فخرالدین عراقی (غزلیات)/گرنه سودای یار داشتمی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فخرالدین عراقی (غزلیات) (گرنه سودای یار داشتمی) از فخرالدین عراقی |
' |
گرنه سودای یار داشتمی | کی چنین ناله زار داشتمی؟ | |
ورنه غیرت دمم فرو بستی | ناله هر دم هزار داشتمی | |
بر در دوست گر رهم بودی | روز و شب زینهار داشتمی | |
ور وصالش بساختی کارم | با فراقش چه کار داشتمی؟ | |
چه غمم بودی؟ ار درین تیمار | با غمش غمگسار داشتمی | |
یار در کارم ار نظر کردی | بهترین کار و بار داشتمی | |
زان فراموش عهد دشنامی | کاشکی یادگار داشتمی | |
روزگارم شد، ار نه عاقلمی | ماتم روزگار داشتمی | |
بیرخ یار ناخوش است حیات | چه خوشستی که یار داشتمی! | |
گر عراقی برون شدی ز میان | دلبر اندر کنار داشتمی |