فخرالدین عراقی (غزلیات)/هیهات! کزین دیار رفتم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فخرالدین عراقی (غزلیات) (هیهات! کزین دیار رفتم) از فخرالدین عراقی |
' |
هیهات! کزین دیار رفتم | ناکرده وداع یار رفتم | |
چه سود قرار وصل جانان؟ | اکنون که من از قرار رفتم | |
چون خاک در تو بوسه دادم | با دیدهی اشکبار رفتم | |
بگذاشتم، ای عزیز چون جان، | دل نزد تو یادگار رفتم | |
زنهار! دل مرا نگهدار | چون من ز میان کار رفتم | |
بردند به اضطرارم، ای دوست، | زین جا نه به اختیار رفتم | |
غم خواره و مونسم تو بودی | بیمونس و غمگسار رفتم | |
از خلق کریم تو ندیدم | یک عهد چو استوار، رفتم | |
چون از لب تو نیافتم کام | ناکام به هر دیار رفتم | |
نایافته مرهمی ز لطفت | دل خسته و جان فگار رفتم | |
شکرانه بده، که از در تو | چون محنت روزگار رفتم | |
تو خرم و شاد و کامران باش | کز شهر تو سوکوار رفتم | |
در قصهی درد من نگه کن | بنگر که چگونه زار رفتم |