مثنوی معنوی/تشنیع زدن امرا بر ایاز کی چرا شکستش و جواب دادن ایاز ایشان را
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دفتر پنجم مثنوی (تشنیع زدن امرا بر ایاز کی چرا شکستش و جواب دادن ایاز ایشان را) از مولوی |
' |
گفت ایاز ای مهتران نامور | امر شه بهتر به قیمت یا گهر | |
امر سلطان به بود پیش شما | یا که این نیکو گهر بهر خدا | |
ای نظرتان بر گهر بر شاه نه | قبلهتان غولست و جادهی راه نه | |
من ز شه بر مینگردانم بصر | من چو مشرک روی نارم با حجر | |
بیگهر جانی که رنگین سنگ را | برگزیند پس نهد شاه مرا | |
پشت سوی لعبت گلرنگ کن | عقل در رنگآورنده دنگ کن | |
اندر آ در جو سبو بر سنگ زن | آتش اندر بو و اندر رنگ زن | |
گر نهای در راه دین از رهزنان | رنگ و بو مپرست مانند زنان | |
سر فرود انداختند آن مهتران | عذرجویان گشه زان نسیان به جان | |
از دل هر یک دو صد آه آن زمان | همچو دودی میشدی تا آسمان | |
کرد اشارت شه به جلاد کهن | که ز صدرم این خسان را دور کن | |
این خسان چه لایق صدر مناند | کز پی سنگ امر ما را بشکنند | |
امر ما پیش چنین اهل فساد | بهر رنگین سنگ شد خوار و کساد |