اوحدی مراغهای (غزلیات)/با دل تنگ من از تنگ شکر هیچ مگوی
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۵ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (با دل تنگ من از تنگ شکر هیچ مگوی) از اوحدی مراغهای |
' |
با دل تنگ من از تنگ شکر هیچ مگوی چون ترا از دل من نیست خبر هیچ مگوی چند گویی که: حدیث تو به زر نیک شود؟ روی زرین مرا بین وز زر هیچ مگوی پیش قند دهن پسته مثال تو ز شرم چون نبات ار بگذارد ز شکر هیچ مگوی هر دمی قصهی ما را چه ز سر میگیری؟ جان چو در پای تو کردیم ز سر هیچ مگوی از دهان تو به یک بوسه چو خرسند شدیم زان دهن جز سخن بوسه دگر هیچ مگوی من بیسود چه گرد تو توانم گشتن؟ گر کمر گرد تو گردد ز کمر هیچ مگوی سینهی اوحدی از عشق تو گر ناله کند ناوکت را سپرست و بس پر هیچ مگوی