فخرالدین عراقی (غزلیات)/نگارا، جسمت از جان آفریدند
نسخهٔ تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۴۶ توسط 194.225.166.13 (گفتگو)
' | فخرالدین عراقی (غزلیات) (نگارا، جسمت از جان آفریدند) از فخرالدین عراقی |
' |
نگارا، جسمت از جان آفریدند ز کفر زلفت ایمان آفریدند جمال یوسف مصری شنیدی؟ تو را خوبی دو چندان آفریدند ز باغ عارضت یک گل بچیدند بهشت جاودان زان آفریدند غباری از سر کوی تو برخاست وزان خاک آب حیوان آفریدند غمت خون دل صاحبدلان ریخت وزان خون لعل و مرجان آفریدند سراپایم فدایت باد و جان هم که سر تا پایت از جان آفریدند ندانم با تو یک دم چون توان بود؟ که صد دیوت نگهبان آفریدند دمادم چند نوشم درد دردت؟ مرا خود مست و حیران آفریدند ز عشق تو عراقی را دمی هست کزان دم روی انسان آفریدند