فخرالدین عراقی (غزلیات)/گر ز شمعت چراغی افروزیم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فخرالدین عراقی (غزلیات) (گر ز شمعت چراغی افروزیم) از فخرالدین عراقی |
' |
گر ز شمعت چراغی افروزیم خرمن خویش را بدان سوزیم در غمت دود آن به عرش رسد آتشی، کز درون برافروزیم آفتاب جمال بر ما تاب زانکه ما بیرخت سیه روزیم تا ببینیم روی خوبت را از دو عالم دو دیده بردوزیم مایهی جان و دل براندازیم به ز عشقت چه مایه اندوزیم؟ همچو طفلان به مکتب حسنت ابجد عشق را بیاموزیم در غم عشق اگر رود سر ما ای عراقی، برو، که بهروزیم