کاروان شعر/ای نور حقیقت ز جمال تو هویدا

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' کاروان شعر (غزلیات) (ای نور حقیقت ز جمال تو هویدا)
از صابر کرمانی
'
(غزل2) کتاب کاروان شعر حرف الف


ای نور حقیقت ز جمال تو هویدا ای مظهر حق بوده رخت همچو مسیحا ای جان جهان تشنه لب دشت حوادث ای لعل لبت آب بقا، رهبر و مولا ای حسن رخت آئینه‌ی ذات الهی ای سرو قدت شاخه‌ی طوبی دل ما ای عق تو افکنده شرر در همه عالم ای لطف تو باشد به سر خلق بهر جا ای برتر از اندیشه و افکار خلایق ای متصل غیب توئی اصل تولا ای دین خدا از بسی یافته رونق ای نور ولا گشته ز روی تو هویدا هم شاهد و مشهود و شهید ابن شهیدی سرور به شهیدان جهان والی و والا جوشان به جهان خون تو تا روز قیامت ای رهبر خوبان ز تو روشن شده دلها صابر ز حسین ابن علی فیض و عطا یافت آسوده خیالست ز هر میل و تمنا