حافظ (غزلیات)/مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق
نسخهٔ تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۰۱ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | حافظ (غزلیات) (مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق) از حافظ |
' |
مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق گرت مدام میسر شود زهی توفیق جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است هزار بار من این نکته کردهام تحقیق دریغ و درد که تا این زمان ندانستم که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق به مامنی رو و فرصت شمر غنیمت وقت که در کمینگه عمرند قاطعان طریق بیا که توبه ز لعل نگار و خنده جام حکایتیست که عقلش نمیکند تصدیق اگر چه موی میانت به چون منی نرسد خوش است خاطرم از فکر این خیال دقیق حلاوتی که تو را در چه زنخدان است به کنه آن نرسد صد هزار فکر عمیق اگر به رنگ عقیقی شد اشک من چه عجب که مهر خاتم لعل تو هست همچو عقیق به خنده گفت که حافظ غلام طبع توام ببین که تا به چه حدم همیکند تحمیق