مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ خرداد (جوزا) ۱۳۰۲ نشست ۲۷۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
جلسه ۲۷۹
صورت مشروح مجلس یوم چهارشنبه ۹ جوزا ۱۳۰۲ مطابق ۱۳ شوال ۱۳۴۱
(مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مدرس نایب رئیس تشکیل گردید)
صورت جلسه یوم شنبه ۵ جوزا را آقای منتصرالملک قرائت نمودند)
نایب رئیس- در صورت جلسه ایرادی نیست؟ آقای تدین (اجازه)
تدین- بنده بعد از تصویب صورت جلسه عرضی دارم.
نایب رئیس- آقای کازرونی (اجازه)
آقا میرزا علی کازرونی- بنده هم بعد از تصویب صورت جلسه عرضی دارم.
نایب رئیس- آقای گروسی (اجازه)
آقا شیخ محمد حسن گروسی- بنده هم بعد از تصویب صورت جلسه عرضی دارم.
نایب رئیس- آقای نجات (اجازه)
نجات- بنده در دستور عرضی دارم.
نایب رئیس- پس در صورت جلسه مخالفی نیست؟ صورت جلسه تصویب شد. آقای تدین (اجازه)
تدین- مطابق اطلاعات و مدارکی که در دست هست به عقیده بنده یک خلاف قانونی واقع شده است که شاید آقایان هم تصدیق بکنند و آن عبارت است از اینکه امتیاز استخراج کلیه اشیاء عتیقه ایران در مدت ده سال به یکی از وزراء داده شده است.بنده اولاً نمیخواهم وارد در قضایای خصوصی شوم و همه آقایان می دانند که هیچوقت از نزاکت خارج نمیشوم. در تحت ماده ۱۰ تصویب نامه صادر شده است و نظر به اینکه ممکن است بعضی از تجار غیر تجار گول خورده به آن تصویب نامه اثر بدهند این است که منباب تذکر عرض میکنم: مطابق قانون اساسی امتیازنامه در صورتی رسمیت دارد که به تصویب مجلس شورای ملی برسد و این امتیازنامه علاوه بر اینکه غیر مشروع است یک موادی را دارا است که اگر به موقع عمل گذارده شود حتماً تولید یک ظلمهای فاحشی و یک هرج و مرج هائی خواهد کرد. مثلاً اجازه داده میشود که مطلقاً اراضی اربابی و خالصه به محض این که صاحب امتیاز تقاضا کند از طرف وزارت معارف اجازه صادر خواهد شد که برود در آن جا مشغول حفر زمین مردم شود.بنده چون نمیخواهم عجالتاً در این موضوع بیش از این وارد شوم همینقدر برای تذکر خاطر آقایان و برای اینکه مردم بیچاره گول نخورند و برای اینکه دولت و ملت مسبوق باشند عرض میکنم.اولاً هیچکس حق تصرف در ملک بدون اجازه صاحب ملک ندارد. ثانیاً این امتیاز نامه که برای مدت ده سال داده شده است بکلی غیر مشروع است (صحیح است)
نجات- اسم گیرنده امتیاز را نبردید.
تدین- چه کار دارم.
نایب رئیس- آقای کازرونی (اجازه)
آقا میرزا علی کازرونی- عرض بنده راجع به کاپوتاژ - قران- و آزادی روپیه است. یک قسمت عمده تجارت مان بکلی از بین رفته و همه روزه تلگراف میکنند که ما مجبوریم تجارت خودمان را ترک کنیم و علاوه بر آن برای تحصیل ارزاق خودمان هم دسترس نداریم. این مسئله را مکرر بنده در مجلس تذکر دادهام از طرف مقام محترم ریاست هم امر شد که اعضاء کمیسیون فواید عامه را زودتر انتخاب کنند و لایحهای که از طرف دولت در این موضوع پیشنهاد شده است تحت مداقه گذارده شده و زودتر راپُرتش تقدیم مجلس شود ولی بطوری که بنده اطلاع دارم تاکنون اعضاء کمیسیون فواید عامه انتخاب نشدهاند و بنده میترسم این مسئله همینطور به امروز و فردا بگذرد و یک عده مردم به حال بدبینی باقی بمانند این است که بنده تقاضا میکنم تذکر داده شود که اگر کمیسیون فواید عامه کسری دارد زودتر انتخاب شوند که به این مسئله خاتمه داده شود.
نایب رئیس- تقاضا میکنم آقایان در موقع تنفس کسری اعضاء کمیسیون را انتخاب کنند. آقای گروسی (اجازه)
آقا شیخ محمد گروسی- اعتراض قانونی نسبت به دولت در موقعی است که دولت طرف اعتماد و اکثریت مجلس باشد و بدیهی است اینطور قضایا که رخ میدهد باید در مجلس اظهار و بلکه در مقام استیضاح هم برآیند. ولی بنده در اصل قضیه اعتراض دارم.از قرار تحقیق اکثریت نمایندگان حاضر در مرکز عدم اعتماد خود شان را نسبت به دولت حاضره کتباً اظهار و امضاء نموده تقدیم مقام محترم ریاست کردهاند و مطابق ماده ۶۷ قانون اساسی این دولت منعزل است ...
(همهمه نمایندگان- جمعی گفتند صحیح است جمعی میگفتند صحیح نیست)
نایب رئیس- آقای نجات (اجازه)
نجات- راپُرتی از طرف کمیسیون محاسبات مجلس راجع به تکمیل و توسعه مطبعه مجلس تقدیم شده است. چون فوقالعاده با اهمیت است و باید تصویب شود دارای منافع زیادی است تقاضا میکنم جزء مقدم دستور باشد.
نایب رئیس- تأمل کنید آقای معتمدالملک بیایند ببینیم راپُرتش حاضر است یا خیر.
نجات- بلی راپُرتش حاضر است و همه آقایان دارند.
نایب رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده آقایان نمایندگان دوره چهارم را در این آخر مجلس دعوت میکنم به حفظ قانون اساسی مطابق همان قانونی که قسم خوردهایم و ملت در تحت همان قانون ما مختار مطلق نیستیم و در تحت یک اصول و یک مواد و قوانینی ما آمدهایم در این جا که سعادت ملت و مملکت را تأمین کنیم تمام ما تصدیق داریم که ما فعال مایشاء و مختار و مطلق نیستیم و در تحت قانونی انتخاب شدهایم بعد از قرآن آن چیزی که برای ما مقدس است قانون است که باید آن را محترم و محفوظ بداریم تا آنکه بتوانیم در تحت تأثیر آن قانون سعادت مملکت را بدست آورده و آتیه مملکت را تأمین نمائیم. قانون بنده را مقید و زنجیر کرده است و باید اختیارات من در تحت قانون و مطابق قانون باشد.نماینده محترم گروسی فرمایشی فرمودند و بعضی از آقایان هم مخالفت فرمودند و گفتند صحیح نیست البته آقایان تصدیق میفرمایند هر نزاع و اختلافی یک محکمه دارد که آن محکمه باید اختلاف را مرتفع کند بنده که یکی از اشخاصی هستم که از ابتداء گفتهام به این دولت اعتماد ندارم با جمعی دیگر از رفقا شرحی به مقام محترم ریاست عرض کردیم که ما نسبت به این دولت اعتماد نداریم حالا آقایان موافقین دولت میگویند شما اکثریت ندارید و اکثریت با ما است. البته خود آقایان تصدیق میفرمایند که حکومت با اکثریت است چنانچه نظر مبارک شاهزاده سلیمان میرزا و آقای تدین هست آنوقتی که ما اکثریت داشتهایم چه اعتراضاتی به ما میفرمودند و میگفتند این اکثریت میخواهد وبال این حکومت را به گردن بگیرد عجالتاً هم بنده نمیتوانم قبول کنم که شما وبال این دولت را به گردن بگیرید و یک چنین مسئله را که آقای تدین اظهار داشتند شما هم تصدیق نکنید. نظر به این مقدمات بنده این جا در پشت تریبون اقامه دعوی میکنم و میگویم آقایان دولت اکثریت ندارد می فرمائید این گوی و این میدان این مجلس شورای ملی این آقایان نمایندگان هیئت دولت بیاید به مجلس و رئیس دولت اظهار بکند که در اطراف کابینه من پاره مذاکرات میشود و عجالتاً من در مجلس حاضر هستم اگر اکثریت به من اعتماد دارد مجدداً به من رأی بدهند البته اگر اکثریت مجلس رأی داد بنده هم یکی از مخالفین دولت هستم مطیع اکثریت خواهم بود واِلا نمیشود یک مملکتی را که در این بدبختی است به این حال نگاه داشت.تمام ما مطیع قانون اساسی هستیم و اصل ۶۷ قانون اساسی میگوید که اکثریت مجلس عدم اعتماد خود را به کابینه اظهار داشت آن کابینه منعزل است. بحمدالله تمام آقایان هم عبارت دان هستند که می دانند منعزل یعنی از کار افتادن. این بود عرض من که ما باید مطابق قانون اساسی عمل کنیم حالا آقایان میل دارند مجلس تا غروب هم طول بکشد نمایندگان هم برای اینکه فترت پیش نیاید هیئت دولت حاضر شود و اکثریت مجلس مجدداً رأی اعتماد به آنها بدهد آنوقت اقلیت هم اطاعت کردند رأی اکثریت چنانچه در کابینه آقای قوامالسلطنه به مجرد اینکه ۴۶ نفر اظهار عدم اعتماد کردند کابینه ساقط شد بدیهی است حکومت ملی تابع اکثریت است هر کس را اکثریت رأی داد میتواند حکومت کند و ما باید در تحت قانون حکومت خودمان را اداره کنیم و نباید از اصول قانون اساسی تجاوز کنیم پس خوب است همین امروز هیئت دولت حاضر شوند اگر اکثریت دارند که سر کار بمانند و اگر اکثریت ندارند تشریف ببرند.
نایب رئیس- آقای تدین نسبت خلاف قانون را به دولت مخصوص ندادند. آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- مجلس چهارم این مملکت مجلس است تاریخی. ما باید خوب دقت کنیم بعد از ما هم دقت خواهند کرد. این مجلس بهیچوجه شباهتی به مجلسهای سابق ندارد همه می دانند محتاج به گفتن نیست که وکلایش به چه قسم انتخاب شدهاند انتخاب وکلاء در ایام فترت بوده و معلوم است اشخاصی که انتخاب شدهاند در تحت چه اعمال نفوذهائی بودهاند. این مسئله را میگویم و از عهده اثبات آن هم بر میآیم. همه می دانند در بدو شروع به امریه چه نحو شروع به عملیات کردند. مجلس چهارم به عقیده من چنانکه گفتهام مجلسی است که بهیچوقت نباید فراموش بشود این مجلس چهارم در آزادی خیلی مقام ارجمندی را دارا است این مجلس چهارم مجلس است که رأی داد تصدیقنامه و دیپلم در مملکت رسمیت ندارد این افتخار را مجلس چهارم از حیث معارف به یادگار گذاشت. (بعضی از نمایندگان- حالا هم همین را می گوئیم)
سلیمان میرزا- من هم همین مسئله را در مرکز ایران فریاد میزنم چرا هیاهو میکنید ما قسم خوردهایم حافظ قانون اساسی باشیم. تصدیق می فرمائید که یکی از مواد قانون اساسی آزادی نطق و عقیده است. در نظر دارید که من چگونه در مقابل آن ایستادهام و به خواست خدا از هیچ هوی هم در نمیروم ...
حاج شیخ اسدالله- هیچکس در نمیرود.
سلیمان میرزا- نگفتم شما در رفتهاید. من این جا صحبت میکنم بگذارید حرفم را بزنم گوش بدهید درست هم گوش بدهید. مجلس چهارم مجلسی است که مورخین ممکلت ما باید خیلی آن را تحت دقت بگذارند. البته کارهای زشت و زیبا زیاد دارد. در این مجلس چهارم خیلی عملیات دوره فترت بهم خورده است در همین قانون اساسی که حالا از آن صحبت بود در این مجلس چهارم به انواع مختلف صحبت شد. آقای آقا سید یعقوب میفرمایند ما وکیل و محدود به حدود قانون اساسی هستیم. آزاد و فعال مطلق و مطلقالعنان نیستیم. ای کاش اینطور بودیم بنده عرض میکنم بدون استثناء شاید یک قلیل استثنائی (و قلیل من عبادی الشکور) داشته باشد واِلا بطور کلی ما وکلاء مطلقالعنان هستیم زیرا در مملکتی که برای اشخاص محاکمه و مجازات نباشد البته آنها مطلقالعنان هستند نه تنها برای وکلاء اصولاً محاکمه وجود ندارد بجز برای فقرا برای هیچکس اصول محاکمه و مجازات نیست ولی بدبخت فقرا اگر یک فقیر از فرط استیصال لقمه نانی از دکّانی برباید مادامالعمر محکوم به عمل شاقه است اما اگر از مالیه مملکت هر قدر به هر اسم اختلاس کنند مجازاتی در بین نیست این است وضعیت مملکت ما. مجلس چهارم نتوانست قانون محاکمه وزراء را بگذراند بلکه راپُرت آن هم هنوز از کمیسیون بیرون نیامده چنانچه در سابق قانون منع احتکار از مجلس دوم نگذشت و هر چه از خارج فریاد زده شد که آن کمیسیون طنابش چقدر و زرع است که این قانون از چاه آن بیرون بیاید به گوش کسی نرفت. مجلس چهارم هم در این آخر عمر نمیتواند قانون محاکمه وزراء را بگذراند بلکه راپُرت آن هم از کمیسیون نخواهد آمد. به هر جهت اگر من بخواهم مزایا و خصائص مجلس چهارم را که خودم هم شریک و جزء آن هستم بشمارم که چه رأیهایی در آن داده شده است خیلی مفصل میشود خودم میگویم که من هم جزء آن هستم بعد یکی از رفقا بگوید که به آنها نیستیم. البته در دوره زندگانی این مجلس هر کس هر چه رأی داده است در دفاترش هست بالاخره مجلس چهارم نباید یک سوابقی بگذارد و این سوابق همانطوری که فرمودند فعال مایشائی وکلاء است البته وکلاء فعال مایشاء هستند زیرا محاکمه ندارند و کسی را که محاکمه ندارد البته هر چه میخواهد میکند چون من میبینم که خیلی در سیماها اظهار این است که بنده بیش از این گفتگوی دوره چهارم مجلس را نکنم.حاج میرزا مرتضی و بعضی دیگر- خیر بگوئید
سلیمان میرزا- بنده عرض نکردم حاج میرزا مرتضی یا سایر آقایان همین که این کاغذ را به من نوشته است شما چرا به خودتان حساب میکنید؟
حاج میرزا مرتضی- بنده ننوشتم.
سلیمان میرزا- در هر حال در مجلس چهارم اگر کسی مطالعه کرد و آنچه که در صورت مجلسها ضبط است از آراء به نظر آورد البته اشخاص آن را خواهند شناخت مجلس چهارم فعلاً مشغول است به گذاشتن یک سابقه و دوسیه تاریخی (بنده چون میخواهم امروز تاریخ عرض کنم ولو بر علیه یا له هر کس باشد منصفانه خواهم گرفت) در مدتی پیش که بنده جزو اقلیت بودم و در وقتی که قوامالسلطنه سر کار بود و به ایشان اعتماد نداشتم بعد از استیضاحی که از وحیدالملک شد و رأی اعتماد گرفتند همانطور خیلی خوشوقت میشدم اگر آقای تدین هم در این جا اسم آن وزیر را میبردند که بنده هم ملتفت میشدم تا اگر کسی استیضاح نمیکرد خود بنده استیضاح میکردم ولی چون اسم آن وزیر را نبردند و اسنادی هم در دست نیست که به اسم آن وزیر باشد ما نمیتوانیم چیزی بگوئیم و اگر اسنادی در دست بود و به اسم آن وزیر هم بود خوب بود زیرا به اتفاق از او استیضاح میکردیم تا اینکه وزیر بداند که خواه موافق با او و خواه مخالف با او باشیم او برخلاف اصول مسلمه قانون نمیتواند اقدام کند زیرا دادن امتیاز بدون اجازه مجلس به هر اسم و رسم و به هر کس اعم از داخله یا خارجه اعتباری ندارد.بعلاوه اجازه انحصاری اگر اسمش را بگذارند یا آنکه اگر خود وزیری از وزارتخانه خودش یا از سایر وزارتخانهها که در آن ذی نفع است اجازه بگیرد این هم مطابق قانون معنی ندارد و در هر حال باید به مجلس پیشنهاد کند علیالخصوص در تحت آن ده دوازده ماده که فرمودند و معافیتهایی هم فرمودند که از بعضی مالیاتها و سایر ترتیبات گویا هست در هر حال اگر ایشان اسم آن شخص را میبردند که کدام از وزراء بوده و خیال میکردند یک استیضاحی بکنند بسیار خوب بود و اگر بنده آن اسناد را داشتم خودم آن استیضاح را میکردم ولی چون ندارم از آن میگذرم و چون میبینم بعضی از رفقای خودم مایل به این هستند که بنده کمتر از مجلس چهارم مداحی کنم و مذاکراتم را کوتاه کنم تا تصور نشود با طول کلام میخواهم وقت را بگیرم و این جا این تذکر را چون از طرف رفقای خودم به بنده دادند این است که مطلب را کوتاه میکنم و بر میگردم به فرمایشات آقای آقا سید یعقوب و گروسی که یک ماده از قانون اساسی خواندند و آن ماده از این قرار است: در صورتی که مجلس شورای ملی یا مجلس سنا به اکثریت تامّه عدم رضایت خود را از هیئت وزراء یا وزیری اظهار نمایند آن هیئت یا آن وزیر از مقام وزارت منعزل میشود. همین ماده را خواندند این ماده که یک ماده کلی است مثل سایر مواد قانون کلی اساسی است و بعد در سایر قوانین ترتیب او را معین میکند. چنانکه ماده بودجه هم که در این جا هست برای اینکه بودجهها باید تا پانزده روز قبل از آخر سال بگذرد در قانون محاسبات ترتیبش را معین کرده است که ۳ ماه از سال گذشته باید بودجهها را پیشنهاد کنند و ۶ ماه به آخر سال مانده باید به مجلس بیاید تمام ترتیباتش را معین کرده ولی متأسفانه این ماده آنطوری که باید توضیح نشده است مگر آنکه اگر من اشتباه نکرده باشم فصل ششم نظامنامه داخلی بتواند توضیح آن باشد بنده قانون دیگری در نظر نیست اگر سایر رفقای محترم ماده دیگری (علیالخصوص آن هائی که به این ماده متمسک هستند) در نظر دارند البته خواهند فرمود و قانون مملکتی هر چه باشد البته تابع آن خواهیم بود آن فصل ششم که عرض میکنم ماده ۴۴ از نظامنامه داخلی است مینویسد: هر نماینده که از وزیری میخواهد استیضاحی نماید باید تقاضای خود را کتباً به رئیس داده و موضوع استیضاح را در ضمن معین نماید. رئیس آن را در مجلس قرائت نموده و پس از آنکه از اظهارات وزیر یا وزراء در باب تعیین روزی که استیضاح باید به عمل آید مستحضر شده بدون مباحثه در اصل موضوع قرار روز استیضاح را بدهد. استیضاحاتی که در باب امور سیاسی داخلی مملکت است نباید بیش از یک ماه به عهده تعویق بماند غیر از این بنده برای ماده ۶۷ قانون اساسی چیزی ندیدم اگر آقایان می دانند لطفاً خواهند فرمود تا ما هم مستحضر شویم. سوابقی هم که در مجلس بوده است غیر از این بوده یا وزراء بطور استیضاح میرفتند و یا اینکه یک وزیر استعفاء میکرد. بعد از استعفای او البته محتاج به استیضاح نبود یک قسم دیگری هم هست و فراموش نکردم در زمانی که آقای قوامالسلطنه بودند که بنده و رفقای بنده به ایشان اعتماد نداشتیم بعد از استیضاح که از وحیدالملک شد و معلوم شد سی و سه رأی مخالف با ورقه در این جا هست یک عده دیگری علاوه بر آن یک ورقه را امضاء کردند آنوقت در مجلس قبل از آنکه قرائت و مطرح شود رئیسالوزراء وقت شخصاً یا بنا بر نصیحتی که خیرخواهان او به او دادند به این صرافت افتادند که شاید بعد کارها از ایشان پیشرفت ننماید لذا منتهی شد به استعفای ایشان و وقتی که اینطور شد مسئله شکل دیگری پیدا کرد چنانکه هیچیک از آقایان در جلسات علنی در این موضوع صحبتی در خاطر ندارند اگر دارند بفرمایند بنده که خبر ندارم این اولین دفعهای است که این موضوع در مجلس مطرح میشود. بنابراین بنده چون خواستم شمهای از تاریخ مجلس چهارم بگویم از طرف رفقای خودم به من اجازه ندادند مطلب را ختم کردم و داخل در اصل قضیه شدم. بنابراین عرض میکنم امروز که در این زمینه ما میخواهیم یک سابقه بگذاریم نگاه کنیم ببینیم آیا این سابقه پسندیده است یا نه؟ در مملکتی که احزاب سیاسی و عقاید اجتماعی هنوز اداره نشده است که بنده مکرر گفتهام باز هم تکرار میکنم عیب عمده مجلس ما و سایر مجلسها (اگر اینطور باشد) این است که وکلای خوبی در مجلس و فراکسیونها از روی عقاید خوبی مرتب و تشکیل نشده این عیب مجلس ما است در مجلس که عقاید سیاسی و اجتماعی در او مرتب و مدون نشده است با وجود اینکه هر یک از وکلاء البته عقاید سیاسی دارند و اگر نداشتند نمیتوانستند کار کنند؛ در مجلسی که از روی عقاید سیاسی و دستجات تشکیل نشده است؛ در یک چنین مجلسی اگر این اصل را قبول کنیم که در خارج مجلس با یک امضاهائی یک موضوعی رسمیت پیدا کند، بدون ترتیب صحیحی در آتیه یک عواقب وخیمی پیدا خواهد کرد. بنده وظیفهام این است بگویم خواه موافق حکومت حاضره باشیم خواه مخالف در هر حال یک سابقه بدی است که در مشروطیت میگذاریم زیرا در این جا اسم محل و ترتیب هم در رأی ما مدخلیت دارد. یعنی اگر ما وکلاء الآن در قم یا سیستان یا آذربایجان باشیم و همین عده در آن جا رأی بدهیم با ماده قانون اساسی که معین کرده مرکز هم تهران است تغییر میکند به این جهت رأی ما رسمیت ندارد و اگر ما وکلاء امروز برویم در منزل یک نفر و تمام این عده هم حاضر شوند و رئیس هم در جای مرتفعی بنشیند و اعضاء هیئت رئیسه و منشیان هم در اطرافشان بنشینند تمام آقایان هم تشریف داشته باشند و یکی دو نفر از آقایان مخبرین جراید هم باشند، به عقیده بنده در آن جا اگر رأی بدهند رسمیت ندارد حتی مکان به عقیده بنده مدخلیت دارد و ما باید رأی خودمان را این جا بدهیم و اگر مکان را مدخلیت ندهیم معایب بسیار پیدا خواهد کرد زیرا تنها که قانون استیضاح نیست باید فکر چیزهای دیگر را هم بکنیم. ممکن است بگوئیم یک ماده قانون را در خارج باید برای وکلاء تصویب کرد و سایر ترتیباتش را قبول نکنیم. حتی اگر تمام ترتیباتش منظور شود و در جلسه خصوصی ما بنشینیم و یک مسئله را رأی بدهیم آیا این رأی رسمیت دارد؟ خیر. آقایان تماشاچی هم در این جا وجودشان مدخلیت دارد اگر آنها نباشند و ما تنها بنشینیم و رأی را بدهیم آن رأی رسمیت ندارد باید یک عده از مردم هم ناظر باشند که اسمشان تماشاچی است و بدانند که رأی ما چیست؟ پس تنها شخص بنده و آقایان که وکیل هستیم امضاء و رأی مان به هر قسمی که بخواهیم نمیتواند مستند باشد بلکه یک ترتیب و اصولی برای این کار معین شده که آن اصول به اندازهای است که اگر فرضاً هشتاد یا صد نفر از ماها یا تماماً در اطاق تنفس حاضر شویم و رأی را ولو به اتفاق بدهیم و یک نفر تماشاچی نباشد آن رأی اهمیت ندارد در این وقع البته وجود یک نفر تماشاچی اهمیتش بیشتر است از تمام وکلاء زیرا تا او نباشد مجلس اهمیت ندارد و مجلس خصوصی است بنابراین اگر این سابقه را ما امروز در مملکت مشروطه در مجلس چهارم بگذاریم این یک سابقهای است که ما بدون اینکه رسمیت به قول و محل و مجلس و غیره بدهیم میخواهیم یک قانونی بگذاریم این خودش یک قانونی است و تغییر دولت اثرش در سیاست مملکت خیلی است. خواه آن دولت بر له یا علیه من باشد سیاست یک مملکت را میخواهیم تغییر بدهیم آیا از ایک قانونی که میخواهیم فرضاً ۱۵ تومان شهریه برای یک نفر معین کنیم اهمیتش بیشتر نخواهد بود؟ البته بیشتر خواهد بود. علیالخصوص در موقعی که متعاقب آن بعد از بیست روز دیگر مجلس نخواهند بود که اگر یک اشتباهی کرد جبران بکند. در این صورت بنده عرض میکنم چنانکه طرفدار انداختن از اکثریت هم نیستم و نبودم و میگویم باید به مجلس آمد و گفت و شنید و بعد حکم افکار عامه است و این سوابق را در مملکتی که مشروطیت هنوز ریشههای خودش را ندوانده احزاب سیاسی در آن مملکت در تمام نقاطش واضح نشده نباید گذارد که در دورههای بعد ممکن است استفادههای سوء بسیاری از آن بشود امروز اگر به ضرر من و صرفه طرف من است آن کسی که به صرفه او است باید آن را دقت کند و شاید گفته شود که چون امروز به ضرر بنده است بنده این را مطرح میکنم منتهی آنوقت بنده هم در جواب خواهم گفت آنوقت هم که به نفع من بود در مجلس مطرح نشده تا بگویم. حالا هم عرض میکنم که این سابقه که در دوره چهارم در روزهای آخرش در مجلس میگذرانید یک آتیه بدی است و وبال این مملکت را در گردن میگیرید زیرا در خارج از این فضا بدون ترتیب و بدون اینکه استیضاح شود و علت تغییر یک هیئت وزراء بر عامه مکشوف شود یا در خارج در منزل بنده یا آنکه بنده آمدم منزل آقایان یک امضاء برای اعتماد یا عدم اعتماد پای کاغذ گذاشتم در آتیه دیگر هیچ دولتی نمیتواند بیش از یک هفته دوام پیدا کند و اگر این سابقه را بگذاریم بهیچوجه بر مردم مکشوف و معلوم نمیشود که عیب و علت رفتن این کابینه چه بود تا آن دولتی که بعد میآید این سیاست را تعقیب نکند. این همان فعال مایشائی است که آقای آقا سید یعقوب فرمودند. ایشان فرمودند که ما وکلاء فعال مایشاء نیستیم و اختیارات مطلقه نداریم. این عین فعال مایشائی است و از این بالاتر نیست که امروز کسی در منزل خودش اراده کند که فلان شخص رئیسالوزراء باشد و بیاید بگوید اراده من اینطور تعلق گرفت و رفتم منزل رفقا و این امضاءها را کردیم و دادیم و هیئت وزراء هم رفت بنده به اروپا نرفتهام ولی راجع به این سوابق هم چیزی نشنیدهام البته اگر آقایان چیزی جایی سراغ دارند که به قول آقای مدرس میفرمودند استشهاد، اگر اطلاع دارند که در یک جای دنیا به استشهاد هیئت وزراء از بین برود؟ اگر این هم سابقه بسیار خوبی است که در مملکت ما باشد که بنده به این سابقه امروز اعتراض و پروتست میکنم و میگویم این سابقه بر ضرر مملکت است و در آتیه بواسطه این سابقه مملکت دچار مضرت خواهد شد. بنده اینطور بهتر می دانم خواه بر ضرر من است خواه بر له من و با وجود اینکه تغییر کابینه بر ضرر بنده است البته بهتر می دانم یا مسئلهای که آقای تدین گفت یا چیز دیگری را یا هر چه باشد آقایان یک استیضاحی بنویسند و تعیین وقت استیضاح هم با اکثریت مجلس است هر چند آن اسامی را بنده نخواستم بخوانم زیرا نخواستم به آن استشهاد تا این اندازه رسمیت بدهم و آنچه آقای گروسی فرمودند خود اشخاص که امضاء کردهاند چهل و شش یا چهل و هفت است ولی با این عیبی که پیدا شده است و هر روز بعضی از جراید چهل تا چهل و دو مختلط مینویسند این تغییرات و از این طرف و آنطرف رفتنها چه علتی دارد. نخواستم داخل در قضیه بشوم و به این جهت اسامی را هم نپرسیدم اما همانقدر که صحبت کردند عرض کردم اگر این سابقه در این مجلس گذارده شود یکی از آن معایب بزرگ دوره چهارم خواهد بود و وقتی دوره پنجم تشکیل شود باید یک قانونی وضع کند و بگوید مسائلی که در دوره چهارم سابقه شده است از درجه اعتبار ساقط است از طرفی هم به رفقای خودم گفتم همیشه باید در مجلس حاضر شد و گفتگو کرد اگر چه اگر بخواهند مجلس را از اکثریت بیندازند چنانچه در سابق هم مرحوم صنیع الدوله یک دفعه این کار را کرد در هر حال ممکن است مجلس را از اکثریت انداخت و قهر کرد اما باید فهمید که این قهر برای چیست؟ بنده این عقیده را ندارم و معتقدم که به مجلس باید آمد و حرفها را هم باید گفت و قهر کردن را هم خوب نمی دانم برای مثل هم عرض میکنم ممکن است یک وکیلی از یک حزب سیاسی انتخاب شود که در عقاید او منحصر به فرد و چنانچه در اوایل مجلس هم عرض کنم در اقل قلیل باشد آنوقت آن یک نفر باید قهر کرده و در مجلس حاضر نشود؟ خیر، باید بیاید و اظهار عقیده هم بکند و اگر ما بخواهیم این سابقه را در مجلس بگذاریم در آتیه یک اثرات سوئی تولید خواهد شد و در هر حال ایجاد این دو سابقه که یکی بر ضرر من و یکی بر نفع من است هر دو برای مملکت و آزادی و حکومت ملی غلط است. و نباید این دو سابقه در مملکت گذارده شود و اگر چنانچه رسمیت پیدا کند حقیقتاً یکی از خطاهای مجلس بشمار خواهد رفت. بنابراین بنده که یکی از موافقین دولت هستم بهتر این می دانم در صورتی که مخالفین یک ایراداتی و اعتراضاتی دارند به اختیار خودشان یکی دو موضوع را که به نظرشان مهمتر میرسد معین فرموده و موضوع استیضاح از دولت قرار داده و روز استیضاح را هم هر وقت که میخواهند حتی برای فردا ممکن است قرار داده و اعتراضات خود را بطور استیضاح از دولت خواستار شوند و این سابقه استشهاد را در مجلس نگذارند پس بهتر این است استیضاح کنند و مطالب خودشان را گفته و جواب بشنوند تا در آتیه وزراء نگویند که در مقابل اعتراضات آقایان وکلاء ما هم جوابها داشتیم ولی وقت و رخصت به ما داده نشد بنده بهتر می دانم که به وزراء وقت و حق دفاع داده شود. به طوری که شنیدهام (چون خودم نبودم درست اطلاع ندارم ولی از قراری که به بنده نقل کردهاند) همین مجلس چهارم در قضیه اعتبارنامه سلطان محمد خان حق دفاع به مشارالیه نداد و از قراری که شنیدهام او در پشت همین کرسی خطابه اظهار داشته که من اسنادی در دست دارم که آنها را باید بخوانم و بگویم ...
یک نفر از نمایندگان- خیر اینطور نبود
سلیمان میرزا- عرض کردم بنده نبودهام و البته آقایانی که حاضر بودهاند بهتر می دانند. باری بنده عقیده دارم که حق دفاع باید به طرف داد و البته پس از استماع و دفاع قاضی حکمیت خواهد کرد زیرا مسئله اعتبارنامه هم یک محاکمه سیاسی است. آنوقت بدیهی است حکومت با کسی است که اکثریت دارد و بعد هم حکومت با افکار عامه خواهد بود بطوری که اگر مردم وکیلی را خوب دیدند بعد هم او را انتخاب خواهند کرد و از هر کس هم که خوشوقت نبودند او را انتخاب نخواهند کرد. در هر حال بنده این چند سابقه را که مجلس در این آخر دوره شروع کرده برخلاف منافع و مصالح ممکلت می دانم و بر این مسئله پروتست میکنم اگر آقایان میخواهند دولت ساقط شود در صورتی که اکثریت دارند البته حق دارند. (چنانچه لازمه حکومت ملی هم همین است که یک دسته همیشه اکثریت و دسته دیگری اقلیت است) ولی انداختن دولت راه دارد و باید از راه داخل شد چون اختیار تعیین مدت استیضاح هم با خود مجلس است خوب است یک وقت زودتری را معین کنند و اعتراضات خود را بطور استیضاح به دولت بگویند و جواب هم بشنوند و با این ترتیب دولت را منعزل کنند و یک سابقه سوئی در مجلس نگذارند. البته در موقع رأی اکثریت حاکم است و بنده همیشه گفتهام که باید همه مطیع اکثریت باشیم و اکثریت هم باید به صدای جمعیت اطاعت کند.
نایب رئیس- قبلاً این موضوع مذاکره نشده بود حالا هم همه آقایان اجازه خواستهاند. آقای تدین (اجازه)
تدین- خیلی خوشوقت هستم از اینکه در آخر این دوره خواهی نخواهی اینطور پیش میآید که یک سلسله حقایق گفته شود حضرت والا بطور کلی اعتراضاتی به مجلس کردند البته بیشتر این اعتراضات را بنده از جنبه عصبانیت ایشان تلقی میکنم بنده میخواهم مقدمتاً یک اصلی را عرض کنم و آن این است که در دنیا و ایران معروف است که یک بام و دو هوا صحیح نیست. بنده از مدتی که در این مجلس تشرف حاصل کردم تا الساعه با این اصل مخالفم و زمانی که در اقلیت بودیم چندین ماه با کابینه قوامالسلطنه مخالف بودم خود ایشان هم البته تصدیق دارند و خدای من شاهد است که برای نظریات خصوصی نبود بلکه یک اختلاف سیاسی بین بنده و ایشان بود.بعد که اکثریت پیدا کردیم همانطور که آقایان ملاحظه فرمودند در بدو تشکیل کابینه در زمان گذراندن پروگرام هیئت دولت فوق العاده موافقت کردم که هیچ محل انکار نیست برای چه؟ برای انجام آمال و آرزوهای عمومی.برای اینکه آن عقایدی را که در زمان اقلیت داشتم حالا مایل به انجام آن بشوم متأسفانه وقتی که جزو اکثریت شدم به انجام آن نائل نشدم موقعی که در اقلیت بودم همیشه مخالف بودم با اینکه یک پول هائی از خزانه ملت داده شود اما در این اکثر مجبور شدم تصدیق کنم که هزاران پولها داده شود من رأی ندادم و نمیدهم ولی جزء اکثریت بودم که اینطور کار میکردند.
اقبالالسلطان- میخواستید رأی ندهید.
تدین- چرا مخالفت نمیکردم به دلیل اینکه جزء اکثریت هستم و اگر مخالفت کنم برخلاف انتظام اکثریت است.
اقبالالسلطان- خیر اینطور نیست
تدین- اینها جزء اصول اجتماعی است و شما مسبوق نیستید بعد مسبوق میشوید. در آن زمانی که جزء اکثریت بودم و بنده در آن تاریخ برای فقیر و کارگر و برزگر سنگ به سینه میزدم در این موقع متجاوز از صد هزار تومان پول تصویب کردیم. روز اول که این کابینه آمد بنده سعی میکردم که موافقت کنم و امروز میگویم مخالفم دلیل هم دارم و میل دارم تمام ایرانیها بدانند آنوقت حکومت با افکار عامه است موافقت من از دو نظر بود یکی از نقطه نظر سیاست داخلی و دیگری از نقطه نظر سیاست خارجی و وعدههای امیدبخشی که داده شد ...
نایب رئیس- گمان میکنم اینها مقدمه از برای استیضاح باشد.
تدین- اجازه بدهید مطالب را بگویم. اینها دلیل مخالفت من است نه مقدمه استیضاح ولی از استیضاح هم نمیترسم بنده با همان نظری که از آقای وحیدالملک استیضاح کردم از سایر وزراء هم استیضاح میکنم و برای من هم اهمیت ندارد بطور کلی عرض میکنم بعد از آنکه من موافقت کردم قرار شد در سیاستهای داخلی یک جدیت هائی بشود و بنده جز سستی چیز دیگر ندیدم بروید به این وزارتخانهها مراجعه کنید. بنده که یک نفر وکیل هستم نتوانستم حقوق شخص خود را حفظ کنم چطور میتوانم حقوق عمومی را حفظ کنم؟ در سیه قبل بنده به عدلیه عرض حال دادم تاکنون معلوم نیست چه شده است. در این موقع انتخابات برخلاف قانون مطبوعات به هر کس توانستند رطب و یابس و تهمت و افترا پرتاب کردند و اینقدر جرأت و شهامت نداشتند که آن اوراق را امضاء نمایند بلکه بدون امضاء شخص و امضاء مطبعه اوراقی منتشر کردند. در این مملکت مسئول این کارها کیست؟ در صورتی که من نتوانم حقوق خودم را محفوظ نمایم چطور میتوانم ادعا کنم که حقوق سی کرور نفوس فقیر و بیچاره را محافظت کنم درب این وزارتخانهها را باید لجن مالید مخصوصاً وزارت معارف را با این اصول میشود زندگانی کرد؟ وزارت عدلیه چرا به وظایف خودش عمل نمیکند وزارت معارف و نظمیه چرا به وظائف خودشان ع مل نمیکنند و همچنین سایر وزارتخانهها که در مدت سه ماه و نیم بلکه چهار ماه نتوانستم رفع ظلم از یک مظلوم بکنم (به تمام انبیاء قسم است) آن وقت به قول آقای آقا سید یعقوب باید وزر و بالش به گردن من باشد تنها آمال و آرزوی من و هر ایرانی این بود که اقلاً مسئله قرارداد تجارتی با روسها سر بگیرد چرا باید این قضایا در پرده بماند کو آن موفقیت و کو آن نتیجهای که از این کابینه برده شده در صورتی که اظهار میکردند که روابط همسایه شمالی با این کابینه خوب است و به مجرد رفتن کابینه سابق فوراً درهای تجارت روسیه باز میشود من که عضو کمیسیون خارجه نیستم و خبر ندارم شما که عضو کمیسیون خارجه هستید وقتی که کمیسیون خارجه تشکیل تکلیف این مسئله چه شد و کی به این وضعیات خاتمه داده میشود. و اگر حقیقتاً ما راست می گوئیم که طرفدار ضعفا هستیم من این عقاید کج و کوله را ندارم عقیدهام این است که ایرانی باید از ثروت خودش متمول شود.من عقیده دارم که هر ایرانی باید قادر و توانا باشد که اتومبیل سوار شود ملت گدا و فقیر دو پول نمیارزد. اینها را چرا اصلاح نمیکنند؟ قضیه سیاست خارجی مان به کجا رسیده است؟ چرا نمیآیند اطلاع بدهند که قضیه معاهده تجارتی چه شد؟ بدبخت ایرانی دارد در زیر فشار اقتصاد میمیرد با مملکت که نمیشود شوخی کرد اگر می گوئید غیر از این است فردا بیایند عملیات خودشان را نشان بدهند و بگویند این کار را کردیم. مسئله ترانزیت را خاتمه دادیم فتح باب تجارت شد. مسئله انتخابات کجا است؟ بنده هیچ علاقه ندارم به اینکه در دوره پنجم وکیل بشوم ولی تا روزی که در این جا هستم خود را موظف می دانم که حقایق را بگویم.من نمیخواهم بروم در خارج کنفرانس بدهم برای اینکه کسی پشت این تریبون را از من نگرفته است. این است عقاید بنده و علنی هم میگویم روز استیضاح هم بشود حاضرم بنده تمام دلایل خود را بگویم حکومت هم با افکار عامه است.دیگر اینکه قرار شد لوایحی که به مجلس پیشنهاد میکنند قبل از اینکه یک لایحهای را به مجلس بیاورند نظریات اکثریت را جلب کنند برای اینکه دچار وقفه نشود. آقای اقبالالسلطان هم خودشان بودند اگر به یاد بیاورند.از جمله لوایح مختصر آورده شده و بقیه لوایح را بنده که ندیدم رفقای بنده هم ندیدند مثل حقوقی که از برای شاهزادگان تصویب شد. این است عقاید بنده این هم کابینه این هم وضعیات مملکت و اما اصل شصت و هفتم در جای خودش صحیح است نظامنامه هم که میگوید استیضاح کنید صحیح است استیضاح هم میکنم و هیچ ترسی هم از استیضاح ندارم.آقایان ملاحظه کنید ببینید وضعیت دنیا چطور است. شترسواری که دولا دولا نمیشود ما اگر میخواستیم مطابق اصول پارلمانی رفتار کنیم اولاً آن سابقه ننگین را خودمان نگذاشتیم.
سلیمان میرزا- آن ورقه که به مجلس نیامد.
تدین- اگر آن صحیح است این هم صحیح است. بالاخره قانون اساسی محترم است و باید مطابق نظامنامه هم استیضاح کرد ولی از آن یک ماه نمیشود استفاده کرد دیگر بسته است به رأی مجلس که هر طور صلاح می داند رأی بدهد و روز استیضاح را معین کند این را هم میخواستم عرض کنم که مشروطیت ما شباهت با مشروطیت هیچیک از ممالک دنیا ندارد. در جاهای دیگر اگر لایحه یکی از رئیسالوزراء رد بشود خودش استعفا میدهد این چه داستانی است که ما داریم هر وقت رئیسالوزراء میبیند تزلزلی در اکثریتی که طرف اعتماد آن اکثریت است پیدا میشود خودش استعفا میدهد آخر این چه اصراری است. سابق هم همین اصرار بود و بد بود حالا هم بد است. عقیده بنده و اگر هم مجدداً لازم بشود حاضرم اظهارات خود را بکنم.
نایب رئیس- عصبانی شدن آقایان باعث میشود که مجلس یک قدری از انتظامات خودش خارج بشود و این ترتیب البته خوب نیست. آقای مستشارالسلطنه (اجازه)
مستشارالسلطنه- بنده یک پیشنهادی تقدیم کرده بودم اگر اجازه می فرمائید قرائت شود.
نایب رئیس- آقای گروسی (اجازه)
اقبالالسلطان- آقای گروسی موافقند دیگر نمیتوانند صحبت کنند.
نایب رئیس- چند نفر اجازه خواستهاند که اسامی ایشان از این قرار است: آقایان: گروسی، داور، نصرتالدوله، حاج شیخ اسدالله، آقا سید فاضل. حالا اگر در همین موضوع مذاکره میفرمایند به ترتیب مخالف و موافق مذاکره بفرمائید. آقای اقبالالسلطان در این موضوع موافقید یا مخالف؟
اقبالالسلطان- مخالفم.
نایب رئیس- بفرمائید
اقبالالسلطان- بنده تعجب میکنم هر ناطقی که پشت تریبون میآمد مقدمتاً اظهار میکند که میخواهم حقایق را بگویم بعد حقایق را نمیگوید. اگر آقایان فراموش نفرموده باشند آن شبی که آقای ملکالشعراء به دولت اعتراض کردند خود آقای تدین اظهار کردند چون وزراء و هیئت دولت حاضر نیست بنابراین نبایستی در غیاب هیئت دولت صحبتی کرد.
تدین- مطابق اصل شصت و هفتم قانون اساسی
اقبالالسلطان- آن اصل را خواهم عرض کرد. آن شب آقای تدین اینطور فرمودند و امروز اینطور میفرمایند. و حمله میکنند و اصلاً معلوم نیست اساس حمله چه بوده. مثلاً میفرمایند پولهای زیادی دولت پیشنهاد کرده است بنده عرض میکنم ۱۲۰ هزار تومان حقوق اعلیحضرت بود که در کابینه که شما کابینه سیاهش می دانید کسر کرده بودند و در زمان کابینه آقای قوامالسلطنه پیشنهاد کردند و در زمان این کابینه تصویب شد و شما اگر نمیخواستید رأی بدهید آن روزی که این لایحه به مجلس آمده رأی نمیدادید.شما مخالفت نکردید و رأی دادید فقط چهار نفر به حال امتناع باقی ماند آن روز میخواستید رد کنید در هر صورت شما آن روز موافقت کردید و امروز مخالفت میکنید. دیگر اینکه فرمودند دولت بنا بود با اکثریت مذاکره کند و لوایح خود را به فراکسیون اکثریت بفرستد و نظریات اکثریت را جلب کرده به مجلس بیاید شما از همان روز اول که اکثریت تشکیل دادید چه اکثریتی بودید؟ از همان روزی که آرزوها و مقاصد شما به عمل نیامد اظهار مخالفت کردید.همین آقایان تماشاچی که این جا هستند می دانند که آن روز شما به چه نظر موافقت کردید و امروز از چه راه مخالفت می نمائید بر هیچکس هم پوشیده نیست.
تدین- من؟
اقبالالسلطان- با شخص کار ندارم و بطور عمومی میگویم. همه می دانند که علت موافقت آن روز ما چه بود و علت مخالفت امروزی ما چیست. حالا میآیم به سر موضوع اصل ۶۷ که شاهزاده نصرتالدوله خیلی برای آن اظهار حرارت میکنند.
نصرتالدوله- اصل ۶۷ را بخوانید
اقبالالسلطان- خیر اصل ۶۷ مفسر مواد قبل است در اصل ۲۷ مینویسد: مجلس در هر جا نقصی در قوانین و یا مسامحهای در اجرای آن ملاحظه کند به وزیر مسئول آن کار اخطار خواهد کرد و وزیر مزبور باید توضیحات لازمه را بدهد. اصل ۲۸ میگوید: هر گاه وزیری بر خلاف یکی از قوانین موضوعه که به صحه همایونی رسیده است الخ. عرض این است که در اصل ۲۷ این مطلب را میگوید که هر گاه خطائی از وزیر دیده شد که برخلاف قانون عمل کرده است باید از او استیضاح نماید اگر جواب داد در شغل خود باقی خواهد ماند و اگر نتوانست آنوقت منعزل است و در همان زمانی که این قانون اساسی نوشته شده است پیش بینی کردهاند که شاید در مجلس از وزیری استیضاح شد و نتوانست جواب بدهد و از کار هم کناره گیری نکرد آنوقت چه باید کرد برای تحکیم این اصل، اصل ۶۷ را اضافه کردهاند. با خنده کردن حضرت والا شاهزاده نصرتالدوله هم کار درست نمیشود و فایدهای ندارد. بنابراین اصل ۶۷ مفسر مواد قبل است و لذا هیچ علت ندارد که شما یک ورقه بنویسید و به موجب آن اظهار عدم اعتماد نسبت به دولتی کنید در صورتی که عدم اعتماد خود را معلوم ندارید باید فهمید که در مقابل چه شما به دولت اعتماد ندارید. نباید همچو سابقهای در مجلس گذارد که به مجرد امضا کردن یک ورقه دولتی از بین برود بلکه باید از دولت سئوال و استیضاح کرد و به ملت فهماند که تقصیر آقایان وزراء مثلاً این بوده است که یکصد و بیست هزار تومان ت خفیف مالیاتی خواستهاند و نداده است. در پشت تریبون حقایق را باید گفت که همه مردم از تماشاچی و روزنامه نویس و غیره بدانند که اصل قضیه چه بوده در اطراف آن حکمیت کنند واِلا به اینکه شما از این خانه به آن خانه و از منزل این آقا به منزل آن آقا بروید و دست فلان و فلان را ببوسید که پای ورقه ار امضاء کنند این صحیح نیست و کار درست نمیشود بلکه راهی را باید پیش بگیرید که سابقین هم رفته باشند.راه انداختن هر دولتی این است که از او سئوال و استیضاح کنند و نه تقصیراتش را بگویند آنوقت در نتیجه اگر اکثریت رأی به سقوط دولت داد البته خواهد رفت واِلا با این ترتیب نمیشود دولتی را از کار انداخت.
نایب رئیس- آقای گروسی (اجازه)
آقا شیخ محمد حسین گروسی- بر سبیل کلی هر کس که امور شخص خود را به اشخاص رجوع میکند دو جهت دارد یکی در اثر اعتماد و اطمینانی است که نسبت به آن شخص دارد و یکی هم اقتدار اینکه در صورت تخطی او را مجازات کند. این مسئله برای هر فردی از افرادلناس است و البته هیچکس کار خود را به غیر امین نمیسپرد. مجلس شورای ملی هم قانون اساسی و نظامنامه را مطابق همین دو نظر نوشته است. یکی مسئله اعتماد و عدم اعتماد است که مربوط به خطیه نیست. خواه کاری از دولت سر زده باشد خواه سر نزده باشد وقتی مجلس اظهار عدم اعتماد کرد البته آن دولت باید از بین برود این مربوط به تقصیر و خطیه نبوده و موضوعی علیحده و مستقل است.مسئله بر سر اعتماد و عدم اعتماد مجسل است و دخلی به این ندارد که تقصیر کرده یا نکرده است. به موجب قانون اساسی وقتی که اکثریت مجلس اظهار عدم اعتماد به یک دولت کرد آن دولت رسمیت نخواهد داشت و الآن هم از همان موارد است یعنی اکثریت مجلس اظهار عدم اعتماد به دولت کرده و کتباً تقدیم مقام ریاست نمودهاند اما اینکه میفرمایند مکان و محل هم مدخلیت دارد بنده هم قبول میکنم که مکان و محل تأثیر دارد اما نه به آن شدتی که فرمودند. مثلاً اگر تماشاچی در مجلس نباشد مذاکرات رسمیت نخواهد داشت. خیر. حضور تماشاچی در مجلس برای این است که اگر فرضاً نقائصی در اظهارات وکیلی دید به او بگوید و در هیچ قانون هم نیست که اگر تماشاچی در مجلس نباشد مجلس رسمیت ندارد.ولی البته محل و مکان هم مدخلیت دارد. باری چون سلیقه و مذاق بنده این است که متشتت حرف بزنم بر میگردم به اصل حرف و عرض میکنم سر زدن تقصیر و استیضاح کردن از دولت با اعتماد نداشتن به دولت دو موضوع علیحده است که نباید به یکدیگر مخلوط کرد.در مورد اولی باید وزیر را حاضر کرد و از او استیضاح نمود و بعد از آنکه آن وکیل مدلل داشت البته اسباب تردیدی برای سایر وکلاء هم حاصل میشود و حالا اگر آقایان بگویند این ترتیب سابقه نبوده است مورد ندارد و عرض میکنم قانون اساسی را هر وقت اجراء کنند مقدس و محترم است و باید روی چشم گذاشت. حالا من باب اتفاق آن مورد موقع جریان پیدا نکرده و اغلب اوقات مورد استیضاح پیش آمده است فلسفه ندارد که گفته شود ماده برخلاف سابقه است. سابقه مجلس نمیتواند در قبال قانون اساسی حکومت داشته باشد. قانون اساسی حاکم است بر هر سابقه و عملیات مجلس را باید مراعات کرد در صورتی که مخالف قانون نباشد.این سابقه در موردی بوده است که وکیل خواستهاند بعضی خلاق قانون هائی که از وزیر سر زده است از او استیضاح نماید و او هم توضیح میدهد و این مسئلهای است علیحده و مربوط به عدم اعتماد نیست مگر روزی که پروگرام دولت به مجلس میآید و هنوز داخل در عمل نشده اگر مجلس به آن پروگرام رأی نداد و عدم اعتماد خود را نسبت به دولت اظهار کرد آیا آن دولت باید استعفا بدهد یا خیر؟ بنابراین ممکن است گفته شود هنوز خطائی از او سر نزده است. پس به این دلیل مسئله عدم اعتماد موضوعی است علیحده و استیضاح موضوع دیگری است لهذا عرض میکنم که محتاج به هیچ استیضاح نیست و همین اظهارات ما در جلسه علنی با حضور تماشاچی کافی است و عرض میکنم که اکثریت آقایان نمایندگان نسبت به دولت حاضره اظهار عدم اعتماد کردهاند و ورقه را امضاء نموده و به مقام محترم ریاست مجلس تقدیم داشتهاند و همین اندازه معلوم میکند که دولت منعزل است.
(جمعی گفتند صحیح است و برخی گفتند صحیح نیست صحیح نیست)
گروسی- نیست که نباشد.
نایب رئیس- اجازهها محفوظ است برای جلسه آتیه
(مجلس تقریباً نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس- مؤتمنالملک