوا | |
همچنان چون شاه فرمود اصبروا | رغبتی باید کزان تابی تو رو | |
پس کلوا از بهر دام شهوتست | بعد از آن لاتسرفوا آن عفتست | |
چونک محمول به نبود لدیه | نیست ممکن بود محمول علیه | |
چونک رنج صبر نبود مر ترا | شرط نبود پس فرو ناید جزا | |
حبذا آن شرط و شادا آن جزا | آن جزای دلنواز جانفزا |