اوحدی مراغهای (غزلیات)/دلبر، چندین عتاب و جنگ و خشم و ناز چیست؟
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۳۷ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (دلبر، چندین عتاب و جنگ و خشم و ناز چیست؟) از اوحدی مراغهای |
' |
دلبر، چندین عتاب و جنگ و خشم و ناز چیست؟ از من مهجور سرگردان چه دیدی؟ باز چیست؟ ما خود از خواری و مسکینی بخاک افتادهایم باز دیگر بر سر ما این کلوخ انداز چیست؟ اولم آرام دل بودی و آخر خصم جان من نمیدانم که: این انجام و این آغاز چیست؟ چون کسی هرگز ندید از خوان وصلت جز جگر بر سر کوی تو این هم کاسه و انباز چیست؟ گرنه دیگر دشمنان ما به دامت میکشند همچو مرغانت چنین از پیش ما پرواز چیست؟ بعد از آن بیداد و جور و سرکشی، یارب، مرا بر تو چندین دوستی و اشتیاق و آز چیست؟ کار ما سوز دلست و کار تو ساز جمال خود نمیگویی که: چندین سوز و چندان ساز چیست؟ ای که گفتی: ذوق دل پرداز مسکینان خوشست قصهی من با رخش بیرون ز دلپرداز چیست؟ اوحدی، گر حال دل پوشیدهای از خلق شهر بر سر هر کوچه این آوازه و آواز چیست؟