گوهر حکمت فخر شیرازی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
باز دل را هوس صحبت درویشان است | سود و سرمایهٔ جان خدمت درویشان است |
سر ما و قدم طاعت آن کس که به صدق | گردنش در گرو بیعت درویشان است |
فیض روح القدس ای آن که به جان می طلبی | گنج مقصود تو در ساحت درویشان است |
اگر از دیدهٔ معنی نگری خواهی دید | مهر و مه پرتوی از طلعت درویشان است |
آن مقامات که اندر نظر ماست بلند | پست پیش قدم همت درویشان است |
خواجه گو غره بدین مهلت ده روزه مشو | کز ازل تا به ابد فرصت درویشان است |
نوبت دولت اقبال جهان در گذر است | دور پاینده همان نوبت درویشان است |
ای توانگر به حقارت منگر سوی فقیر | کانچه داری تو هم از دولت درویشان است |
مرد درویش تو را گوهر حکمت بخشد | مال را قدر نه با همت درویشان است |
آنکه بخشش کند از مال و منال درویش | طوق بر گردنش از منت درویشان است |
طاعتی را که در آن شائبهٔ روی و ریا | نبود هیچ همان طاعت درویشان است |
دردمندان ز سر تربت ما پا نکشند | که به هر درد دوا تربت درویشان است |
صمت عادت کن و بر بند لب ای فخر اگر | شیوه ات پیروی از سنت درویشان است |
در ویکیپدیا موجود است:
M rastgar ۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۵۴ (UTC)