مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ دی ۱۳۳۶ نشست ۱۴۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۵
سال دوازدهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۱۴۶
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه پنجم دی ماه ۱۳۳۶
فهرست مطالب:
۱- طرح صورت مجلس
۲- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای پردلی
۳- بیانات قبل از دستور آقای قبادیان
۴- تقدیم یک فقره طرح قانونی به وسیله آقای مهندس فروهر
۵- گزارش کمیسیون محاسبات راجع به بودجه چاپخانه مجلس
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس یک ساعت و پنجاه دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای اردلان (نایب رئیس) تشکیل گردید.
۱- طرح صورت مجلس
نایب رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه- آقایان: یارافشار. دکتر اصلان افشار. دکتر اسدی. مجید ابراهیمی. برومند. سراج حجازی. مهندس فروهر. دکتر ضیایی. صرافزاده. مهندس ظفر. مهندس اردبیلی. بهادری. خزیمهعلم. دکتر عمید. بیات ماکو. اورنگ. امامیخویی. تیمورتاش. رامبد.
غائبین بیاجازه- آقایان: سنندجی. دکتر جهانشاهی. دکتر طاهری. اریه. مشار. اخوان. شادمان. علامه وحیدی. دولتشاهی. جلیلوند. دکتر هدایتی. قراگزلو.
دیر آمدگان و زود رفتگان با اجازه- آقایان: کیکاوسی. مهندس جفرودی. تربتی. باقر بوشهری. دکتر بینا. موسوی. بزرگنیا. سعیدی. کاظم شیبانی. صارمی. صدرزاده.
غائبین در رأی- آقایان: پناهی. اعظم زنگنه. دکتر حسن افشار. دکتر وکیل. دکتر عدل. خلعتبری. مشایخی. آقایان: مهندس شیبانی. عامری.
نایب رئیس- اعتراضی به صورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) چون اعتراضی به صورت مجلس نیست تصویب میشود.
۲- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای پردلی
نایب رئیس- آقای پردلی
پردلی- سؤالی است از وزارت راه که تقدیم میکنم.
۳- بیانات قبل از دستور آقای قبادیان
نایب رئیس- نطقهای قبل از دستور شروع میشود. آقای قبادیان
قبادیان- عرض بنده در اطراف مصیبت واردهای است که به زلزلهزدگان غرب رسیده است و قلوب اهالی غرب بلکه عموم ملت ایران را جریحهدار ساخته است قبلاً میخواستم از اقدامات فوری دولت و آقای نخستوزیر و آقایان وزرا تشکر کنم که رفتند و نقاط زلزلهزده را و این مصیبت را از نزدیک دیدند که چه زیانی و چه تلفاتی نسبت به این عده از هموطنان ما وارد گردیده است و زندگی این بدبختها را که در سرمای طاقتفرسا میگذرانند دیدند همین طور از رؤسای ادارات کرمانشاهان که از هیچ گونه فداکاری مضایقه نکردند مخصوصاً شیر و خورشید سرخ که با کمال جدیت و فداکاری مشغول رسیدگی به امور این بیچارهها است که در بیابانها کرسی میگذارند تشکر کنم البته این خانههای چوبی که ساختهاند بسیار خوب است اما به طوری که در روزنامهها خواندم پنج هزار تا ساختهاند و روزی صد تا میبرند این پنجاه روز طول میکشد و پنجاه روز هم طول میکشد که نصب کنند این صد روز میشود و این بیچارهها در این سرمای طاقتفرسا خشک میشوند و تلف میشوند میخواستم از جناب آقای دکتر اقبال تقاضا کنم و جداً استدعا کنم که فکری به حال این بیچارهها بکنند که از سرما نمیرند پیشنهادی آقای اردلان فرماندار کرمانشاه به دولت تقدیم کرده بود که به نظر من بسیار به جا و یگانه راهی است که فعلاً اینها را از مرگ نجات میدهد چون بنده خودم ایل هستم و از روحیه ایلات کاملاً اطلاع دارم پیشنهاد آقای فرماندار را عملی میدانم این بیچارهها صدی نود در این مصیبت از بین رفتهاند یا تلف شدهاند سایر ایلات که چهارصد دهکده نزدیک اینها هستند از سایرین نگاهداری میکنند استدعا میکنم که قرار فوری بدهید که اینها را در این چهارصد قریه جابهجا کند و آن وقت هر گونه اقدامی که لازم است بکنند چون این مصیبت نه تنها به اهالی غرب وارد آمده است بلکه عموم ایرانیها در این مصیبت شریک و سهیم هستند بنده پیشنهاد میکنم البته این پیشنهادی است که فرماندار کرمانشاه کرده است این مردم بیچاره را در این دهکدهها جابهجا بکنید از سرما نجات پیدا کنند.
۴- تقدیم یک فقره طرح قانونی به وسیله آقای مهندس فروهر
نایب رئیس- مجلس وارد دستور میشود آقای مهندس فروهر
مهندس فروهر- طرحی است به امضای عدهای از آقایان نمایندگان که تقدیم مقام ریاست میکنم.
نایب رئیس- طرحی که آقای مهندس فروهر تقدیم کردهاند به امضای عده زیادی از آقایان رسیده است مبنی بر بیمه کلیه نوآموزان و دانشآموزان و دانشجویان کشور است که البته به جریان گذاشته میشود و پس از چاپ توزیع میشود و به نظر آقایان میرسد.
۵- طرح گزارش کمیسیون محاسبات راجع به بودجه ۱۳۳۶ چاپخانه مجلس
نایب رئیس- ماده اول بودجه چاپخانه مجلس مطرح است قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده اول- برای حقوق و هزینه یک ساله ۱۳۳۶ چاپخانه مبلغ بیست و سه میلیون و چهارصد و بیست و دو هزار و صد و بیست و دو ریال (۲۳۴۲۲۱۲۲) مطابق فقرات یک و دو و صورت مشروح ضمیمه اعتبار به کارپردازی مجلس شورای ملی داده میشود.
تبصره ۱- کمک هزینه قانونی مربوط به کارمندان و خدمتگذاران چاپخانه کماکان از محل درآمد عمومی کشور وزارت دارایی خواهد پرداخت و کمک هزینه کارگران فنی از محل درآمد چاپخانه پرداخت خواهد شد.
تبصره ۲- به کارپردازی مجلس شورای ملی اجازه داده میشود مؤسسه چاپخانه مجلس را از آغاز سال ۱۳۳۶ به شرح زیر به ضمیمه بودجه آن به وزارت دارایی منتقل نماید.
۱- کلیه ماشینآلات و ادوات و لوازم فنی موجوده را به طور رایگان واگذار نماید.
۲- لوازم موجوده در انبار چاپخانه اعم از کاغذ و مرکب و دواجات و ژلاتین و صمغ و غیره به وزارت دارایی واگذار نماید و وزارت دارایی مکلف است کلیه بدهی چاپخانه را در حساب جاری و غیره که به حسابداری مجلس شورای ملی مدیون است به کارپردازی مجلس بپردازد.
۳- وضع استخدامی کارمندان و خدمتگذاران و کارگرانی که جزو کادر چاپخانه هستند و در مورد کارمندان کماکان طبق مقررات و قوانین استخدامی و بازنشستگی مجلس شورای ملی و درباره خدمتگذاران جزء طبق آییننامه اساسی خدمتگذاران جزء مجلس شورای ملی و در مورد کارگران به موجب آییننامه کارگران چاپخانه مجلس تثبیت و به موقع اجرا گذارده شود و همچنین سوابق خدمت پیمانی و حکمی آقای ناصرقلی فرهادپور رئیس فعلی چاپخانه مجلس شورای ملی در ادارات دولتی به رسمی تبدیل و برطبق مقررات قانونی استخدام کشوری پایه اداری از تاریخ تصویب این قانون برای نامبرده تشخیص میگردد.
نایب رئیس- آقای صدرزاده کسب اجازه کردهاند بفرمایید.
صدرزاده- بنده در جلسه گذشته ضمن مخالفت با کلیات نظریات خودم را به عرض آقایان نمایندگان محترم رسانیدم حالا یک نکتهای را هم میخواستم اضافه کنم و آن این است که اینجا نوشته است که از اول سال ۳۶ این دستگاه انتقال به وزارت دارایی پیدا میکند الان هم ماه دهم سال است فرضاً اگر آقایان نمایندگان محترم هم با این نظری که آقایان کارپردازان و کمیسیون محاسبات داده است که این چاپخانه را از اینجا بردارند موافقت فرمودند همان طوری که ضمن کلیات به عرض رسانیدم مناسبتر این است که به دانشگاه یا وزارت فرهنگ واگذار کنند که بتوانند استفادهای برای طبع کتب درسی بکنند که قیمت این کتابها کمتر بشود و تحمیل بر اولیای اطفال کمتر بشود (بهبهانی- اصولاً چرا منتقل کنند) اگر اکثریت موافقت کرد و الا ما مخالفت خودمان را بیان میکنیم.
نکاتی که در جلسه قبل بیان شد برای این بود که آقایان توجه بکنند و از این انتقال صرفنظر بفرمایند و یکی از نکاتی که آقایان در جواب فرمودند این بود که اینجا ممکن بود که کانون کارگران باشد و برخلاف انتظامات کاری انجام گیرد. به نظر بنده این نظر هم صحیح نیست برای این که بحمدالله تعالی از توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاهی امنیت و انتظام لازم در این مملکت هست و امیدواریم که انشاءالله این امنیت همیشه برقرار باشد و اگر خدای نکرده یک عدم انتظامی هم پیش بیاید تصور میکنم که نوکر منزل بنده و آقایان هم مزاحم باشد و احتیاجی به کارگر و کارخانه نباشد به علاوه مجلس شورای ملی هم بایستی که این نکات را در نظر داشته باشد که این تأسیساتی که امروز مجلس دارد از کتابخانه یا چاپخانه اگر منظور این است که دستگاه را یک خرده محدودتر بکنند پس بنا و ساختمان بنای جدید منظور این است که میخواهند بگویند که یک حفظ آبروی میکنیم وجود یک دستگاه منظمی که سالها در اینجا کار کرده است و حتی مطابق توضیحاتی که جناب آقای عربشیبانی که مدتها کارپرداز بودند فرمودند در زمان ایشان این دستگاه در حدود پانصد ششصد هزار تومان عایدات داشته است (قناتآبادی- آن عایدات از بابت خرید کاغذ بود) غرض این است که دستگاه ضررآوری نبوده است کما این که لغتنامه دهخدا هر سال به وسیله همین چاپخانه طبع و توزیع شده است به هر حال بنده نظرم این است که چون دو سه ماه دیگر به آخر سال بیشتر نمانده است اگر نظر آقایان بر این قرار بگیرد که حتماً چاپخانه انتقال پیدا کند هیچ منطقی ندارد که به وزارت دارایی واگذار بشود (تیمورتاش- چرا منتقل کنند) عرض کردم اگر نظر اکثریت آقایان بر این قرار بگیرد که منتقل کنند لااقل با وزارت فرهنگ یا دانشگاه صحبت کنید فرصت هم دارید برای ابتدای سال نو بعد از این که مذاکره کردید به یک صورت صحیحی انتقال بدهید و الا الان با این صورت حاضر ممکن است این نقل و انتقال چاپخانه اسباب ضرر خود چاپخانه و به هم خوردگی دستگاه بشود و هم این که یک خرجهای بسیار زیادی از طرف وزارت دارایی برای اداره کردن این چاپخانه و یک تأسیسات جدیدی بر بودجه مملکت اضافه شود و این مناسب نباشد.
مهندس جفرودی- مدیرکل و یک اداره مستقل و همه اینها دنبالش است.
نایب رئیس- آقای دکتر رضایی
دکتر رضایی- عرض کنم حضور انور آقایان بنده به عنوان موافق نامنویسی کردهام ولی مدعنم که در این امر هنوز تصمیم لازم را نتوانستهام اتخاذ کنم و آن هم دلیل دارد دلیلش هم این است که به عقیده بنده لایحهای که تنظیم شده است و این بودجهای که آوردهاند آن طوری که باید و شاید مطلب را برای ما روشن نمیکند و برای آقایان نمایندگان محترم و بنده اخذ تصمیم به سهولت میسر نیست و به عقیده بنده اشکال بسیار زیادی دارد و اخذ تصمیم احتیاج به مطالعاتی دارد و بنده اینجا اشکالاتی که هست خدمت آقایان محترم عرض میکنم و از حضور محترم کارپردازان مجلس شورای ملی و مخبر محترم کمیسیون تقاضا دارم توجه بکنند.
اولاً به عقیده بنده وقتی یک بودجهای تنظیم میشود این بودجه بایستی نه تنها هزینه را ذکر کند بلکه درآمد را هم یادآور شود در اینجا در ماده اول ذکر شده است که ۲۳ میلیون ریال هزینه چاپخانه است بنده وقتی که این بودجه آمد دستم و این مبلغ را نگاه کردم گفتم بله آقا بلافاصله منتقل کنید ۲۳ میلیون ریال برای مجلس شورای ملی هزینه دارد و این یک امری است که به هیچوجه به صلاح مجلس شورای ملی نیست که از این چاپخانه استفاده کند و هر چه در این بودجه گشتم رقم درآمد را بنده پیدا نکردم یعنی در حال حاضر جاهل به تمام معنی هستم که آیا این چاپخانه برای مجلس شورای ملی جز این ۲۳ میلیون ریال خرج درآمد دارد یا خیر (ابتهاج- درآمد در بودجه دولت ذکر میشود) این مطلب بایستی ذکر شود. اشخاصی که مثل بنده تجربهشان کم است و اطلاعاتشان ناقص است لازم است که این مطلب را برایشان یادآور بشوند که بتوانند درباره این بودجه قضاوت کنند این یک مطلب اساسی است که بنده فکر میکنم جناب آقای مخبر بایستی در اینجا توضیح بفرمایند که درآمد چاپخانه چقدر است. و آیا این درآمد چاپخانه در بودجه مجلس شورای ملی ملحوظ میشود یا خیر (صحیح است) و بنده از این فرصت استفاده میکنم و عرض میکنم یکی از محاسن بودجه برنامهای که بارها در اینجا صحبت شده است و در کمیسیون بودجه ما کراراً به دولتها تذکر دادهایم این است که اگر بودجه بر اساس بودجه برنامهای تدوین شود بیشتر و بهتر قابل فهم است و نمایندگان میتوانند به سهولت راجع به ارقام بودجه و آن پروگرامی که این بودجه در نظر دارد انجام بدهد تصمیم بگیرند (صحیح است) سؤالات دیگری درباره این لایحه به وجود میآید و در مخیله انسان ایجاد میشود که باز لازم است آقایان کارپردازان مجلس شورای ملی و آقایان مخبر به آن جواب بدهند مثلاً بنده علاقمند هستم بدانم که برای ساختمان جدید مجلس شورای ملی آیا ضروری است که این چاپخانه از مجلس منتقل بشود یا خیر چون این یکی از ملاحظاتی است که به عقیده بنده در امر انتقال باید در نظر گرفته شود باید دید که ضروری است که هنگامی که مجلس شورای ملی میخواهد ساختمان جدیدی بکند این چاپخانه منتقل بشود این یک مطلب و یک مطلبی که آقای خرازی اینجا بیان فرمودند و بایستی جواب داده شود این یکی از ملاحظات بسیار مهم است اگر از لحاظ فنی بیایند بگویند که این چاپخانه انتقالش به هیچوجه میسر نیست و اگر منتقلش بکنند آن طوری که آقای خرازی ادعا داشتند قابل استفاده نخواهد بود در آن صورت آقایان محترم بایستی این عامل را در موافقت یا مخالفت خودشان در نظر بگیرند و از نظر نقطهنظر فنی آیا آقایان در نظر گرفتهاند که انتقال چاپخانه میسر است یا خیر. به عقیده بنده انتقال چاپخانه به وزارت دارایی به اشکال عدیدهای مواجه خواهد شد (پرفسور جمشید اعلم- چطور میشود میسر نباشد) جناب آقای پرفسور اعلم بنده عرض کردم روشن نیستم از آقایان سؤال میکنم که بیایند جواب بدهند تقاضا دارم جواب این سؤالات را بدهند تا من بتوانم تصمیم لازم را در این امر هنگام دادن رأی اتخاذ کنم در این لایحه مطالب دیگری ذکر شده است یکی این که مجلس شورای ملی برای رفع حوایج خودش یک دستگاه کوچکی خریداری خواهد کرد (سلطانمراد بختیار- از همین دستگاه) روشن نیست ملاحظه بفرمایید در ماده دوم جناب آقای بختیار میگوید به کارپردازی مجلس شورای ملی اجازه داده میشود که ماشینآلات یک چاپخانه کوچک را خریداری نماید بنده میخواهم بدانم که چه هزینهای برای خریداری این دستگاه لازم است و چه مبلغی مجلس شورای ملی باید پرداخت کند اگر این مبلغ زیاد باشد آیا باز انتقال چاپخانه میسر است، مفید است یا خیر این یکی از مطالبی است آقایان بایستی معین کرده باشند و ذهن آقایان نمایندگان محترم را روشن کنند چون چون این مطلب اگر روشن نشود ما نمیتوانیم تصمیم بگیریم و همین طور بیاییم و بگوییم که کارپردازی مجلس برود ماشینآلات بخرد چه مبلغی؟ آخر چه مبلغی؟ حتماً بایستی جواب این سؤال داده شود. مطلب دیگری که ضمن فرمایشات آقای صدرزاده پیش آمد و بنده را وادار کرد در اینجا این مطلب را ذکر کنم این است که اصولاً وزارت دارایی به چه نحوی از این
چاپخانه میخواهد استفاده کند ملاحظه بفرمایید ما در اینجا برای مملکت داریم تصمیم میگیریم ما نمیخواهیم فقط یک دستگاهی را از مجلس شورای ملی منتزع کنیم بفرستیم به وزارت دارایی و بعد وزارت دارایی ضرر کند.
ما در اینجا بایستی برای مملکت تصمیم بگیریم و بفهمیم آیا اگر این چاپخانه به وزارت دارایی منتقل بشود وزارت دارایی میتواند استفاده بیشتری از این بکند و وزارت دارایی در صورت انتقال این چاپخانه به آن وزارتخانه متضرر نخواهد شد آیا وزارت دارایی ضرر بیشتری را متحمل نخواهد شد آیا انتقال این چاپخانه یک ضرر زیادی از نقطهنظر نقل و انتقال به وجود نخواهد آورد ملاحظه بفرمایید اینها تمام سؤالاتی است که در مخیله انسان به وجود میآید و تا جواب این سؤالات داده نشود به عقیده بنده اخذ تصمیم درباره این مطلب بسیار مشکل است، یک مطلب دیگری را هم که بنده میخواهم در خاتمه عرایضم به عرض آقایان برسانم راجع به کارگران و کارمندان چاپخانه مجلس شورای ملی است، این کارگران و کارمندان کسانی هستند که هنگامی که داوطلب کار در چاپخانه شدند داوطلب کار در چاپخانه مجلس شورای ملی شدند (صحیح است) آیا صحیح و عاقلانه است دور از انصاف نیست که ما آنها را به وزارت دارایی منتقل کنیم آنها را در حقیقت مجبورشان بکنیم که به وزارت دارایی منتقل بشوند به عقیده بنده آقایان محترم ما بایستی با کارگران و کارمندان چاپخانه مشورت کرده باشیم، نظریات آقایان در نظر گرفته بشود چون بالاخره میگویند در حدود ۳۰۰ نفر کارمند و کارگر در این چاپخانه کار میکنند ما نبایستی تصمیمی بگیریم که حق آقایان تضییع بشود بایستی تصمیم ما بر اساس انصاف باشد این آقایان آمدهاند با یک امیدی در این چاپخانه مجلس شورای ملی مشغول کار شدهاند حالا که یک مدتی از عمرشان را صرف کار در این چاپخانه کردهاند آیا صحیح است، صلاح است به یک نحوی که نظر این آقایان محترم را تأمین نکند ما آنها را ناگزیر و مجبور به انتقال به وزارت دارایی بکنیم باز هم در این مورد بنده هیچ نمیدانم من فقط سؤال میکنم که آیا نظریات کارگران و کارمندان چاپخانه مجلس شورای ملی در این امر ملحوظ شده است یا خیر (بهبهانی- ابداً نشده است) (قناتآبادی- مگر شما لایحه را نخواندهاید؟) جناب آقای قناتآبادی جنابعالی به بنده خیلی لطف دارید استدعا میکنم که در میان سخن بنده صحبت نکنید (قناتآبادی- سؤال کردید) سؤال بنده از جنابعالی نبود، از کارپردازان مجلس شورای ملی بود و به هیچوجه صحیح نیست در بین عرایض بنده صحبت بکنید (احسنت، احسنت)
نایب رئیس- آقای مهدی ارباب
ارباب- هر نقل و انتقالی که تصمیم گرفته میشود بایستی با یک مفهوم تبدیل با حسن انجام شود، بنده نمیدانم چاپخانه را از اینجا میکنند تحویل وزارت دارایی میدهند آیا تبدیل با حسن در بر دارد یا ندارد، اگر دارد برود اگر ندارد بیجهت یک دستگاه و مؤسسهای را به هم زدن و ایجاد خسارت کردن، یک نقصی در مطبوعات مجلس ایجاد کردن فایدهای در بر ندارد اساساً روزی که این فکر پیدا شد سببش این شد که کارگران چاپخانه یک روزی اعتصاب کردند هیئت رئیسه را متأثر کردند چنین فکری پیش آمد آن روز روزی بود اگر در چاپخانه مجلس اعتصاب میشد، در سایر کارخانهها هم اعتصاب میشد، فصل فصل اعتصاب بود آن فصل منقضی شده آن نگرانی دیگر وجود ندارد بنابراین هر نقل و انتقالی داده شود به ضرر تمام میشود و بنده زیاد مستحسن نمیدانم و در این باب یک پیشنهادی تقدیم کردهام و در موقع قرائت خواهد شد.
نایب رئیس- آقای عمیدینوری مخالف هستید یا موافق
عمیدینوری- مخالف هستم.
نایب رئیس- آقای قناتآبادی
قناتآبادی- بنده موافق هستم.
پرفسور اعلم- بنده مخالف هستم.
نایب رئیس- آقای قناتآبادی
قناتآبادی- مثل این که قرار بر این شده در اظهارنظر و اظهار قضاوت جوری اظهارنظر و قضاوت بشود که آن چیزی که حقیقت و واقعیت مطلب است زیاد به آن توجه نشود این چند روز که بودجه مجلس شورای ملی مطرح بود من خوب یادم هست که یک عده از آقایان ناطقین محترم کراراً میفرمودند که ساختمان برای مجلس نباید بشود (پرفسور اعلم- آقا قیافه نخستوزیری داری به خودت میگیری) مثل این که برازنده است، دلیل هم میآوردند که چون بودجه عمومی مملکت کسر دارد نباید برای مجلس ساختمان کرد و حتی بعضی از ناطقین محترم هم فرمودند که مجلس به این مطلب توجه دارد که چون یک قراردادهایی برای ساختمان مجلس منعقد شده حالا که ما نظر خواهیم داد ساختمان نشود و بالنتیجه طرفهای این قرارداد قرارداد خودشان را باطل و کان لم یکن میبینند، خساراتی میآیند مطالبه میکنند و مجلس هم مثل سایر شخصیتها باید عمل کند یعنی خسارتها را بدهد (پرفسور اعلم- نمیدهد آنها خطا کردهاند) اجازه بدهید یک عدهای آمدهاند فکر کردهاند که یک عمل مثبت انجام دادهاند این فکر هم با تصدیق و تأیید اکثریت نمایندگان است، بعداً این فکر برای یک عدهای دیگر پیدا شده که در شرایط فعلی نباید این عمل مثبت ساختمان انجام بشود نتیجه این فکری که در مرحله دوم پیدا شده این است که قراردادها لغو بشود خسارتها داده شود یک مقداری از این عمل از جیب ملت ایران برود بیرون به نام چی؟ به نام دلسوزی برای سرمایه و پول ملت ایران و حال این که در هیچ جای دنیا و در بین هیچ قوم و بین هیچ ملتی این جوری فکر نمیکنند که بگویند ما کار مثبت را نمیکنیم و یک پولی را خواهیم داد برای این که این کار مثبت را نباید بکنیم در همه جای دنیا و در این مملکت ایران بنده یک روزی پشت همین تریبون عرض کردم که در ظرف این سی و چهل سال گذشته آقایان نمایندگان محترم هر چه که در ایران وجود داشته چه از زمان اعلیحضرت فقید و چه بعد همهاش آن کارهایی بوده که ساختمان کردند مدرسه ساختند خانه ساختند بیمارستان ساختند (پرفسور اعلم- ولی مجلس نبوده است) فرقی نمیکند مجلس هم یکی از آنها است جناب آقای پرفسور جمشید اعلم من به شخص جنابعالی قول میدهم که وقتی ساختمان سنا تمام شد و حضرت مستطاب عالی و سایر آقایان جزء مدعوین آنجا تشریف بردید خواهید دید اگر یک پولی خرج شده یک اثر مثبتی برای مملکت باقیمانده چه اگر این پول خرج نمیشد من و شما و همه آقایان نمایندگان چراغ به دست میگرفتیم و میرفتیم و جستجو میکردیم که ببینیم این پول چه شده است و نمیتوانستیم این پول را پیدا بکنیم ولی وقتی دیدیم این کار مثبت انجام شده از صمیم قلب و از صمیم وجدان خوشحال خواهیم شد (پرفسور اعلم- بنده خجالت میکشم) حالا موضوع ساختمان مجلس هم همین طور است اگر این صورت گرفت و اگر ساختمان شد نسلهای آینده به این مطلب توجه خواهند کرد که یک روزی مجلس شورای ملی نشست و یک مقداری از پول مملکت را صرف یک کار مثبت کرد که حالا چه نتایجی بر این عمل مترتب است چون مطرح نیست نمیخواهم بحث کنم فعلاً موضوع انتقال چاپخانه مجلس شورای ملی به وزارت دارایی مطرح است من آن روزهایی که این صحبت به وجود آمد بنده هم مثل بعضی از آقایان نمایندگان محترم همین فکر را میکردم که چرا این طور میشود اما من برای اصل فکر هیچ ناراحت نبودم که چاپخانه از مجلس منتقل میشود به وزارت دارایی برای این که من اساساً مجلس شورای ملی را چاپخانهچی خوبی نمیدانم و معتقد نیستم اینها بتوانند و قدرت داشته باشند چاپخانهچی خوبی باشند چون یک وقتی است که ما میخواهیم بگوییم چاپخانه داریم، کتابخانه داریم ما گلخانه داریم ما خیابان داریم و یک وقتی است که ما میخواهیم چاپخانه به معنای واقعی وجود داشته باشد چون باید به حقیقت مطلب توجه کرد همان طوری که جناب آقای دکتر شاهکار فرمودند (الان یک قرآن مجید برای ایشان فرستادند و ایشان هم برای بنده فرستادند) و فرمودند که این کتابخانه است ولی نه آن کتابخانهای منظور است همین طور هم چاپخانه هست ولی نه آن چاپخانهای که منظور نظر باشد دلیلش چیست دلیلش این است که مجلس شورای ملی و دستگاه ادارهکننده مجلس شورای ملی اصلاً نمیتواند چاپچی خوبی باشد بنابراین من با اصل این فکر مخالف نبودم اما یک مخالف داشتم و یک ناراحتی شدید داشتم که این کسانی که در چاپخانه به عنوان کارگر و به عنوان کارمند و ادارهکننده استخدام شدهاند و اینها روز اول با این شرایطی که درباره استخدام مجلس وجود دارد استخدام شدهاند یعنی طبق آییننامهها و قوانین استخدامی مجلس اینها به استخدام مجلس در آمدهاند اینها کارمند مجلس هستند تکلیف اینها چه میشود من از این جهت ناراحت بودم و میدیدم که اگر این عمل بدون توجه به این مطلب انجام شود یعنی بگویند چاپخانه برود. کارگران و کارمندان چاپخانه هم بروند و تابع قوانین استخدامی کشوری بشوند من میدیدم که این کار بسیار غلط است برای این که این کسانی که یک مزایای نسبتا مناسبی آقایان نماینذگان محترم این مطلب را عرض میکنم و باز هم عرض میکنم وضع حقوق و مزایای اکثر کارمندان مملکت ما بسیار بسیار بد است بعضی جاها هست که نسبتاً کمتر بد است با وضع زندگی و بالا رفتن عجیب و غریب قیمتها هیچ کس خیال نکند که مثلاً کارمندان مجلس حقوقشان و مزایاشان خیلی خوب است خیر اینها نسبتاً خوب است کارگران چاپخانه مجلس هم همین طور هستند نسبتاً خوب است من فکر میکردم که اگر اینها منتقل به وزارت دارایی بشوند وضعشان بد میشود لایحه را که قرائت کردم که متأسفانه بعضیها در اثر عدم قرائت لایحه توجه نفرمودند میدیدند برطبق قسمت سه تبصره ۲ اینها با همان مزایایی که اینجا استخدام شدهاند با همان مزایا عیناً منتقل میشوند به وزارت دارایی یعنی وزارت دارایی مکلف است که همان حقوق و مزایایی که اینجا به اینها میدهند به آنها بدهد بنابراین هیچ ضرری ندارد بلکه بسیار کار مفیدی است و مجلس شورای ملی و هیئت رئیسه و کارپردازان نمیتوانند اداره کنند خلاص میشود اگر از مجلس به وزارت دارایی منتقل بشود بسیار عمل خوبی است.
نایب رئیس- آقای عمیدینوری
عمیدینوری- در کلیات این لایحه
راجع به وضع چاپخانه بحث مفصلی شد و نمایندگان محترم از عرایضی که به سمع مبارکشان رساندم روشن شدند (دکتر عدل- زیاد روشن نشدیم) خوشوقت میشوم که باز هم بتوانم روشن کنم این ماده اول و تبصرههای جناب آقای دکتر عدل که میل دارید روشن بشوید و جناب آقای دکتر امین این طور حکایت میکند که ما چاپخانهای که به وضع فعلی داریم این چاپخانه را از جایش بکنیم ماشینهایش را در بیاوریم به صورت قطعات منفصل اینها را در گاری بریزیم ببریم تحویل وزارت دارایی بدهیم و وزارت دارایی هم مدتی اینها را در یک انبارهایی بگذارد همان جوری که کراراً ملاحظه فرمودید مثلاً در انبار قماش که پایین خیابان شاهپور بود معروف بود که لاستیکهای دوره حنگ همین طور روی هم گذاشتند پوسید در حالی که در دوره جنگ همان لاستیکها را سه هزار تومان و چهار هزار تومان میبایستی بخرند و کامیونها و وسایل حمل و نقل ما لنگ بود این عرضی که میکنم با توجه به ماده است در ماده میگوید که کلیه ماشینآلات و ادوات و لوازم فنی موجود را به طور رایگان واگذار نماید به وزارت دارایی بنده خودم چون یک چاپخانه کوچکی دارم برای رفع احتیاج روزنامه خودم خوب میدانم که اگر یک ماشین چاپخانه را از یک نقطهای بخواهند بکنند و ببرند به یک جای دیگری و آنجا نصب بکنند این بسیار مشکل است خرج زیاد برمیدارد قسمتی از قطعات ماشین میشکند و باید مجدداً آن را تهیه کرد و یک یدکیهای دیگری آورد تا آن ماشین قابل استفاده شود به همین جهت است که بنده قطع دارم با این که الان وزارت دارایی جایی ندارد که این ماشینها را نصب کند و به دلیل این که از جمله مدافعاتی که اینجا شد فرمودند که در محل اراضی رسومات قصد دارند که یک وقتی آنجا یک بنایی بسازند و چاپخانه را ببرند پس الان که آقایان این را تصویب میفرمایند آنچه مسلم است یک چاپخانه مجهزی اینجا هست و حقیقتاً یک از چاپخانههای بسیار خوب ایران است (صحیح است) به دلیل این که این چاپخانهای است که میتواند بعضی از کارهای چاپی را چاپ بکند که چاپخانههای دیگر نمیتوانند از جمله همان قسمت باندرول و تمبر و یک قسمتهای دیگر که اینها جزء اوراق بهادار است که هم باید خوب چاپ بشود و هم چاپخانههای دیگر مراقبت و دقت نمیکنند و به همین جهت هم هست که این کارها در اینجا چاپ میشود پس شما یعنی آن آقایانی که طرفدار این فکر هستند و میفرمایند که چرا بعضیها از جمله بنده گفتم که ساختمان نباید بشود گفتند این کار غلط است که یک کار مثبت موجودی را منقی کنیم یعنی همان آقایانی که طرفدار این فکر بودند این ماشینآلات را بر میدارند میریزند توی کامیون تحویل وزارت دارایی میدهند و وزارت دارایی هم میریزد توی انبار بنابراین یک کار مثبتی را از نظر ماشینآلات از بین میبریم و یک ماشینآلاتی را میریزیم دور نمیدانم با این عمل چه صرفهجویی برای مملکت کردهایم؟ هیچ به دلیل این که در ماده ۲ و تبصره ۲ آقایان ملاحظه کردهاند نوشته میشود به کارپردازی مجلس شورای ملی اجازه داده میشود مؤسسه چاپخانه مجلس را از اول سال ۳۶ یعنی سالی که ده ماهش گذشته است به شرح زیر به ضمیمه بودجه آن به وزارت دارایی منتقل کند خوب آقا شما که در صدر ماده ۲۳ میلیون ریال بودجه قائل شدهاید برای چاپخانه مجلس از آن طرف هم که عین این بودجه را میدهند به وزارت دارایی پس از نظر بودجه که هیچ صرفهجویی نکردهاید برای این که ۹ ماه از آغاز سال گذشته است و الان ما تصویب کنیم که بودجهای که از اول فروردین تا حالا خرج شده بدهیم به وزارت دارایی به نظر بنده این اصلاً مفهوم ندارد معنی ندارد بنده میتوانم الان پیشبینی بکنم که این بودجه از اول سال ۳۷ منتقل شود به وزارت دارایی اما بنده در ماه دهم سال که نمیتوانم بگویم بودجه چاپخانه مجلس از اول فروردین سال ۳۶ منتقل شود به وزارت دارایی و این بسیار غلط است به نظر بنده اگر قرار است که تصویب بشود باید این قسمت حذف بشود و این کار موکول به ۳۷ بشود نه ۳۶ اما آمدیم تصمیم گرفتیم حذف این بودجه را که شما دادید به وزارت دارایی همان طور که جناب آقای شمس قناتآبادی فرمودند تمام کارگران و کارمندانش هم با همین بودجه و همین حقوق منتقل میشوند به وزارت دارایی نتیجه چه میشود؟ ماشینها در انبار میافتد و این آقایان هم راه میروند و حقوق میگیرند بنده نمی دانم چرا در یک موضوعی که کار مثبت موجود منفی میشود عدهای با عین همان حقوق به وزارت دارایی منتقل میشوند کارگران و کارمندان هم راه میروند و حقوق میگیرند این صحیح است؟ این کار منطقی است؟ آخر چه نتیجهای دارد؟ بنده مخالف این ماده هستم و خواهش میکنم جناب آقای مخبر کمیسیون روشن کنند که چطور هم شما بودجه را منتقل کردید هم ماشینآلات را فعلاً که وزارت دارایی جایی ندارد و این ماشینآلات را میریزند در انبار با این حال شما میگویید که کار صحیحی داریم میکنیم به نظر بنده این کار به هیچوجه صحیح نیست ما وظیفه نداریم که یک کاری را به صورتی بکنیم که مردم به ما ایراد بگیرند و بگویند چون مجلس شورای ملی یک لایحهای از خودش تصویب میکند و به نظر سنا هم نمیرسد و نماینده دولت هم نیست که جنبههای منفی یا ضعف آن را بیان کند و به ما ایراد بگیرند و بگویند هم یک چاپخانه را خراب کردهاند و ماشینها را دور ریختهاند و کارگران و کارمندان منتقل شدهاند و کارمندان هم راست راست راه میروند و حقوق میگیرند این صحیح نیست این است که بنده معتقدم ماده اول بایستی بدون تبصره تصویب بشود برای این که این ماده ناظر بر بودجه چاپخانه مجلس است البته کارکنان چاپخانه در این مدت کار کردهاند و زحمت کشیدهاند و الان هم سر جایش هست حقوقشان را گرفتهاند یا علیالحساب میگیرند تصویب میکنیم ولی تبصرههایش که مربوط به انتقال بودجه چاپخانه است به دولت به وزارت دارایی و کندن این ماشینآلات و ریختنش توی انبار این صحیح نیست خصوصاً این که مجلس شورای ملی معتقد است طبق ماده ۲ که باید یک چاپخانهای داشته باشیم این را هم که معتقدیم خوب حالا که معتقدیم یک چابخانهای داشته باشیم این چاپخانه که موجود است همین را نگاه داریم اگر معتقدیم که این چاپخانه زیاد است ماشینآلاتش بزرگ است این را آقای دکتر مشیر فاطمی خوب فکری کردهاند و پیشنهاد خوبی هم دادهاند این را بیایید و به صورت بازرگانی اداره کنید اگر زیاد است ماشینآلاتش کمش کنید یک قطعه دو قطعه بفروشید خریدار دارد و این ماشینها طالب دارد میتوانید بفروشید البته طبق اصول قانونی همین چاپخانه موجود را کوچکتر کنید که به درد خودمان بخورد ایرادی اگر دارد ماشینآلات را بفروشید کارمندانش را هم که شما رد نکردهاید تازه اگر ماشینآلات را هم به وزارت دارایی بدهید گفتهاید بودجهاش منتقل میشود و کارمندان از آنجا همین حقوق را میگیرند چه داعی دارد کسانی که ملتجی به شما هستند کارمند و کارگر شما هستند به قول جناب آقای دکتر رضایی حرف حسابی زدند بنده در مورد افراد ذی روح که این حق را ندارم که همین طور بگویم ۱- ماشینآلات را بکنید و تغییر مکان بدهید ۲- کارمندان را هم منتقل کنید این که ماشینآلات نیست این ذی روح است (صارمی- اگر نخواست نرود) این آمده به شما ملتجی شده سی سال است اینجا کارمند شما بوده است افتخارش این بوده که یکی از کارمندان مجلس شورای ملی بوده است این را که همین جوری نمیشود گفت برو مخصوصاً که شما فردا چاپخانه دیگری میخواهید ایجاد کنید عدهای از اینها را لازم دارید فعلاً هم که آنجا دارند حقوق میگیرند و کار میکنند این حقوق هم بودجه مملکت است آقای اقبال مگر بودجه وزارت دارایی غیر از بودجه مملکت است و غیر از بودجه مجلس شورای ملی است؟ این دارد حقوقش را میگیرد پنج یا ده نفرشان را کارآکتیو بدهید بقیهشان را به تدریج بازنشسته کنید بنده هیچ عاقلانه نمیدانم که در حال حاضر یک چاپخانه موجودی را خراب بکنید کارمندانش با این حقوق بروند و حقوق بگیرند و راست راست راه بروند بعداً برویم دنبال خرید یک چاپخانه جدید و استخدام کارمند جدید من نمیدانم نتیجهاش چیست این است که بنده جداً مخالفم و معتقدم که این کار عقلایی نیست و ما وظیفهمان است که همین چاپخانه را بگذاریم باشد و با اصول بازرگانی ادارهاش کنیم و اگر هم بخواهیم کم کسر بکنیم درباره همین چاپخانه بکنیم (صحیح است)
نایب رئیس- آقای صارمی
صارمی- بنده در حال حاضر در اداره مجلس شورای ملی هیچ گونه مداخلهای ندارم اعم از این که چاپخانه منتقل بشود یا نشود اعم از این که چاپخانهای برای مجلس شورای ملی خریداری بشود یا نشود مداخلهای نخواهم داشت و به این مناسبت بنابر سوابق و اطلاعاتی که در گذشته دارم یک توضیحاتی حضور آقایان عرض میکنم که یک عدهای از مستخدمین چاپخانه در مجلس شورای ملی حقوق میگیرند و میگردند و خوشوقت از این هستند که در محیط مجلس هستند حالا که میگویید چاپخانه از مجلس برود این اشخاص میبینند به اینکه آن رفاه و آسایش، گرفتن حقوق و بیکار گشتن ممکن است از بین برود در زحمت افتادهاند (همهمه نمایندگان) اجازه بفرمایید (خرازی- کارگرها و کارمندان دولتی که بیشتر بیکار هستند) اجازه بفرمایید که بنده صحبتم را بکنم و بعد تشریف بیاورید اینجا و هر چیزی میخواهید بگویید از این جهت بهخصوص بسیار ناراحت هستند و برای این که افکار آقایان نمایندگان محترم را هم مشوب کنند جدیت و فعالیت دارند (صدرزاده- ابداً آقا) مرتبه اول نیست (صدرزاده- اصلاً هیچ مراجعه نکردهاند به کی مراجعه کردهاند) اجازه بفرمایید که من واضحتر از این صحبت نکنم (یکی از نمایندگان- خواهش میکنم بفرمایید و استدعا میکنم بفرمایید) اجازه بفرمایید بنده عرایضم را بکنم یک روز مجلس گفت این چاپخانه را به دانشگاه منتقل بکنید دانشگاه با حسن قبول تلقی کرد و حاضر شد که چاپخانه را منتقل بکند بعد از مدتی متوجه شدیم که دانشگاه گفت که ما به هیچوجه قبول نمیکنیم فکر کردیم چه شده است معلوم شد همین اشخاصی که خودشان متضرر میشوند رفتهاند و رئیس دانشگاه و مقامات مربوطه را دیدهاند گفتند که این ماشینآلات کهنه است شما ازش استفاده نمیکنید کارگران این چاپخانه رعایت انتظام و دیسپیلین را نمیکنند به این مناسبت منافع شما ایجاب نمیکند که این چاپخانه را قبول کنید روی همین اشکالات متعدد و افکاری که گفته شده بود قبول
نکردند (صدرزاده- این اشخاص را معرفی کنید) (خرازی- رئیس دانشگاه که نباید تحت تأثیر چند کارگر قرار بگیرد) اجازه بفرمایید دانشگاه قبول نکرد بعد با وزارت دارایی مذاکره شد وزارت دارایی هم گفت بسیار خوب بعد از مدتی دیدیم که آنها هم سرباز میزنند معلوم شد که همین افکار و همین صحبتها موجب شده بود که آنها قبول نکنند معذالک کمیسیونی تشکیل پیدا کرد در وزارت دارایی و گفتند این کمیسیون به مجلس شورای ملی بیاید مطالعه کند ببیند آیا این ماشینها قابل انتقال هست یا نه و یا به همان ترتیبی که متذکر شده بودند این ماشینها فرسوده است یا خیر و قابل استفاده هست یا نه این کمیسیون که از افسران مطلع وزارت دارایی تشکیل شده بود آمد به مجلس شورای ملی و نشستند و مطالعه کردند و دیدند هیچ یک از اشکالاتی که به آنها تذکر داده شده بود وارد نیست چاپخانه برایشان قابل استفاده است قابل انتقال هست ماشینآلات را هم اگر خواستند منتقل کنند مواجه با زحمتی نیستند در اینجا بایستی در جواب تذکر جناب آقای عمیدینوری عرض کنم که فرمودند ممکن است این ماشینآلات را باید گاری بیاورند و حمل بکنند به یک انباری و بالنتیجه از بین برود در صورتی که به این نحو نخواهد بود وقتی که وزارت دارایی محل نصب این ماشینآلات را تعیین کرد به تدریج از اینجا این ماشینآلات را برمیدارند و میبرند آنجا و نصب میکنند نه گاری است و نه انبار است و از بین نخواهد رفت کما این که حالا وزارت دارایی استفاده میکند از اینجا و بعد هم با ترتیب فنی چاپخانه را از اینجا منتقل خواهند کرد جناب آقای دکتر رضایی یک تذکراتی اینجا دادند که واقعا برای روشن شدن موضوع جواب آنها را دادن بسیار مناسب خواهد بود راجع به انتقال چاپخانه فرمودند به همین ترتیب که عرض کردم با مطالعاتی که وزارت دارایی کرد متوجه شد که چاپخانه را میتواند منتقل کند و ماشینآلاتش هم مورد استفاده است بایستی عرض کنم که با این ترتیباتی که وجود دارد و ترقیاتی که در علم چاپ به وجود آمده است اگر بخواهند چاپخانه را با همین نحو اداره کنند محتاج این است که یک ماشینآلات جدیدی وارد بکنند و ضمیمه چاپخانه بکنند چنانکه الان هم دو دستگاه ماشین در موقعی که این اداره تغییر کرده است خریداری شده و وارد شده و هنوز هم نصب نشده است حتی از لحاظ نصب این دستگاه جدید مجلس شورای ملی در زحمت بود و در مقام این بود که محل جدیدی پیدا کند که آنها را نصب بکند بنابراین اگر بخواهیم این چاپخانه را به همین وضع اداره بکنیم بایستی ماشینآلات جدیدی وارد بکنیم تا این که همراه ترقی چاپ بتواند این چاپخانه ادامه بدهد به کارش راجع به ساختمان مجلس فرمودند ساختمان مجلس به طور قطع و یقین تماس با محل این چاپ خانه پیدا میکند و ناچار خواهند بود یک قسمتی که نزدیک در است ارتباط پیدا نمیکند در صورتی که نخواهند نرده آهنی اطراف مجلس بگذارید و حال آن که قرار است نرده بگذارند تصمیم این است که اگر ساختمان بشود تمام اطراف مجلس نرده آهنی گذاشته بشود چه قسمتی که مجاور با خیابان بهارستان است باید نرده آهنی گذاشته بشود بنابراین بایستی ساختمان چاپخانه هم خراب بشود و حتی قبل از این که تصمیمی گرفته بشود مطالعه کرده بودند که این ساختمان برای چاپخانه و دستگاههای جدیدی که وارد میشود و احتیاجاتی که در آتیه از لحاظ انبار دارند این ساختمان مناسب نیست و متخصصینی خواستند و آمدند و چاپخانه را بازدید کردند و نقشه جدیدی برای چاپخانه تهیه کردند که الان وجود دارد و اگر چنانچه این چاپخانه به این وضع باقی بماند بایستی در یک قسمت از ساختمان جدید مجلس شورای ملی محل چاپخانه هم ساخته بشود (صحیح است) که آن هم میلیونها تومان خرج دارد و در حدود چندین میلیون تومان خرج آن خواهد شد (یکی از نمایندگان- برای ساختمان یک چاپخانه؟) بله قربان در حدود دو میلیون تومان خرج ساختمان چاپخانه خواهد شد (عمیدینوری- وزارت دارایی هم باید بسازد) این جواب جنابعالی است که فرمودند اگر چنانچه به وزارت دارایی منتقل شود مستلزم هزینهای خواهد بود میخواستم عرض بکنم اگر در مجلس هم بماند مستلزم این هزینه خواهد بود (صدرزاده- اگر خرج میشود چه فرقی میکند چرا آنها بکنند؟) جناب آقای صدرزاده اگر منتقل هم بشود باید خرج کنند از این جهت فرقی نمیکند (مهندس فروهر- پس بهتر است باشد) اگر باشد آن وقت گرفتار آن اشکالاتی میشویم که در جلسات گذشته عرض کردم گفته شد که مجلس به چاپخانه احتیاج دارد در بودجه این موضوع پیشبینی شده است جناب آقای عمیدینوری اطلاعات فنیشان زیادتر از بنده است با مطالعاتی که به عمل آمده است یک چاپخانه کوچک مجهز و مدرنی که حداکثر قیمت آن بیش از چهارصد و یا پانصد هزار تومان نخواهد بود (عمیدینوری- امروز یک ماشین دو ورقی که بخواهند بخرند دویست هزار تومان است) مجلس سنا خریداری کرده است (عمیدینوری- آن چاپخانه نیست چیز دیگری است)
احمد طباطبایی- اگر خریدهاند ببینید همین چاپخانه مجلس سنا چند تمام میشود؟
صارمی- قرارداد منعقد کرده است و تمام شده است و خریداری کردهاند و راجع به کارگرها هم (عمیدینوری- کار تمام نشده را که نمیشود درویش حساب کرد) خیر قرارداد خرید منعقد کردهاند و تمام شده است وقتی قرارداد خرید منعقد کرده باشند تمام است (احمد طباطبایی- ما که داریم چرا بفروشیم؟) و اما این که جناب آقای عمیدینوری فرمودند که اگر این چاپخانه بزرگ باشد یک قسمتش را بفروشیم و بقیه را استفاده بکنیم توضیح عرض میکنم که نه تنها با وضع فعلی تعداد کارگر و حجم کاری که دارد این چاپخانه نه تنها بزرگ نیست بلکه اگر چاپخانه بخواهد این وضع ادامه یابد باید برای ترقی و تنظیم چاپ یک قسمتهای دیگری خریداری و اضافه کنید و فروشش با این ترتیب مورد لزوم نبوده است که بگوییم یک مقدارش را بفروشیم و یک قسمت آن را نگاهداری کنیم اگر یک قسمت از چاپخانه را بفروشیم ضرر بیشتری متوجه خواهد شد چون این چهارصد و خردهای کارگری که چاپخانه در اختیار دارد آن وقت دیگر نمیتواند که آنها را بیرون بکند و حتی الان سر و صدایشان بلند است که گفتهاند این مزایا را بگیرند این فوقالعاده را بگیرند و جریان استخدامی شما به این نحو باشد و تشریف ببرید در وزارت دارایی کار کنید از این جهت بهخصوص موافق نیستند اگر بخواهند چاپخانه را کوچک بکنند باید به همین تناسب کارگرها را جواب بکنید و آن وقت به طریق اولی نمیتوانید این کار را بکنید برای این که با حفظ حقوق و مزایا به رفتن وزارت دارایی که کار کردن آنجا راضی نیستند آن وقت به طریق اولی راضی نخواهند بود راجع به نحوه انتقال چاپخانه هم در جواب آقای عمیدینوری باید عرض کنم این انتقال به تدریج انجام میگیرد و جایی را معین کردهاند برای ساختمان چاپخانه و لایحه آن را نیز به مجلس دادهاند و شور اول آن تمام شده است از اراضی رسومات (عمیدینوری- انشاءالله تا چند سال دیگر؟) برای ساختمان چاپخانه اختصاص دادهاند تا وقتی که آنجا مهیا نشده است چاپخانه اینجا خواهد بود هر وقت محل جدیدشان حاضر شد قسمت قسمت به آنجا منتقل خواهد شد (دکتر دادفر- ما هم وقتی که آماده شد لایحهاش را تصویب میکنیم) الان لایحه تعیین محل چاپخانه یک شورش هم گذشته است و وزارت دارایی هم مشغول است و بایستی این را هم عرض کنم که الان این چاپخانه مجلس را با این وضع وزارت دارایی مستقیماً اداره میکند و حتی رئیس چاپخانه از طرف وزارت دارایی تعیین شده است و در اینجا مشغول اداره این مؤسسه است و در ظرف این مدتی که اداره کرده بد هم اداره نشده است یعنی بدتر از وضع سابق اداره نشده است و علت این موضوع هم این بود که کارگرهایی که در اینجا مشغول کار بودند در مقام سوء استفادهای بر آمدند و در چندی پیش از این مبادرت به اعتصابی کردند آن هم سر موضوع سادهای که مجلس شورای ملی مجبور شد که چند روز چاپخانه را تعطیل کند و بعد از آن به این ترتیب ادامه داد به طور کلی انتقال چاپخانه نه تنها موجب ضرر و زیان نیست و نه بودن چاپخانه چیزی است که بگوییم چاپخانهای بزرگی است و موجب ازدیاد حیثیت مجلس است و اگر بزرگتر شد حیثیت مجلس زیادتر خواهد شد همچنین این قسمت هم در نظر گرفته شده که آقایان کارگران هم اگر منتقل شدند همان مزایایی را که دارند خواهند داشت و از این لحاظ دچار مضیقه و خسارت نیستند و حقیقت این است که این چاپخانه هم به عنوان استخدام کارگر یک وضعی شده است که همه افراد هم توسل بجویند و تشبث کنند برای استخدام در آنجا چون استخدام در سایر جاها ممنوع است افراد به عنوان کارگر هجوم میآورند به چاپخانه مجلس و بیش از این میزان لزوم مجلس کارگر دارد معذلک اگر به وزارت دارایی هم بروند از حقوق و مزایای فعلی خودشان استفاده خواهند کرد.
نایب رئیس- با این که چند نفر از آقایان به عنوان موافق و مخالف اجازه صحبت خواستهاند پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینمایم که مذاکرات در کلیات کافی باشد.
بهبهانی
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
اینجانب بزرگ ابراهیمی پیشنهاد کفایت مذاکرات را در این ماده مینمایم.
بزرگ ابراهیمی
نایب رئیس- آقای بهبهانی توضیحی دارید بفرمایید.
بهبهانی- عرض کنم راجع به انتقال این چاپخانه از مجلس شورای ملی آقایانی که عقیدهشان این است که این چاپخانه منتقل بشود از اینجا به وزارت دارایی به نظر بنده و به نظر رفقای من که همه اظهارنظر فرمودند دلیلشان دلیل کافی و منطقی به نظر نمیرسد برای این که ما میخواهیم یک چیز مسلم واقعی و مسلمی را که سیصد نفر کارگر دارند رویش کار میکنند و یک قوه مولده کشورمان را برداریم از اینجا بفروشیم بیک چیزی که برای ما مجهول است و معلوم نیست که کی کار میکند کی میرود و به چه صورتی در خواهد آمد (عمیدینوری- آن هم به رایگان) آن هم به رایگان به اضافه میگویند که ما این
چاپخانه را که منتقل میکنیم میخواهیم یک چاپخانه دیگری را بخریم اگر میخواستید این چاپخانه را منتقل کنید و چاپخانه دیگر به نظر لازم نمیآمد میگفتیم مجلس شورای ملی میگوید که ما اهل این که اداره بکنیم یک چاپخانه را نیستیم چنانکه دلیل موافقین این بود که مجلس شورای ملی برای اداره کردن یک چاپخانهای به وجود نیامده است ولی در عین حال میبینیم که میگویند میخواهیم ده پانزده یا بیست، سی میلیون بنده نمیدانم بدهیم و یک چاپخانه مدرنتری بخریم و بیاوریم به مجلس شورای ملی در صورتی که این چاپخانه بد نیست و بسیار هم خوب کار میکند طوری هم نیست که بگوییم مال صد یا ۵۰ سال پیش است فعلاً که کارش خوب است و رقابت میکند با چاپخانههای بسیار خوب بنده قبل از این که بیایم پشت تریبون جناب آقای بوشهری پهلوی من نشسته بودند و صحبت میکردیم راجع به همین چاپخانه صحبت شد ایشان گفتند مجلس سنا میخواهد یک چاپخانه بخرد میگوید نصفش را به ما منتقل بکنید به اضافه میخواهند کاغذ و وسایل چاپ و چیزهای دیگر را هم با چاپخانه منتقل میکنید به جای دیگر اگر شما میخواهید چه لزومی دارد که وسایل را هم منتقل بکنید از این جهت بود که بنده وعده زیادی از آقایان نمایندگان محترم با این کار مخالفیم پیشنهاد کفایت مذاکرات کردم که ضمن طرح پیشنهادات تکلیف آن معلوم شود.
نایب رئیس- آقای طباطباییقمی مخالف هستید؟ (طباطباییقمی- بلی) بفرمایید.
پرفسور اعلم- بنده اول مخالف بودم معلوم میشود اینجا رعایت خصوصیت میشود.
باقر بوشهری- شما جلو نشستهاید و پشت سر خودتان را نمیبینید آقای طباطبایی زودتر اجازه خواستند.
احمد طباطبایی- عرض کنم که بنده در اصل قضیه با جناب آقای بهبهانی موافق هستم نباید چاپخانه از مجلس منتقل بشود (صحیح است) در عین این که با اصل قضیه موافق هستم ولی با کفایت مذاکرات مخالفت میکنم از لحاظ این که قضیه از نقطهنظر مجلس مهم است از نقطهنظر سیصد نفر کارمندان مجلس اهمیت دارد که باید مطلب روشن شود (صحیح است) بنابراین روی این قضیه همان طوری که جناب آقای رئیس فرمودند که یک عدهای از آقایان از نقطهنظر مخالفت یا موافقت با لایحه تقاضا کردند صحبت کنند موضوع واقعاً باید روشن بشود شاید یک موافق یا یک مخالفی در بیانش یک حرفی زد که آن حرف در نظر اشخاص مؤثر باشد آنهایی هم که اظهار موافقت میکنند متوجه بشوند که این عمل عمل بدی است و نباید چاپخانه از اینجا برود و بنابراین بنده معتقدم که روی این قضیه صحبت بشود و مذاکره بشود وقتی قضیه روشن شد آن وقت رأی بگیرید و الا در اصل قضیه بنده با انتقالش مخالف هستم.
نایب رئیس- آقای پرفسور به عنوان موافق با کفایت مذاکرات اسم نوشتهاند میتوانند صحبت کنند.
پرفسور اعلم- عرض کنم که اینجا راجع به چاپخانه صحبت بسیار شد و حتی از چاپخانه تجاوز کرد و به ساختمانهای مجلس هم رسید همکار بنده جناب آقای قناتآبادی یک فرمایشی کردند و فرمودند اگر دعوتی شد به ساختمان مجلس سنا را دیدیم همه شاد میشویم بنده پشت این تریبون عرض میکنم که اگر آن ساختمان مجلس سنا را هم ببینم خجل میشوم چرا خجل میشوم؟ چون در شهری که دو میلیون جمعیت دارد و باید بیمارستانهای آن ۲۰ هزار تختخواب داشته باشد دو هزار تختخواب دارد (صحیح است) شما جایی که بیمارهای خودتان را معالجه کنید ندارید وقتی بیمارستان ندارید من ساختمان نمیخواهم به یادگار بماند وقتی نسل باقی نماند میخواهم ساختمان نماند این چه استدلالی است؟ (یکی از نمایندگان- احسنت پرفسور) (مهندس هدایت- دکترش را دارید؟) بله دکترش را داریم بیکار هم هست همان طور که مهندس برای ساختمان داریم ولی توی مجلس نمیآید (خنده نمایندگان) اما راجع به غرامت فرمودند که اگر ساختمان نکنیم باید غرامتش را بدهیم نخیر یک شاهی نباید بدهیم چون کنتراتچی برخلاف تمام مقررات رفتار کرده سند داریم و در موقع خودش عرض میکنم (طباطباییقمی- روی کفایت مذاکرات صحبت کنید) شما این قدر صحبت کردید بنده حرفی نزدم یک لحظه هم از من بشنوید عرض کنم که راجع به کفایت مذاکرات پیشنهاد کردهاند مذاکرات کجایش کافی باشد که ما هنوز روشن نیستیم (یکی از نمایندگان- شما که موافق هستید) صحیح است بنده به شرطی با کفایتش موافق هستم (مهندس هدایت- که صحبت بشود) جناب آقای رئیس آقا تکلیفشان را معین کنید.
نایب رئیس- آقا بینالاثنین صحبت نفرمایید.
پرفسور اعلم- به شرطی بنده با این کفایت مذاکرات موافق هستم که این لایحه روشن بشود این لایحه روشن نیست و به قدری خندهآور است این مطلب گر چه بنده موافق بودم که که این چاپخانه برود ولی وقتی که این لایحه را دیدم، دیدم که این به ضرر مجلس است (صحیح است) چون دیدم که وقتی که این چاپخانه رفت ما جایش یک چاپخانه دیگر لازم داریم این چاپخانهای که ما لازم داریم چند کارگر لازم دارد اعتبارش چیست و یک دفعه میبینید که پانزده میلیون یک چاپخانه دیگری خریدهاند این چاپخانهای که داریم مفت میدهیم و یک چاپخانه دیگری میخریم این نقض غرض است (عمیدینوری- احسنت) بنابراین تا وقتی که این نکته را روشن نکنید بنده مخالف هستم.
نایب رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافق هستند قیام فرمایند (عده کمتری برخاستند) تصویب نشد بنابراین مذاکرات ادامه دارد آقای پرفسور اعلم مخالف هستید بفرمایید.
پرفسور اعلم- بنده اگر میدانستم که تصویب نمیشود در اصل موضوع عرض نمیکردم ولی حالا که تصویب نشد عرض میکنم این لایحه همان طوری که عرض کردم مبهم است در این لایحه شما توضیح ندادید که مجلس چاپخانه لازم دارد و این چاپخانهاش را مفت میخواهد از دست بدهد چه جور چاپخانهای میخواهد بخرد چقدر کارگر این چاپخانه لازم دارد (یک نفر از نمایندگان- ساختمان جدید لازم دارد یا ندارد؟) آقای عمیدینوری بنده در جلسه قبل موافق بودم که چاپخانه برود ولی به شرطی نه این که این طور که اینجا نوشته است چاپخانه را ما مفت بدهیم بعد برویم یک چاپخانه ۲۰ میلیون ریالی بخریم بعد ۲۰ میلیون ریال هم ساختمان درست بکنیم بعد باز هم سفارش و تمنا و خواهش، و به جای این کارمندان که فرستادیم آنجا ۴۰۰ پانصد نفر کارمند دیگر بیاوریم اگر امر دایر بر این است خوب چه عملی است که میکنیم یک چاپخانهای است بگذارند بماند کارگرانش هم که هستند حالا اگر چاپخانه را منتقل کنیم بعد هم افراد توصیه کنند یک کارگر دیگری بیاوریم و ما آن توصیه را قبول کنیم آن کارگر را بیاوریم با این ترتیب مردم به ریش ما یک قدری خواهند خندید که آقا یک چاپخانهای داشتید چاپخانه هم خوب بود و کار هم میکرد دلیلش هم این است که اوراق بهادار چاپ میکرد این را مفت از دست دادید پس زیر این کاسه نیم کاسهای است، بنابراین بنده استدعا میکنم که آقایان اجازه بفرمایند اولاً این لایحه روشن شود درست نوشته بشود قانعکننده باشد و بیاید در اینجا بعد بهش رأی بدهیم.
نایب رئیس- آقای بوشهری موافق هستید.
صادق بوشهری- مخالف هستم.
نایب رئیس- آقای مهندس هدایت موافق هستید (مهندس هدایت- موافق هستم) بفرمایید.
مهندس هدایت- عرض کنم حضور محترم آقایان به نظر بنده به اندازه کافی راجع به این کار صحبت شده است و برای این که به این کار خاتمه داده شود بهتر است که وارد مواد شویم و آقایان هر پیشنهادی که دارند بفرمایند بنده هم در ماده اول یک پیشنهاد اصلاحی دارم و تصور میکنم با آن پیشنهاد اصلاحی بنده نظر کلیه آقایان تأمین شود این که ما هی له و علیه صحبت کنیم نتیجهای ندارد استدعا میکنم که رأی بدهید که مذاکرات کافی باشد که وارد مواد شویم و پیشنهادات مطرح شود.
نایب رئیس- پیشنهادی رسیده است که این لایحه موقتاً تا جلسه آینده مسکوت بماند و چون به طور موقت است ممکن است پیشنهاد قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
اینجانب پیشنهاد مینماید که لایحه پیشنهادی چاپخانه مجلس شورای ملی تا جلسه آینده موقتاً مسکوت بماند.
مرآت اسفندیاری
نایب رئیس- آقای مرآت اسفندیاری
مرآت اسفندیاری- عرض کنم بیانات مفصلی در اینجا نسبت به بودجه چاپخانه مجلس شورای ملی شد که خود بنده هم به سهم خودم شاید تا اندازهای شرکت کردم ولی آنچه به نظر بنده رسید مذاکرات مخالف و موافق در پارهای موارد بسیار زیاد بوده و هر کدام دلایلی داشتند نه میشود دلایلی که موافق است قبول کرد و نمیشود دلایلی را که مخالف است قبول کرد بنده پیشنهاد سکوت را از این لحاظ دادم شاید فرصتی باشد که بیشتر بتوانیم به باطن این فکر که این طرح و لایحه را تنظیم کرده توجه پیدا بکنیم و دفعه دیگر واقعاً بتوانیم با فکر روشن رأی بدهیم این عقیده شخصی بنده است استدعا میکنم اگر آقایان موافق باشند با پیشنهاد بنده موافقت بفرمایند و تأخیر زیادی هم نیست تا جلسه دیگر مطالعه بیشتری بشود.
نایب رئیس- آقای دکتر مشیر فاطمی مخالف هستید بفرمایید.
دکتر مشیر فاطمی- عرض کنم بنده هر چه پیش خودم فکر کردم اصلاً علت سکوت را نفهمیدم این ماده اول چیزی نیست که مورد مخالفت آنهایی باشد که میخواهند چاپخانه اینجا بماند یا آنهایی که میگویند نماند ماده اول میگوید که حقوق آنها را چه جور بدهید در پرداخت حقوق آنها هم آقایان متفقالقول هستند که باید پرداخت شود (صدرزاده- صحبت در تبصرهها است) فعلاً که به تبصره نمیرسیم آخر باید به تبصره برسیم بعد صحبت کنیم بنده میگویم مجلس شورای ملی سر یک چیزی به این جزئی که پرداخت حقوق است باید تصمیم بگیرد چه یک جلسه و چه ده جلسه صحبت شود باید بالاخره موافقت بشود رأی بدهیم یک سنتهایی در مجلس شورای ملی بوده است اینها را از بین نبرید که بنده در موقع پیشنهاد خودم عرض خواهم کرد و معتقدم سکوت معنی ندارد.
نایب رئیس- در پیشنهاد سکوت موقت و غیر موقت پیشنهاددهنده میتواند توضیح
بدهد و فقط یک مخالف و دیگری نمیتواند صحبت کند (یک نفر از نمایندگان- پس گرفتند) پس هم بگیرند باز باید رأی گرفته شود بنابراین اعلام رأی میشود به این ترتیب که آقایانی که موافق هستند تا جلسه آینده این لایحه مسکوت بماند قیام کنند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد بنابراین مذاکرات ادامه داده میشود.
آقای صادق بوشهری
صادق بوشهری- بنده چون این قضیه مربوط به زندگی و اعاشه ۳۰۰ چهارصد نفر کارمند و عائله آنها بود در این چند روز خیلی دقت کردم ببینم واقعاً دلیلی که این خیال را برای هیئت رئیسه پیش آورده است چیست ولی متأسفانه نتوانستم دلیل قانعکنندهای برای خود پیدا کنم یک عده از آقایان میفرمایند که این چاپخانه برای مجلس شورای ملی ضرر و زیان مادی دارد این قضیه به نظر بنده خیلی مستدل نیست برای این که مجلس شورای ملی مؤسسه بازرگانی نیست که بخواهد حساب کند که این مطبعه برای او منافع مادی دارد یا ندارد و آن روزی هم که خیال تأسیس این چاپخانه برای مجلس شورای ملی پیدا شد خدا رحمت کند مرحوم ارباب کیخسرو را که این از یادگارهای اوست خوب دیدند برای مجلس شورای ملی یک چاپخانهای برای کارهای داخلی آن لازم است این چاپخانه را تأسیس کردند و تا به حال هم به صورتی که الان هست کار کرده و احتیاجات مجلس را رفع کرده گر چه فرمایشات جناب آقای عربشیبانی برای بنده حجت است که فرمودند این چاپخانه در حدود سیصد، چهارصد هزار تومان در سال استفاده میکند ولی معهذا عرض کردم ولو این که استفاده نکند ضرر هم بکند اشکالی ندارد (صدرزاده- کتابخانه هم منفعتی ندارد) (دکتر امین- توجه بشود ضرر نمیکند) حالا عرض کردم بر فرض این که ضرر هم بکند مانعی ندارد اشکالی ندارد خیلی کارها است که منافع مادیش را در نظر نمیگیرند یکی هم چاپخانه است یک عده از آقایان استدلال میکنند که بعضی اوقات یک مشکلات و تشنجاتی برای مجلس شورای ملی فراهم کردهاند که با رفتن این چاپخانه آنها از بین میرود و این هم به عقیده بنده درست نیست برای این که مجلس شورای ملی، وزارت دارایی، دانشگاه آنها همه مال این مملکت است شما اگر این چاپخانه را انتقال بدهید با کارمندانی که دارد به وزارت دارایی آن تشنج و آن اشکالاتی که در کار است آنها هم با این کارمندها منتقل میشود به وزارت دارایی بالاخره هر جا باشد دودش در چشم مردم این مملکت میرود اساس را باید درست کرد شما باید حداقل معیشت یک کارگری را تأمین کنید نمیگویم بهش کادیلاک بدهید کاری کنید که این کارگر بداند وقتی که ظهر میرود خانهاش یک نان و دیزی دارد که خودش و زن و بچهاش بخورند خودش و بچهاش اگر مریض شد بداند که یک مریضخانهای هست دکتری هست معالجهشان بکند با این صفت قناعت و بزرگمنشی که در ایرانی هست به خدای احد و واحد به شما قول میدهم صدا از هیچ کارگری در نیاید (صحیح است) هر چه میبینید در نتیجه این است که یک کارگر بدبخت اصلاً به وضعیت زندگی خودش هیچ گونه اطمینانی ندارد همان جور با او رفتار میشود اگر ناخوش شد تمام عائلهاش از بین میرود و این کار درست نیست و با این ترتیب انتقال چاپخانه مجلس شورای ملی به وزارت دارایی این اشکالات از بین نمیرود و به عقیده بنده آن اشکالات باز هم هست باید اساس را درست کرد به هر صورت همان طوری که عرض کردم چون دلیل قانعکنندهای برای خودم پیدا نکردم مخالف با این لایحه هستم و از همه آقایان استدعا میکنم همان طوری که آقای خرازی فرمودند سرسیاه زمستان برای یک عده سیصد نفری کارگر و کارمند و چندین هزار عائله آنها ناراحتی فراهم نکنید بگذارید از صدقه سر مشروطیت ایران زندگی بکنند شما هر گونه اطمینانی که به این کارگرها بدهید که اینها وقتی به وزارت دارایی منتقل میشوند همان مزایا و همان حقوق را خواهند داشت همه ما میدانیم این درست نیست دولت نه تاجر خوبی است نه ملاک خوبی است نه چاپخانهچی خوبی است اینها را میبرند آنجا حالا اگر بنده تا اندازهای بدبین نباشم که همان طوری که جناب آقای عمیدینوری میفرمایند فکر کنم که اینها را میبرند توی انبار میریزند خیر میگوییم که آنجا نصب میکنند و به کار هم میاندازند ولی بعد از شش ماه یک اعلان مزایدهای میدهند در روزنامهها که چون این چاپخانه برای دولت ضرر داشت این را میخواهیم بفروشیم دیگر وزارت دارایی به خریدار نمیتواند تحمیل بکند که کارگرها را همه ببرید این بدبختها میافتند به بیچارگی حالا آقایان این قسمت را بردارید و بگذارید این چاپخانه برای مجلس باشد و به فکر سود و زیانش هم نباشید.
نایب رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی اینجانب پیشنهاد کفایت مذاکرات را مینماید.
دکتر مشیر فاطمی
نایب رئیس- چون قبلاً پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده بود و رأی گرفته شد نسبت به این پیشنهاد طبق ذیل ماده ۸۳ بدون هیچ مذاکره باید رأی گرفته شود بنابراین رأی میگیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد چون وقتی باقی نمانده است به علاوه پیشنهادات متعددی هم رسیده است که مبنی بر این است که به وزارت فرهنگ منتقل شود و محتاج به مذاکره با فرهنگ خواهد بود و پیشنهاد دیگری هم رسیده است که چاپخانه به صورت بازرگانی اداره بشود و محتاج به آییننامه و اساسنامهای است که در این باب کمیسیون محاسبات باید مطالعه کند و لایحه یک شوری است و باید در همین شور تصمیم گرفته شود از این جهت جلسه را ختم میکنم که فرصتی برای مذاکره و مطالعه باشد. جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود و بقیه مذاکره در این لایحه در دستور است.
(مجلس مقارن ظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی- عماد تربتی