گوژ پشت
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
داغها دارم به جان زین گوژ پشت هرزه گرد | دردها دارم بدل زین پیر زال سال خورد |
تنگ شد بر من زمین زین گنبد فیروزه فام | تیره شد بر من جهان زین آسمان لاجورد |
نه بود تاب ستیزم نه بود راه گریز | نه بود پای درنگم نه بود دست نبرد |
ترک چرخم خصم و در ترکش مرا یک تیر آه | یا منش سوزم ز آهی یا مرا سوزد ز درد |
چون سپهرم دشمن از یاران چه آید جز فسوس | چون طبیبم خصم از درمان چه خیزد غیر درد |
گر رقیب آن از حیات من چه حاصل غیر خاک | ور طبیب این وز وجود من چه باقی غیر گرد |
تا فللک نشکسته بودم خار غم در پای دل | بود قدم تیر و مویم مشک و رویم همچو ورد |
تیرم اکنون چون کمان و نافه ام کافورسان | لاله ام شد زعفران و ارغوانم گشت زرد |
ای شهنشاهی که بر این بنده شکر نعمتت | لازم آمد آنقدر کز صد یکی نتوان شمرد |
سایه حقی و قدرت زان تست ای ذوالجلال | هر چه خواهی آن کنی چونانکه صاحب سایه کرد |
نه سپهر و هفت اختر کینه خواه از شش جهت | بیدلی با یک جهان افسردگی مسکین و فرد |
یا بفرما تا به مهر او گراید آسمان | یا بساط آسمان و اخترانش در نورد |