خواجوی کرمانی (غزلیات)/نقاش که او صورت ارژنگ نگارد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (نقاش که او صورت ارژنگ نگارد) از خواجوی کرمانی |
' |
نقاش که او صورت ارژنگ نگارد | کی چهرهی گلچهر چو او رنگ نگارد | |
فرهاد چو از صورت شیرین نشکیبد | صد نقش برانگیزد و بر سنگ نگارد | |
صورتگر چین نقش نبندم که نگاری | چون آن صنم سنگدل شنگ نگارد | |
حنا مگر امروز درین مرحله تنگست | کو پنجه بخون من دلتنگ نگارد | |
نقاش بصورتگری ار موی شکافد | صورت نتوان بست کزین رنگ نگارد | |
چنگی همه از پردهی عشاق سراید | گر نقش نگارین تو بر چنگ نگارد | |
ور چنگ و سرانگشت تو ناهید ببیند | نقش سر انگشت تو بر چنگ نگارد | |
در جنب جمال تو بود صورت دیوار | هر نقش که صورتگر ارژنگ نگارد | |
خواجو چه عجب باشد اگر شیر دلاور | سرپنجه بخون جگر رنگ نگارد |