فخرالدین عراقی (غزلیات)/ناخورده شراب میخروشیم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فخرالدین عراقی (غزلیات) (ناخورده شراب میخروشیم) از فخرالدین عراقی |
' |
ناخورده شراب میخروشیم | بنگر چه کنیم؟ اگر بنوشیم | |
از بیخبری خبر نداریم | پس بیهده ما چه میخروشیم؟ | |
تا چند پزیم دیگ سودا؟ | کز خامی خویشتن بجوشیم | |
دل مرده، برون کشیم خرقه | وز ماتم دل پلاس پوشیم | |
این زهد مزوری که ما راست | کس می نخرد، چه میفروشیم؟ | |
با آنکه به ما نمیشود راست | این کار، ولیک هم بکوشیم | |
باشد که ز جام وصل جانان | یک جرعه به کام دل بنوشیم | |
شب خوش بودیم بیعراقی | امروز در آرزوی دوشیم |